به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری خبرآنی، نرگس معدنیپور کارشناس مسائل شهری طی یادداشتی نوشت: اساسا سطح پیشرفت و توسعه و تعالی شهری، به میزان بلوغ اجتماعی شهروندان بستگی دارد. از سوی دیگر برای دستیابی به زیست شهری مطلوب، سه ضلع مثلث حیات شهری شامل شهر، شهروندان و مدیریت شهری باید به طور متعادل توسعه یابند.
شهر پیچیدهترین موجود زنده است و مدیریت آن مجاهدت علمی و عملی بسیار میطلبد. هنر شورا و شهرداری به عنوان مدیریت شهری این است که تعارض منافعی که بسیار متنوع و متعدد است را در سطح شهر مدیریت کند، اما تا زمانی که نظام مدیریت دانش را در شهر تهران مستقر نکنیم؛ مسائل همچنان پابرجا می مانند یا حل آنها مستلزم صرف هزینه های بسیار است.
پس از گذشت سالها هنوز شهر تهران از نظام آمار و اطلاعات درست و مطمئن برخوردار نیست بنابراین به گزارش های مدیران نمی توان به طور عالمانه و محققانه اطمینان داشت. مشارکت شهروندان در تمام مراحل از جمله مسئلهیابی، راهحلشناسی، تصمیمسازی، چگونگی اجرا و اجرا و نظارت بزرگترین سرمایه مدیریت شهری محسوب می شود.
دخل و خرج شهرداری تهران بسیار زیاد است اما آثار چشمگیرش در زندگی شهروندان کم است. هر شهروند باید به طور شفاف بداند هر ریال از مالیاتی که میپردازد در کجا و چگونه هزینه شده و چه خدمتی به زندگی اش کرده است.
امروزِ تهران؛ فردای دیگر کلانشهرها و پس فردای دیگر شهرهای کشور است، بنابراین به نقش پیشرانِ تهران در مقیاس ملی و فراملی توجه کنیم. کارآمدی در گرو مردمیسازی، هوشمند سازی و شفافیت است و اگر تهران به یک شهر شایسته و در تراز جهانی تبدیل نشود نه تنها خودش متوقف و متروکه می شود بلکه ایران را دچار رکود و توقف میکند.
تبدیل سازمان خدماتی به نهاد اجتماعی یکی از انقلابیترین شعارها بوده که تاحدی محقق شده است و باید تکمیل شود. محله محوری و نهاد محله بسیار مهم و اثربخش است که باید آن را بیش از پیش احیا و ارتقاء دهیم.
در موضوع حمل و نقل شهری تهران نیز تا زمانی که به مدیریت تقاضای سفر نپردازیم؛ عرضه امکانات سفر اعم از مترو و اتوبوس و تاکسی از بار این ترافیک کلافه کننده و فرساینده و عمر بر بادده نمی کاهد. هر تصمیم و اقدامی در تهران که بر اساس مطالعات و پژوهشهای خاص و بومی تهران انجام نشود هزینه ها و خسارتهای فراوان و جبران ناپذیر خواهد داشت و مدیران مربوطه باید پاسخگو شناخته شوند.
شهرداری نباید صرفا به دنبال درآمدهای خود باشد؛ بلکه باید از طریق تسهیل و ایجاد رونق اقتصاد شهری؛ آن را در جهت توسعه شهر و بهبود زندگی شهروندان هدایت کند. این گونه می توان شهرداری ای کوچک و شهری باشکوه و مردمی رضایتمند داشت!
عدالت و سلامت در شهر تهران؛ باید به دقت بازبینی و به صورت بهینه بازآفرینی شود. از سوی دیگر سطح تاب آوری تهران در برابر بحران ها بسیار پایین است و باید برای این موضوع بطور اساسی و بنیادین فکر شود و تدارک و تجهیز کافی صورت گیرد.
برای نگهداشت شهر نیز تمام زیرساختها و سرمایههای شهر باید شناسایی و تقویم شود و با حسابداری دقیق ارزش آنها باید صیانت؛ مراقبت و نگهداری شوند چون اموال مردم و حق الناس هستند و با پول و زحمت مردم ساخته شده اند.
نارسایی ها و آسیب های اجتماعی (کوکان کار و خیابان و...) چهره شهر تهران را فرا گرفته است.باید با هم افزایی ارگانها و نهادهای رسمی و غیر رسمی در کوتاه مدت این چهره را بهسازی کنیم. شادی و نشاط گمشده ی تهران است؛ باید چهره ی عبوس شهر و شهروندان به سیمای شاداب و خرسند تبدیل شود.
ما کارهای خوب و شایستهای که پیشینیان در این شهر انجام دادهاند ارج می گذاریم و هر آنچه ناتمام است را تکمیل و بر خوبی ها و شایستگی های تهران می افزاییم.
انتهای پیام/