گروه سیاسی پایگاه خبری خبرآنی-مجله خبری سیزده1400: نسیم خنک بهاری این روزها متناسب با تحرکات نرم سیاسی موجود در ایران است. رئیسجمهور جدید ایران کم کم به فکر تعیین سازوکار حضور در انتخابات ایران است.
تا پایان دوران روحانی 2 ماه بیشتر باقی نمانده و با وجود بالا گرفتن دوباره کرونا در ایران، فضای انتخابات اندکی بیش از قبل در جنب و جوش است و شخصیتهای سیاسی به تدریج در حال اعلام کاندیداتوری یا ارزیابی فضای سیاسی برای شرکت در انتخابات هستند.
هرچند برای روشن شدن فضای انتخابات همچنان فعلاً باید صبر کرد و بعد از اعلام احراز صلاحیتها و ایام تبلیغات، مرزبندیها بصورت کامل مشخص میشود، اما براساس آن چیزی که تا الان در عرصه انتخابات شاهدیم، از یک منظر میشود گفت که در واقع دو رویکرد کلان در انتخابات وجود دارند. یکی منتقدان روند فعلی که خواهان تغییر سیاستها و افراد دولت آقای روحانی هستند و طیف دیگری که اگرچه با توجه به عملکرد سالهای پایانی دولت ظاهراً اظهار تفاوت خواهند کرد ولی در واقع همان امتداد دولت آقای روحانی محسوب میشوند.
همانطور که از مقدمه هم مشخص بود، در ادامه بررسی فضا و نامزدهای انتخابات، امروز به این نکته میپردازیم که کاندیداهای احتمالی شاخص «نه به آقای روحانی» و نامزدهای احتمالی جریان «امتداد دولت آقای روحانی» چه کسانی هستند؟
مشخصاً آقایان رئیسی، قالیباف و جلیلی مهمترین نامزدهای احتمالی جریان نه به آقای روحانی هستند. اگرچه هنوز هیچکدام از آنها اعلام رسمی کاندیداتوری نکردند ولی به احتمال قریب به یقین دستکم یکی از آنهاکاندیدا خواهد شد.
همینجا میشود این خبر را هم گفت که احتمال کاندیداتوری آقای رئیسی بسیار بیشتر از گذشته و حتی به ادعای برخی منابع، قطعی شده و اگر ایشان بیاید، آقایان قالیباف و جلیلی کاندیدا نخواهند شد. آقای قالیباف در دیداری که با ایشان داشته اعلام کرده با حضور آقای رئیسی، خودش کاندیدا نخواهد شد.
افراد دیگری مثل آقایان محسن رضایی، عزت الله ضرغامی، رستم قاسمی، سعید محمد و امیرحسین قاضی زاده هاشمی، علی نیکزاد، و برخی دیگر هم در این جریان حضور دارند. اگرچه نامزدهای درجه یک اصولگرایان محسوب نمیشوند.
اما افرادی که جریان امتداد دولت آقای روحانی رو تشکیل میدهند، یعنی هم احتمالاً با همان دستفرمان در اقتصاد و سیاست خارجی حرکت خواهند کرد و هم از همان دایره افراد، کارگزاران خودشان را انتخاب میکنند را میشود به این نحو فهرست کرد:
1- اسحاق جهانگیری: معاون اول دولت آقای روحانی یا به تعبیر دوستانش سوپرمن! که البته طبق نظرسنجیها به دلیل نارضایتی مردم از عملکرد دولت، تقریباً در قعر محبوبیت این روزها قرار دارد.
2- محمدجواد ظریف: ایشان تا چند وقت پیش تاکید میکرد و بالاتر از تاکید، قسم میخورد که در انتخابات نامزد نمیشود با این حال پست اینستاگرامی اخیر ایشان بوی نامزدی میدهد. ایشان هم اگر نامزد و احراز صلاحیت بشود، جزو افراد اصلی جریان امتداد روحانی خواهد بود.
برخی اخبار حاکی از این است که بعد از قطعیت عدم کاندیداتوری آقای سیدحسن خمینی، نامزدی آقای ظریف هم قطعی شده است.
3- محمدرضا عارف: ظاهراً در جریان اصلاحات اختلاف زیادی نسبت به ایشان وجود دارد و علیرغم اینکه بعضی نامزدی ایشان را جدی میدانند اما برخی دیگر با آن مخالفند. گفته میشود که آقای خاتمی از ایشان خواسته مثل سال 92 کنار بایستد. با این حال آقای عارف هم یک کاندیدای بالقوه مطرح برای جریان امتداد روحانی خواهد بود.
4- سیدحسن خمینی: که پیشتر احتمالی کاندیداتوریاش مطرح بود، بخشی از این جریان به حساب میآمد اگرچه پسر ایشان و برخی دیگر از نزدیکان تاکید کردند که نامزدی آقای سیدحسن خمینی به هیچ وجه قطعی نبود و حتی در برههای قصد داشت تکذیب هم بکند، اما اعلام قطعیِ عدمکاندیداتوری توسط ایشان سبب شد برخی تحلیلگران بنویسند که نوه امام خودش را از یک دام بزرگ که توسط رادیکالهای اصلاحات پهن شده بود بیرون بکشد.
یکی از بخشهای این دام، معرفی به عنوان یکی از نمادها برای امتداد آقای روحانی بود و با توجه به کارنامه منفی آقای روحانی و جریان موتلف سیاسی با ایشان، قاعدتاً میتوانست نقدهای بسیاری توسط رقبا به آقای سیدحسن مطرح بشودکه شخصیت ایشان در جامعه را به شدت تحت تاثیر قرار بدهد.
آقایان علی لاریجانی، محسن هاشمی، آذری جهرمی، نوبخت، آخوندی، محمد شریعتمداری، پزشکیان، صادق خرازی، رضا اردکانیان، محمدناصر همتی، علی مطهری، محمود صادقی، مصطفی کواکبیان و برخی دیگر که گفتهاند احتمالاً نامزد میشوند، افراد دیگر جریان امتداد روحانی هستند.
در دورههای گذشته انتخابات ریاستجمهوری هم عمدتاً کاندیداها نماد دو جریان بودند. یک دسته نماد تغییر و عدم ادامه راه رئیسجمهور قبل و دیگری کاندیدایی که نماد وضع موجود بشمار میرفت.
برای مثال در انتخابات ریاستجمهوری سال 76، بهرغم آنکه مرحوم هاشمی رفسنجانی و حزب نزدیک به وی (کارگزاران سازندگی) تمایل به ریاستجمهوری سید محمد خاتمی داشتند، اما مشی سیاسی و روش تبلیغاتی علیاکبر ناطق نوری بهنحوی بود که مردم ایشان را نماد وضع موجود و ادامه هاشمی میدانستند.
همین شرایط در سال 84 هم بهنحوی تکرار شد. یک طرف گزینههای مورد حمایت جناح اصلاحطلب و شخصِ آقای خاتمی مانند مصطفی معین یا مهدی کروبی قرار داشت و در سوی دیگر محمود احمدینژاد و دیگر کاندیداهایی که مخالف وضع موجود بودند.
لذا بنظر میرسد در این دوره هم شاهد شکلگیری یک جریان قوی از طرفداران تغییر که خواستار تجربهی مدیریتی جدید باشند هستیم و در سوی دیگر، کاندیدایی که روحانی و کابینه به وی تمایل دارند.
آیا این بار هم به سنت انتخابات قبل و بعد از دو دوره ریاست جمهوری یک فرد، جریان مقابل او رای خواهد آورد یا سنتشکنی خواهد شد؟
انتهای پیام/