به گزارش خبرنگار قضائی پایگاه خبری خبرآنی، امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه با نگارش یادداشتی با عنوان "توسعه عدالت اجتماعی و احقاق حقوق با آیتالله رئیسی در قوه مجریه" نسبت به حضور رئیس دستگاه قضائی در انتخابات ریاست جمهوری 1400 واکنش مثبت نشان داد و با نقل قولی از "بنیامین هی گینز" یکی از نظریهپردازان مهم در حوزه نیروی انسانی نوشت: "مشارکت مردم در انتخاب ریاست جمهوری در این دوره، به مراتب بیشتر از دورههای پیشین، عقلانی و منطقی خواهد بود. حضور آیتالله سید ابراهیم رئیسی در بین هفت نامزد انتخاباتی، این فرصت را به مردم داده است تا گرانمردی کاردیده را به ریاست دولت خود برگزینند.
با توجه به سوابق کاری این نامزد انتخاباتی، به نظر میرسد مردم فردی را به این مهم انتخاب خواهند کرد که شایستگی و لیاقت خود را به خصوص در این چند سال اخیر به خوبی انجام داده است. این نامزد انتخاباتی اقدامات مؤثری در زمینه توسعه عدالت اجتماعی و احقاق حقوق عامه به اثبات رسانده است. آقای رئیسی توانسته حاکمیت و روح قانون و قانونمداری را در تمام نهادهای حقوقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و به طور کلی در نظام بوروکراسی کشور، ساری و جاری سازد و دست اقتدارگریان و الیگارشیهای صاحب نفوذ و همچنین غارتگران اموال بیتالمال را کوتاه کند.
او حاکمیت قانون و قانونمداری را درکشور به جریان انداخته و در این راه مصرّ نیز بوده است. این پیشینه مثبت و درخشان از آقای رئیسی، ما را به این نتیجه میرساند، که او انتخاب اصلح انتخابات این دوره از ریاست جمهوری خواهد بود.
بر اساس تئوری "ماکس وبر" جامعهشناس بزرگ آلمانی، مردم شخصیتی را انتخاب خواهند کرد که از مشروعیت عقلانی و منطقی بیشتری نسبت به سایر داوطلبان برخوردار باشد. این برخورداری میتواند تا حد زیادی در توسعه عدالت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و احقاق حقوق عامه و حاکمیت قانون و همچنین قانونمداری در جامعه مؤثر باشد.
تأمین و رفاه اجتماعی مهمترین و اساسیترین وظیفه دولتهاست؛ "بنیامین هی گینز" استاد دانشگاه (M.I.T) که در کتاب "توسعه اقتصادی" به طرح دیدگاه خود پرداخته و همچنین "ژوزف شومپیتر" که در کتاب "کاپیتالیسم و دموکراسی" نظراتش را مطرح کرده و "وزیمرمن" که در کتاب "سرزمینهای توانگر و تهیدست" به این مسأله پرداخته، مصداقی بر این گفته هستند.
مردم شخصیتی را انتخاب خواهند کرد که شایستگی و لیاقت خود را به اثبات رسانده و میداند که چه کاری میخواهد انجام دهد. زیرا به قول "بنیامین هی گینز"، "بدبختانه هیچ سازمان و مقرراتی نمیتواند در زمینه رشد و توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... مؤثر باشد، مگر مردانی که آن را اداره میکنند بدانند که چه کاری میخواهند انجام دهند".
به نظر میرسد مردم تجربه خوبی از برخی از رؤسای پیشین دولت جمهوری اسلامی ندارند و این مسأله ممکن است در برخی نوعی بیتفاوتی را در شرکت در انتخابات ایجاد کرده باشد.
اگر بخواهیم این مسأله را از نظر جامعهشناسی مورد بررسی قرار دهیم، باید به باور جامعه اشاره کنیم. میتوان گفت، با توجه به فضای اجتماعی موجود، باور مردم این است که به قول و قرارها اعتماد نکنند چرا که شعارهای توخالی و بیاساس در گذشته نیز شنیدهاند.
در این رابطه میتوان گفت؛ مردم باید تنها به عقل و منطق خود رجوع کرده و در انتخاب کاندید اصلح، عملکرد داوطلبان را مورد توجه قرار دهند. این عملکرد و پیشینه، امروزه بر همگان معلوم و روشن است.
هماکنون تحولات اجتماعی و خودآگاهی طبقاتی نشان میدهد که جامعه گذشته را پشت سر گذاشته و نظر به آینده دارد.
از سوی دیگر به گفته "فرانسیس فوکو یاما"، وارد عصری شدهایم که در آن ایدئولوژیهای قدیمی و شعارزدگی جذابیت خود را از دست داده و نبرد بر سر جهانبینی رقیبان به پایان رسیده است. طبق این دیدگاه، مردم دیگر گذشتهنگر نیستند تا هر چه را که میشنوند بپذیرند و یا چشم و گوش بسته باشند. در "دهکده جهانی" قادر هستند که جزئیات را ببینند، بشنوند، و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند، تصمیم بگیرند و به گفته "ماکس وبر" از "مشروعیت سنتی و کاریزماتیک" به سوی "مشروعیت منطقی و عقلانی" که از خواص جامعه صنعتی و توسعهیافته است در انتخابها بر اساس صلاحیت و شایستگی عقلانی رفتار میکنند.
در این باره میتوان به گفتهای از "دیوید رایسمن" جامعهشناس بزرگ آمریکایی نیز اشاره کرد؛ به این معنی که جوامع به سوی خودمختاری حرکت کرده و از آگاهی خویش فرمان میبرند و در چارچوب قوانین میتوانند بر رشد و تعالی فکری و ذهنی جامعه اثر بیشتری بگذارند.
گفته "کریس ار گریس" نیز مصداق دیگری بر این دیدگاه است. بنا بر دیدگاه این صاحب نظر علم مدیریت، مردم در این مرحله به رشد و بلوغ فکری رسیدهاند و دیگر فریب ریاکاریها و در باغسبزها را نمیخورند و همچنین به سوی تغیرات شتابنده اجتماعی در حرکت هستند.
انتهای پیام/