"رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در اوج شور و اشتیاقش برای انتخابات شورای قانونگذاری، ریاست تشکیلات و شورای ملی گفت که میخواهد از طریق انتخابات روند سیاسی فلسطین و نهادهای آن را احیا کند اما امروز به بهانه عدم موافقت رژیم اشغالگر اسرائیل با مشارکت قدس و ساکنانش ریشه این روند را از بین برد و قدرت خود را در رامالله ضعیفتر کرد و مردم فلسطین را در مقابل نوعی دودستگی قرار داد."
به گزارش خبرآنی، به نقل از روزنامه رأی الیوم در سرمقاله خود نوشت: زمانی که عباس یک روز یا چند ساعت قبل از آغاز کمپینهای انتخاباتی گفت: تصمیم گرفتیم موعد انتخابات را تا زمان تضمین مشارکت قدس و ساکنانش به تأخیر بیندازیم در واقع این حرف به این معنی بود که تا زمانی که او در قید حیات و در رأس قدرت است انتخاباتی برگزار نخواهد شد آن هم به این دلیل ساده که مقامات رژیم صهیونیستی که قدس را از معادله فلسطین خارج و الحاق و یهودیسازی آن را تکمیل کردند هرگز از تصمیم خود کوتاه نخواهند آمد. چه بسا با این مساله حلقه نجاتی را تقدیم عباس و گروه رام الله کرد که از وجود او بهره میبرند و چه بسا این اقدام از طریق هماهنگی با رژیم صورت گرفته باشد.
ما همواره به تمام اقدامات عباس و سیاستش شک داشتیم به این دلیل که به تاریخی پر از دروغگوییها و عمل نکردن به وعدههایش استناد میکنیم.
آیا او نگفت که تصمیمات شورای ملی و مرکزی درباره توقف هماهنگی امنیتی و لغو توافقهای اسلو را اجرا خواهد کرد؟ آیا نگفت که رهبری متحدی را برای هدایت مقاومت مردمی از تمام گروهها تشکیل خواهد داد تمام این وعدهها کجا رفتند؟ یک تصمیم را نام ببرید که عباس آن را اجرا کرده باشد.
جنبش حماس که عباس و تمام وعدههایش را باور کرد گویی از این تعویق انتخابات شوکه شده و این جنبش و گروههای دیگر فراموش کردهاند که با عباس بیعت کرده و با او وارد شراکت سیاسی شدند که مهمترین محور آن برگزاری انتخابات بود. آیا این اقدام بدترین نوع تصمیمات اشتباه سیاسی محسوب نمیشود؟
عباس با دروغ انتخابات خواست زمان به دست بیاورد و مردم فلسطین را مشغول کند. چراکه او مردی است که در طول سالهای ریاستش همین روش را در پیش گرفت و میخواهد وضعیت رکود کنونی به همین شکل برای دوره طولانیتری ادامه یابد چراکه به "گزینه صفر" یا عدم پیشرفت یا ابقای وضعیت کنونی ایمان دارد.
شاید برخی به فرضیه رایج کنونی ایمان داشته باشند که دودستگی در فتح و تقسیم آن به سه فراکسیون و تأکید تمام نظرسنجیها بر شکست آن عامل تعویق انتخابات بوده است اما ما نظر متفاوتی داریم و فرضیه عدم وجود قصد و نیت واقعی برای رفتن به پای صندوقهای رأیگیری را قبول داریم. این مساله ما را بیشتر دچار شوک میکند که برخی نزدیکان عباس از اشغالگری اسرائیل صحبت میکنند و میگویند با این وضعیت برگزاری انتخابات جایز نیست. این فریب و دروغ و نیرنگ در بدترین حالت ممکن است.
اطلاعات ما نشان میدهد که حنا ناصر، رئیس کمیته انتخابات فلسطین و تیمش راهکارهای اینترنتی زیادی را برای حل مساله مشارکت ساکنان قدس به عباس دادند اما او همگی آن را رد کرد به این دلیل که او در اصل خواهان انتخابات نیست و ما تعجب میکنیم که حنا ناصر همچنان در پست خود مانده و استعفا نکرده است.
ما اکنون در مقابل گام جدیدی هستیم که عباس برای آن آماده میشود و آن تشکیل دولت وحدت ملی با مشارکت تمام گروههاست. اسامی زیادی برای ریاست این دولت مطرح شده که از جمله آن سلام فیاض است. بعید نمیدانیم که این دولت فریب در روزهای آینده تشکیل شود و به رقابت بین کسانی که دنبال منصب هستند منجر شود.
اسرائیلیها کرانه باختری و قدس را یهودی سازی میکنند و مردم فلسطین را تبدیل به خدمتکار. مثل همان نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی آن هم نه به دلیل هوش و ذکاوت خودشان بلکه به دلیل رهبران فلسطینی که هیبت و قدرت مردم فلسطین را در هم شکستند کرامتش را به زیر خاک کردند و به اداره امنیتی برای حمایت از اشغالگران و شهرکنشینان تبدیل شدند و این مساله در تاریخ انقلابها بیسابقه است.
انتهای پیام