به گزارش خبرنگار اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی، "چه بورسی شد بورس 1399". شاید این بهترین واژهای باشد که در تفسیر، تشریح، بیان و یادآوری از بورس سال گذشته بتوان آورد.
بورسی که در زمان ریاست شاپور محمدی بر سازمان بورس، یکی از مهمترین اتفاقاتش تسهیل ورود مردم عامی به تالار شیشهای بود و همین حضور عوام و عوامزدگی هم بلای جان آن شد؛ موضوعی که به چشم خیلیها نیامد و جالب این که شاپور محمدی هم بعدها با یک استعفا، از سازمان بورس رفت؛ هر چند که نباید از زحماتی که شاپور برای بورس و سهامدارانش کشید هم غافل شد.
اما فروردین 99 که آمد، حسن قالیباف اصل که مدیرعاملی شرکت بورس تهران را برای سالیان دراز در کارنامه داشت، بر صندلی شاپورِ بورس نشست. رسیدن شاخص بورس به قله تاریخی 2 میلیون 100 هزار واحدی اتفاق به یاد ماندنی دوران ریاست قالیباف بر بورس بود. رشد شتابانی که خیلی از کارشناسان بر این باورند که عدم مدیریت صفهای خرید و فروش سهام، در کنار دعوتهای مکرر مسئولین موجب شد تا روند هیجانی بازار سهام بویژه با افزایش حضور غیرحرفهایها در بازار حرفهای بورس شتاب بیشتری بگیرد.
اما همانگونه که هر فرازی فرودی دارد، فراز شدید بورس با فرود شدیدتری همراه بود و همین موضوع دستمایه اعتراضات زیادی به وضعیت بورس شد. بر این اساس حسن قالیباف اصل هم مثل شاپور محمدی با یک استعفا خیال همه را راحت کرد و در نامهای خطاب به وزیر اقتصاد نوشت: پیرو نامه شماره 1282/312 م مورخ 10/ 08/ 1399 خطاب به ریاست محترم جمهور و درخواست استعفای اینجانب به تاریخ 04/09/1399 بدلیل فراهم نشدن شرایط اعلامی جهت حمایت از صنایع، بازار سرمایه و سرمایهگذاران بدینوسیله استعفای خود را از عضویت در هیات مدیره و ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار مجددا اعلام مینمایم.
قالیباف همچنین در این استعفانامه اعلام کرد: بنده در سختترین شرایط که مردم دعوت عمومی به بازار سرمایه شده بودند، آزادسازی سهام عدالت و فروش صندوقهای سهام دولتی (ETFها) در بورس در حال انجام بود این وظیفه خطیر را به عهده گرفتم و در طول چند ماه خدمت در دشوارترین شرایط بدنبال توسعه بازار، تامین مالی، ابزارها و نهادهای مالی بودم که در کمترین زمان بزرگترین کارها در بازار سرمایه انجام گردید، ولی متاسفانه به واسطه اقدامات سیاسی و ورود غیرحرفهای و بیش از حد اشخاص و مسئولین به مباحث بازار سرمایه و بروز افت و خیز شدید شاخص کل بورس تهران، هیچ وقت دیده نشد. از درگاه خداوند منان برای حضرت عالی و تمامی مدیران جمهوری اسلامی ایران که برای عاقبت به خیری کشور عزیزمان ایران تلاش میکنند آرزوی توفیق روزافزون دارم.
اما جدای از فراز و فرودهای بورس در دوران قالیباف اصل و تلاشهای مثبت صورت گرفته در راستای بهبود شرایط این بازار و همچنین آزادسازی نصف و نیمه سهام عدالت و فروش پرحاشیه ETFهای دولتی، شاید تاریخیترین و به یادماندنیترین جملهای که از این دوران به یادگار ماند و از آن به کرات یاد شده و خواهد شد، همین جمله باشد: "مردم همه چیز را به بورس بسپارند". جملهای که در پی آن هجوم بیشتر نقدینگی و اقشار جامعه به سمت بورس رخ داد، و در مدت کوتاهی بعد از آن نیز روند نزولی بورس آغاز شد ...!
اما اقلیم بورس در سال 99، پادشاه دیگری هم داشت به نام محمدعلی دهقان دهنوی، که از معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد به بورس آمد؛ فعلا هم دو سه ماهی از زمان نشستن وی بر صندلی ریاست سازمان بورس میگذرد و تا به امروز نکته بارز کارنامه وی، نامتقارن شدن دامنه نوسان و فروش قابل توجه اوراق دولتی در روزهای پایانی سال 99 در تالار شیشهای، البته در کنار اقدامات ریز و درشت مثبت دیگر بوده است.
این که دهقان دهنوی تا چه زمانی در این اقلیم پادشاهی خواهد کرد و رفتنش مانند دو رئیس دیگر با انتشار متن استعفای دیگری همراه خواهد شد یا نه را باید به گذر زمان سپرد؛ اما جدای از همه خاطرات خوب و بد بورس در سال 99، رنگ رخساره عدم ثبات در رکن اصلی بازار سرمایه و تغییر سه رئیس سازمان بورس و سه مدیر روابط عمومی در این سازمان تنها در یکسال، نشان از عدم ثبات در مدیریت، قانونگذاری و نظارت در این بازار و همچنین تزلزل در فرهنگسازی و اطلاعرسانی در این سازمان و کلیت بازار سرمایه دارد.
جالب این است که سازمان بورس از زمان تاسیس در طول حیات بیش از 50 ساله اش تنها 10 رئیس را تا سال 99 به خود دیده بود اما در این سال 3 رئیس عوض کرد.
بورس پس از فریدون مهدوی (1346-1349)، فضل اله مهرپور (1349-1352)، داریوش خزیمه علم (1352-1353)، منصور ضابطیان (1353-1359)، اله وردی رجایی سلماسی (1359-1376)، سیداحمد میرمطهری (1376-1382)، حسین عبده تبریزی (1382-1384)، علی صالح آبادی (1384-1393) و محمد فطانت (1393-1395) و شاپور محمدی (1395-1399)، در سال 99 هم شاپور محمدی را به خود دید، هم حسن قالیباف اصل را و هم محمدعلی دهقان دهنوی را!
* مهدی حاجیوند
انتهای پیام/