محمد راسخ افشار، معاون فنی اسبق سازمان دامپروری کشور در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری خبرآنی اظهار داشت : با توجه به آمارها چند دهه گذشته میزان متوسط بارندگی در ایران 240 تا 250 میلی متر در سال است؛ اغلب بارندگی ها در فصول پاییز و زمستان رخ می دهد و در نتیجه در فصل های بهار و تابستان که موسم کشت ، کشاورزی و آبیاری است با عامل محدود کننده آب در سطح کشور مواجه هستیم.
وی افزود: حتی در اقلیم هیرکانی که میزان بارندگی آن تا 2000 میلیمتر در شهری مثل آستارا میرسد، کشت تابستانه نیاز به آبیاری دارد و در دوره های مختلف آب بعنوان یکی از عوامل محدودکننده بخش کشاورزی در ایران مطرح است.
راسخ افشار در خصوص میانگین بارندگی در دنیا گفت: در قاره اروپا میانگین بارندگی 734 میلیمتر یعنی 3 برابر ایران است و قاره های آسیا 726 میلیمتر، آفریقا 686، آمریکا 1159 و اقیانوسیه 734 میلی متر در سال بارندگی دارند.
وی با اشاره به اینکه میزان بارندگی برخی کشورهای همسایه ایران هم کمابیش مانند ایران است گفت: عراق216، افغانستان327، ترکمنستان 161،سوریه252 ، ازبکستان 206، عمان 125و کویت 121 میلیمتر در سال بارندگی دارند. کشورهایی که تقریبا دو برابر بارندگی دارند عبارتند از پاکستان 469، جمهوری آذربایجان 447، ارمنستان 562، ترکیه 593 و تاجیکستان 691 میلی متر در سال است.
این محقق بخش کشاورزی ادامه داد: در شرایط کنونی بیش از 500 منطقه و شهر در ایران مشکلات حاد کمبود یا فقر آبی دارند و حدود یک سوم مساحت کشور در بیشتر اوقات مشکلات آبی متوسط تا شدید دارند و در حدود 35 میلیون نفر در ایران با تنش آبی مواجه هستند.
وی عامل بعدی محدودکننده توسعه دامپروری در کشور را بیابان زایی نام برد و افزود: بیابان یک پدیده جغرافیایی تاریخی است و از 160 میلیون هکتار مساحت کشور 100میلیون آن در حدود 60 درصد مساحت کل کشور، در اقلیمهای بیابانی و نیمه بیابانی قرار دارند.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی خبرآنی بخوانید. (کلیک کنید)
وی گفت: علاوه بر کمآبی در این مناطق، درجه حرارت بالای تابستان که در بسیاری از مناطق تا 50 درجه سانتیگراد میرسد؛ خاکهای کشاورزی با استعداد کم و خشکی هوای بالا از عوامل محدودکننده دیگر توسعه دامپروری در کشور هستند.
راسخ افشار در ادامه گفت: در دنیا 100 کشور در معرض بیابان هستند و 30 درصد از کل کره زمین در اقلیم بیابانی قرار دارند و در اثر کشاورزی و دامپروری غلط؛ سالانه حدود یک میلیون هکتار به اراضی بیابانی در ایران افزوده میشود.
وی تصریح کرد: علاوه بر موارد ذکر شده در بالا از دیگر بحرانهای زیستی ایران در شرایط کنونی می توان به ریزگردها، مهاجرتهای انسانی از مناطق عشایری، روستایی و شهرهای کوچک به کلان شهرها، کاهش جمعیت حیاتوحش، کاهش جمعیت انواع دامهای بومی اهلی، بحران شدید کمی و کیفی منابع طبیعی، آلودگیهای محیط زیست و خشکسالیهای وسیع اشاره نمود.
راسخ افشار افزود: برخی از بحرانهای فوق را میتوان از شرایط جغرافیایی ایران پذیرفت ولی اغلب بحرانهای نامبرده شده بهدلیل مدیریت غلط و نادرست حاکم بر آبخیزداری، مرتعداری، جنگلداری، بیابانزدایی، کشاورزی و دامپروری وابسته، کشاورزی مونتاژی و وارداتی و از بین بردن اکوسیستمهای کشاورزی و دامپروری بومی در طول یک قرن گذشته به وجود آمده است.
پیشکسوت صنعت دامپروری کشور گفت: همانطورکه میدانیم اهمیت آب در فلات ایران آنچنان زیاد بوده که اولین واحدهای حیات انسانی با نام آبادی توسعه یافتهاند و به نوعی از آب بعنوان عامل توسعه نامگذاری شده اند. تلاش برای تأمین آب ساکنان فلات ایران، به ایجاد یکی از شگرفترین پدیدههای آبیاری جهانی بنام قنات و یا کاریز که مختص ایران است را وارد ادبیات کشاورزی جهان نمود.
راسخ افشار افزود: قبل از سال 1320 ایران دارای حدود 64 هزار رشته قنات در سراسر کشور بوده است که متأسفانه در سال 1365 به 22 هزار رشته قنات کاهش یافته است، یعنی حدود 65 درصد کاهش داشته است. یکی از اصلیترین علل آن می توان به حفر چاههای عمیق و غیرعمیق، بدون رعایت مسائل جغرافیایی و اکولوژیکی، اجتماعی و سایر عوامل اشاره نمود. در شرایط فعی حدود یک میلیون حلقه چاه عمیق و غیرعمیق در کشور حفر شده است که نزدیک به 500 هزار حلقه آن غیرقانونی است.
معاون فنی اسبق سازمان دامپروری یادآور شد: از پیامدهای انسانی این امر می توان به کاهش ذخیرههای سفرههای زیرزمین و ریزش زمین اشاره نمود. در فاصله سالهای 1350 تا 1360 میانگین پایین رفت و افت سطح ایستایی آب در زرند کرمان 8 متر، رفسنجان 5/7 متر، سیرجان 6 متر و انار 7 متر اندازهگیری شده است.
وی ادامه داد: بنابر مسائل فوق الذکر، رشد کمی اراضی زراعی در صورتیکه آبیاری و تأمین منابع آب هم اصلاح شود هیچگاه به حد 160 میلیون هکتار نخواهد رسید. لذا، برای جلوگیری از بحرانهای زیست محیطی و به منظور تأمین آب باید بهسرعت از پسماندهای کشاورزی در تولید فرآوردههای دامی استفاده نماییم.
راسخ افشار افزود: اگر به همین منوال پیش برویم تا 15 سال دیگر کاه هم نداریم که بتوانیم به دامها برای خوراک بدهیم زیرا اولویت فعلی در کشور برنامه های وزارت صمت بجای وزارت کشاورزی است.
وی ادامه داد: در حال حاضر سیاست استفاده از کاه بعنوان مواد اولیه تولید کاغذ اولویت دارد و بنابر سیاست های تولید در بخش صنایع، استفاده از کاه بعنوان خوراک دام توجیه اقتصادی ندارد و بستر مناسبی برای توسعه بخش کشاورزی در کشور وجود ندارد.
وی در انتها تصریح کرد: در حالت خوشبینانه در کشور بین 20-18 میلیون تن کاه وجود است و پروژه هایی که وزارت صمت برای استفاده از ماده اولیه کاه برای کاغذ طراحی دارد، در آینده میان و دراز مدت تهیه و تأمین کاه برای دامپرور و دامدار از چالشهای اساسی خواهد بود.
انتهای پیام/