احزاب مسیحی نبرد ریاستجمهوری را درحالی آغاز کردهاند که فرمانده ارتش به آنها پیوسته است و رئیس بانک مرکزی از دایره نامزدها خارج شده است. اما رقابت بر سر ریاست یک جمهوری است که در سراشیبی سقوط قرار دارد.
به گزارش خبرآنی، به نقل از روزنامه الاخبار، بین ۱۷ اکتبر و "دوشنبه خشم" و بستن مسیرها تفاوت بزرگی وجود دارد. نه به این دلیل که احزابی که در قدرت هستند عنوان جنبش مردمی را به جای جوانانی که در خیابانها تجمع کردند، ربودهاند بلکه به این دلیل که پیامدهای این حادثه بر اتفاقات آتی تأثیر میگذارند. نتیجه اول آن این است که شرق بیروت به میدان کشمکش بین ریاستجمهوری و مردمی در سه تیم تبدیل شد.
آنچه دیروز رخ داد تظاهرات مردمی و اعتراضات نبود. مساله جالب توجه گرسنگی و فقر مردم نبود بلکه بستن مسیرها توسط احزاب و بازداشت مردم برای چندین ساعت جلوی چشم ارتش بود؛ ارتشی که فرمانده آن یعنی ژوزف عون تأکید کرد که صرفا به دلایل مربوط به ریاستجمهوری برای باز کردن آن وارد عمل نمیشود. گروه القوات اللبنانیه در نبرد سیاسی خود بعد از گرد آوردن حامیانشان در بکرکی علیه رئیسجمهور و علیه حزبالله و جریان آزاد ملی اشتباه کرد. اشتباه است که فکر کنند جمع کردن مردم در خودروهایشان یا کشته شدن دو جوان به دلیل بستن راهها به استعفای رئیسجمهوری میانجامد یا باعث میشود حزبالله سلاحش را تحویل دهد. نتیجه برعکس است و جریان آزاد ملی لبنان که هر بار اشتباهات القوات اللبنانیه آن را نجات میدهد، از آن بهره خواهد برد.
به رغم اینکه سمیر جعجع، رئیس حزب القوات اللبنانیه میداند آنچه بیشتر باعث تحریک رئیسجمهوری میشود، بستن مسیرهاست این اتفاق افتاد و عملا باعث خشم او شده است. اما افق اتفاقاتی که بعدا میافتد کاملا روشن نیست. بعد از بستن مسیرها برنامه سیاسی چیست؟ آیا این در واقع حمایت عربستان بعد از بازگشت ولید البخاری، سفیر عربستان به بیروت نیست به ویژه بعد از آنکه مشخص شد هیچ ائتلاف سیاسی واضحی طرفهایی را که مسیرها را میبندند، گردهم نمیآورد. فشار سعد حریری، نخستوزیر مکلف لبنان در خیابانها به خاطر به دست آوردن امتیازات دولتی از عون و جبران باسیل، رئیس جریان آزاد ملی لبنان است. ولی جنبلاط، رئیس حزب سوسیال ترقیخواه در یک فایل صوتی به وضوح ناخرسندی خود را از القوات اللبنانیه اعلام کرد و هدف اصلی وی کاهش سطح تنش با حزبالله لبنان است. این به این معناست که القوات اللبنانیه در مقابل چالش اداره نبرد سیاسی بعد از شکست در تحمیل انتخابات پارلمانی زودهنگام، استعفای نمایندگان و استعفای رئیسجمهوری قرار داشت. همچنین در مقابل انتخابات سراسری و بعد از آن ریاستجمهوری بدون همپیمانان و حتی ورود عضو جدیدی به صحنه ریاستجمهوری است. سمیر جعجع دیگر به تنهایی یکی از قویترین نامزدها در مقابل جبران باسیل نیست. ژوزف عون نیز از آمادگیاش برای ورود به رقابت انتخابات ریاستجمهوری خبر داده است. البته اشتباه کشنده است که یک نظامی خود را برای ریاستجمهوری نامزد کند اما در ظاهر اطرافیان و کسانی که با فرمانده ارتش ملاقات میکنند از آمادگی ژوزف عون برای ورود به نبرد جانشینی ریاستجمهوری خبر میدهند. البته اظهارات اخیر فرمانده ارتش بیش از اینکه به باسیل بربخورد به جعجع برخورد که از امتناع فرمانده ارتش از باز کردن مسیرها و اظهار بیطرفی درقبال اعتراضات و وضعیت نابسامان ارتش بهره میبرد.
ژوزف عون که حمایت رئیسجمهوری و باسیل را از دست داده است تناقضی آشکار در موضع کنونیاش درباره همسویی با احزاب سیاسی و موضع سابق نشان داده؛ زمانی که ارتش با جوانان در تظاهرات ۱۷ اکتبر با شدت و با زور برخورد کرد. تقصیر را به گردن افسرانی انداخت که با احزاب ارتباطاتی داشتند. ژوزف عون تحت لوای فقر ارتش و گرسنگی نیروهای امنیتی که همه بخشهای امنیتی را درگیر کرده وارد طبقه سیاسی شد، او یک سال و نیم باقی مانده تا پایان دوره رئیسجمهوری در یک عملیات حساب شده راحت که رئیس بانک مرکزی لبنان نیز آن را طی نمود، وارد عمل شد.
او تلاش میکند از مساله تحریمهای آمریکا علیه باسیل استفاده کند. گویی این مساله و رضایت آمریکاییها از شخص وی و ارتش از طریق کمکهای نظامی و مالی به برگ برنده او تبدیل شده است. همچنین نکته دومی که ژوزف عون به آن استناد دارد این است که اگر انتخابات ریاستجمهوری برگزار نشود وی مدت طولانیتری از دوره ریاستجمهوری میتواند در این سمت باقی بماند. باسیل همیشه نگران این مساله بود برای همین دوست نداشت که ژوزف عون در مرکز فرماندهی باشد اما رئیسجمهوری بر این مساله اصرار داشت. امروز مساله فرق کرده است و باسیل دیگر قادر به تغییر فرمانده ارتش نیست.
اما فرمانده ارتش در اشتباه تقدیم خودش در طبقی از نقره به مخالفانش و در رأس آن باسیل قرار گرفت و تمام برگههای او بعد از سلسله برخوردها و درگیریهایی که تحت پوشش کاخ بعبدا مخفی باقی مانده بودند، علنی شدند. باسیل برتری سیاسی دارد. شرایط وی مثل جعجع است و فرمانده ارتش در اصلاحات قانون اساسی برای انتخاب خودش به هر دوی آنها نیاز دارد و این در نقشه راه کنونی محال است. باسیل آماده بازی بدون هیچ اشتباه یا بهایی است. این چیزی است که فرمانده ارتش نمیتواند انجام دهد.
اما در سیاست سخن آخر اینکه همچنان در سایه رئیسجمهوری باسیل قدرت مانور دارد و این مساله به صورت هر روزه در اداره مذاکرات بر سر تشکیل دولت خودنمایی میکند.
انتهای پیام