به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری خبرآنی، سعید حسینی فعال رسانهای طی یادداشتی تحت عنوان «دلیل برخی حملات به رئیسی کجاست؟» نوشت: رئیسی در حالی وارد میدان انتخابات ریاست جمهوری شده که 2 سال اخیر مسئولیت خود را در بخشهای بیچالش یا کمچالشی همچون دبیرخانه فلان نهاد یا مرکز پژوهشهای فلان قوه یا اتاق فکر و هماندیشی با کارشناسان و هیات مدیره یک منطقه آزاد نگذرانده، او 2 سال سخت را در دستگاه پرچالشی همچون قوه قضائیه پشت سر گذاشته است.
این توضیح قطعا به این معنا نیست که تمام انتقادات و هجمههای فعلی به رئیسی از سمت به چالشکشیدهشدگان از سوی او در دوران مسئولیتش در دستگاه قضا اتفاق میافتد، اما اگر ادامه متن را مطالعه کنید احتمالا تصویر بهتری از آرایش صحنه انتخاباتی در ذهنتان ترسیم خواهد شد.
ویژگی مهم حرکت تحولخواهانه رئیسی در عدلیه و به خصوص در حوزه برخورد با فساد، استارت و آغاز این روند از درون قوه قضائیه بود، پیگیری و به سرانجام رساندن پرونده فردی همچون طبری به اضافهی چندین قاضی سرشناس دیگر که در باند طبری بودند، با توجه به جایگاه او در دوران ریاست قبلی قوه از سویی و عدم به نتیجه رسیدن گزارشهای قبلی ضابطین پرونده از سوی دیگر، کاری سخت و پرهزینه به نظر میرسید که احتمالا با مقاومتهایی از بدنه قوه قضائیه و از طرف حامیان پر قدرت طبری هم روبرو میشد، اما رئیسی با تمام چالشهای موجود این ریسک را پذیرفت و با این باند پر نفوذ و قدرتمند در داخل قوه در افتاد و پروندهی آنها را به سرانجام رساند، آن هم در همان ابتدای کار و در مقطعی که او حتی هنوز به عنوان رئیس قوه تثبیت هم نشده بود! به این، اضافه کنید برخورد با تخلفات برخی قضات و کارمندان قوه و ورود به پروندههای مهمی همچون هفت سنگان قزوین و نهارخوران گرگان را!
از سوی دیگر محافظهکاریهای معمول در برابر دولت مستقر باعث نشد رئیسی از تخلفات چهرههای متنفذی همچون برادرانِ رئیسجمهور و معاون اول او یا آقازادهها و دامادهای وزرا چشمپوشی و در برابر آنها تسامح کند. به پای میز محاکمه کشاندن افرادی همچون حسین فریدون، مهدی جهانگیری، شبنم نعمتزاده و هادی رضوی یا برخورد با مدیران متخلف دولتی مثل رئیس سابق هلال احمر که اتفاقا با رئیسجمهور نسبت فامیلی هم داشت یا رئیس سابق سازمان خصوصیسازی یا باند فساد و تخلف در بانک مرکزی جبهه سنگینی از میان چهرههای متخلف در دولت را در برابر او گشود!
سوی دیگر اقدامات ضد فساد رئیسی در افتادن او با متخلفین در چند نهادِ مهم اقتصادی مثل بانکها، صنعت خودروسازی، پتروشیمی و خصوصیسازیها بود، بخشهایی که افرادِ حاضر در آنها به واسطه جایگاه مهم در صنعت و اقتصاد کشور، دانهدرشتهای مهم و متنفذی محسوب میشوند . رئیسی اما این ریسک را هم پذیرفت و با فساد در این بخشها دست به یقه شد، محاکمهی افرادی همچون ریختهگران مالک بانک سرمایه، دیواندری مدیر عامل سابق بانکهای ملت و پارسیان، تعدادی از نمایندگان مجلس که با مافیای خودرو در ارتباط بودند، رسیدگی به پرونده بزرگ تخلف در شرکت بازرگانی پتروشیمی که داماد یکی از وزرا نیز در آن نقش داشت، بازداشت مدیران سابق دو خودروسازی بزرگ کشور و در کنار همهی اینها برخورد با دانهدرشتهای مشهور اقتصادی مثل محمد امامی، حسین هدایتی، عباس ایروانی، امید اسد بیگی و .... از جمله اقدامات چالشبرانگیز او در این حوزه بود.
در کنارِ برخورد با فساد در میان همکارانش، برخورد با فساد در دولت مستقر، برخورد با فساد در میان جریانهای متنفذ اقتصادی و سیاسی او برخورد با فساد در میان به ظاهر هم مسلکان و هم مرامان سیاسی و ایدئولوژیک را هم رها نکرد، به سرانجام رساندن پرونده پیچیده و سنگین عیسی شریفی یا برگزاری دادگاه فرد شاخصی همچون حسن رعیت، در این سوی میدان هم برای او جبهه جدیدی باز کرد!
در این بین اتفاقات کمسابقهای هم افتاد، رسانههای بیگانه و معاند که همیشه و در ظاهر از فساد در ایران مینالیدند و سیستماتیک بودن آن در جمهوری اسلامی را به مخاطب القا میکردند، اینبار بر خلاف تمام ادعاهای سابق به میدان آمدند و در اقدامی بیسابقه یا حداقل کمسابقه به متهمین فساد اقتصادی همچون مرجان شیخ الاسلام (متهم پرونده فساد در پتروشیمی) و علی اشرف ریاحی (داماد نعمتزاده وزیر صمت دولت یازدهم) تریبون یکطرفه دادند تا جبهه رسانهای علیه رئیسی نیز با تمام ظرفیت فعال و به آرایش موجود بپیوندد
آنچه توضیح داده شد شِمایی کلی و اجمالی از آرایشی است که تا قبل از ورود رئیسی به میدان رقابتهای انتخاباتی در برابر او شکل گرفته، حالا اما مسعود بهنود در سخنی که استراتژی کلی جریان معاند در انتخابات پیش رو را مشخص میکند، میگوید : «باید به مردم نشان داد که رئیسی گزینه تحمیلی حاکمیت در انتخابات است و بدینوسیله مردم را علیه رئیسی به صحنه آورد»
اینکه در جامعه احساس شود رئیسی فردی بیرقیب، وابسته به حاکمیت و بدون چالش در انتخابات پیش رو است تصوری غلط است که جریان مقابل سعی میکند آن را به ادراک عمومی تبدیل کند، رئیسی وقتی در زمان ثبت نام تاکید کرد رقیب من فساد و ناکارآمدی در جامعه است، در واقع به زبان غیر مستقیم به این حقیقت اشاره میکرد که جریان فساد و زخمخوردگان 2 سال اخیر رقبای جدی او در میدان پیش رو هستند، او در طول 2 سال گذشته با مفسدین در بخشهای مختلف حاکمیتی، نهادهای مهم و قدرتمند اقتصادی همچون بانک، صنایع خودرو و پتروشیمی، حتی برخی منسوبین به جریان انقلاب و همچنین چهرههای شاخص و تاثیرگذار اقتصادی، سیاسی و رسانهای که دچار فساد بودند درگیر بوده و حالا و بعد از برخورد با مفسدین در تلاش برای حرکت به سمت مقابله با گلوگاههای اصلی فساد در قوه مجریه است.
این میدان، میدانی یک طرفه به نفع رئیسی نیست، این از طرفی خوشخیالی خام عدهای از افراد و از طرفی دام طراحی شده از سوی عدهای دیگر است، رئیسی به واسطه عملکردش در حوزه مقابله با فساد از درون و بیرون کشور دشمنان مهم، موثر و متنفذی دارد، با این حال باز هم تاکید میشود تمام رقبا یا مخالفین رئیسی در انتخابات پیش رو را نباید وابسته به این جریانها دانست، او رقبا و مخالفین جدی ایدئولوژیک، سیاسی و اجتماعی هم دارد که حسابشان از جریانهای پیش گفته جدا است!
انتهای پیام/