امین دلیری کارشناس اقتصادی و مدرس دانشگاه در گفتگو با خبرنگار اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی، اقتصاد ایران در سال 99 دارای تحولات و دگرگونیهای مثبت و منفی بسیار بود. شاید اگر سال 99 را یکی از سخترین و دشوارترین سالهای اقتصادی ایران در بعد از انقلاب اسلامی ایران قلمداد کنیم ، اغراق نکرده ایم. به جز کرونا که اثرات ان کاملا مشخص بود از یکطرف تحریم یکجانبه حداکثری دولت پیشین آمریکا در تحریم صادرات نفت خام و فرآورده های نفتی، مسدود کردن کلیه منافذ ارتباطات بانکی ونقل وانتقال پولی وبیمه ای، تحریم ناوگان حمل ونقل دریایی و کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران تحریم دارو و مواد غذایی وکالاهای واسطه ای و سرمایه ای و مواد اولیه تولیدات صنایع استرتژیک کشور و صنایع خودرویی و محدودیت درصادرات فولاد و سایر کالاهای صادراتی کشور از جمله نمونه ای از تحریمهای ظالمانه دولت ترامپ در اعمال تحریم حداکثری بود که از اردیبهشت ماه سال 97 پس از خروج از برجام برای ایران وضع کرد، این تحریمها در سال 99 پخته شد و به اوج خود رسید.
از طرف دیگر تصمیمات اقتصادی بعضاً نابخردانه و منفعلانه دولت در مقابله با رفتار تهاجمی آمریکا در وضع تحریمها، شوکهای شدیدی به اقتصاد وارد کرد. شوک تک نرخی کردن ارز4200 تومانی وعرضه وتسری آن به بسیاری از متقاضیان ارزی به طوریکه اعلام شد همه فعالان اقتصادی برای نیازهای قانونی و اداری ، نیازهای خدماتی مسافران ، دانشجویان و محققان و.. میتوانند از ارز 4200 تومانی استفاده کنند و همچنین فروش و توزیع بی رویه سکه به متقاضیان بدون محدودیت عرضه آن، تحریک تقاضا دربازار خودرو با دستکاری در تعرفه واردات خودرو از جمله تصمیمات نادرست اقتصادی بود که در نیمه اوایل سال 97 بدون توجه به وجود بلقوه حجم نقدینگی بالا در جامعه در شرایطی که زمزمه خروج آمریکا از برجام نیز بعد از انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا شنیده می شد و می توانست زنگ خطری برای اقتصاد کشور باشد و موجب تحریک نقدینگی در بازار ارز ، سکه و کالا شود.
لذا این عوامل باعث شد تا عدم تعادل در متغییرهای کلان اقتصادی بروز کند. همزمانی اثرات تصمیمات نادرست اقتصادی و زمزمه خروج آمریکا از برجام و وجود هیجانات ناشی از اتفاقات عوامل تحریک آمیز مورد اشاره، شرایطی را برای کشور فراهم کرد که منجر اقدامات منفعلانه دولت (برای مقابله با عارضههای اقتصادی ناخوشایند) گردید و وضع را از آنچه که انتظار می رفت بدتر کرد.
افزایش حجم نقدینگی، تشدید نرخ تورم ، کاهش ارزش پول ملی، کسری بودجه شدید و فشارهای مضاعف درمعیشت مردم با درآمدهای پایین و متوسط ، باعث شد تا دولت تصمیم ناباورانه دیگری در آبان ماه 98 مبنی بر افزایش سه برابری قیمت بنزین بگیرد. تصمیم بدتر از آن ، در خصوص اختصاص درآمد ناشی از افزایش قیمت بنزین به 60 میلیون اقشار کم درآمد بود که به عنوان کمک معیشتی قرار شد نوزیع شود. استمرار پرداخت نادرست یارانه نقدی به 78 میلیون نفر از جامعه ناشناخته یارانه بگیران قبلی بدون شناسایی جامعه هدف ، با وجود خارج شدن داوطلبانه بسیاری از یارانه بگیران در اوایل کاری دولت یازدهم یا حذف اجباری افراد دیگری از آنها با معیار وشاخصهای غیرمطمئن و کاهش شدید درآمدهای نفتی در سال 99 ، شرایط سختی را در تأمین بودجه یارانه ها و برای تأمین کسری بودجه سنگینی که دولت در سال 99 با آن مواجه بود، رقم خورد و وجود این شرایط سخت، دولت را مجاب نمود ، تا افزایش نرخ ارزکه همواره مدار صعودی را طی می کرد، دست آویزی برای کسب درآمد و جبران کسری بودجه و پرداخت هزینههای جاری و عمرانی خود در سال 99 قرار دهد. غافل از اینکه با این اقدام در دام نقدینگی سنگینی گرفتار شده و هدفگذاری بانک مرکزی را در کنترل نرخ تورم درسال 99 درمرز 22درصد را به چالش خواهد کشاند.
افزایش شدید قیمت کالاهای اساسی وضروری مردم درسال 99 و عدم نظارت و کنترل دستگاه های مسؤل در توزیع این کالاها با قیمت های مصوب، زخم کهنه ناهماهنگیهای دستگاه های ناظر و مسؤل را در اداره و کنترل این امور را نشان داد. تا نقصهایی که بعد از واگذاری واردات کالاهای اساسی و ضروری مردم به بخش غیر دولتی و از دست رفتن کلیه ابزار های کنترلی از ید دولت، ناتوانی دستگاههای ذیربط را در تهیه و توزیع کالا به جامعه هدف را به خوبی نشان داد، نه اطلاعات کافی برای رهگیری کالاهای وارداتی و تولید داخلی که با ارز 4200 تومانی و ترجیحی استفاده کرده بودند، وجود داشت و نه دستگاهای دولتی که مسؤلیت تهیه و تأمین کالاهای اساسی و ضروری را به عهده داشتند، مثل شرکت بازرگانی دولتی و مراکز خرید که ابزاری در دست دولت بود می توانستند کاری انجام دهند. در واقع دولت بدون آنکه شرایط جنگ اقتصادی دشمن را در نظر داشته باشد، خود را خلع سلاح کرد. به اصطلاح با واگذاری این گونه فعالیتها به بخش خصوص به سمت اقتصادی با حاکمیت بازار حرکت کرده بود. در صورتی که جمهوری اسلامی ایران همواره در معرض تیر دشمنان قسم خورده خود قرار دارد، اگر به مسایل این چنینی مشغول شود، ضربه پذیر خواهد شد.
اما شیرینی اقتصاد ایران در مقابل تلخی های مورد اشاره دستاورده های خوبی هم داشت و آن به ثمر نشستن بسیاری از طرحهای عمرانی ملی است، که با وجود تحریمهای ظالمانه با بکارگیری از توان داخلی به ثمر نشسته است. اتمام طرحهای ناتمام میادین نفتی و گازی در پارس جنوبی، خودکفایی در تولید بنزین ، اتمام پروژه های عظیم نیروگاهی و آبی کشور، توسعه راههای مواصلاتی ملی واستانی و توسعه شرکتهای دانش بنیان به منظور خودکفایی و تقویت تولید داخلی و ارتقاء تکنولوژی و قطع وابستگیهای تکنوژیکی خارجی و توسعه آب ، برق، گاز و وسایل ارتباطی در روستاهای کشور از جمله کارهای بسیار مهمی بوده که در دولتهای قبلی ودر دولت فعلی انجام شده است و باید این اقدامات را مثبت و جزو کارهای ماندگار توسعه ای قلمداد کرد.
درخاتمه یادآور میگردد دولت باید ابزارهای اطلاعاتی خود را برای استقرار حاکمیت مقتدر قانون محور با اقتدار کامل و نظامی کارآ را در حکمرانی خود به وجود آورد که بتواند در کنار بخش خصوصی دلسوز بر همه امور که مالیات ستانی همراه با عدالت به منظور باز توزیع در آمدها و با حفظ کرامت شهروندان و آحاد مردم مستقر نماید. تا بتواند با تمرکز اطلاعات ملی که شالوده و ابزار هر کشور توسعه یافته در حال حاضر است، اقتدار خود به عنوان حکمران خوب در کشور مستقر نماید و در صورت تحقق در زمان بروز بحرانهای اقتصادی، مالی و اجتماعی می تواند به تمشیت امور به پردازد.
انتهای پیام/