به گزارش خبرنگار اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی، دولتِ روحانی درحالی در ماههای پایانی خود همچنان سعی دارد حل مشکلات کشور را معطل مذاکره و احیای برجام کند که 7 سال گذشته را در حالی سپری کرد که 2 سالش به «امضای برجام» گذشت؛ دو سال دیگرش به «اجرای برجام» و سه سال اخیر هم به «احیای برجام»! و این صورت کلی کارنامه آقای روحانی است!
کلید معروف حسن روحانی که قبل از انتخابات 92 مدام در سخنرانی هایش مورد اشاره قرار میداد مذاکره با امریکا با رویای لغو تحریم ها بود؛ او گفته بود: آمریکایی ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است.
دولتِ روحانی که سودای مذاکره با کدخدا را در سر داشت از همان ابتدا تلاش کرد با وعده و وعید درباره حل مشکلات اقتصادی کشور مقدمات مذاکره با امریکا را فراهم کند؛ روحانی در زمانی که موضوع مذاکره داغ بود و دولت رسماً کار را تعطیل و چشم انتظار اخبار ژنو و تیم مذاکره کننده بود، آب خوردن مردم را هم به برجام گره زد و گفت: اینکه می گوییم تحریم ظالمانه باید از بین برود بعضی ها چشم هایشان را زیاد نچرخانند! تحریم های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید. تا مسئله محیط زیست حل سود. تا اشتغال جوانان حل شود. تا صنعت جامعه حل شود. تا آب خوردن مردم حل شود. تا منابع آبی زیاد شود. تا بانک های ما احیا شود...
عملکرد ضعیف تیم مذاکره کننده و دولت روحانی در ضعیف نشان دادن کشورمان موجب شد تا با امضای برجام امتیازهای فراوانی به طرف غربی بدهیم و دست آخر آنچه عایدمان شد طبق اذعان ولی الله سیف رئیس کل سابق بانک مرکزی "تقریباً هیچ" بود. برجام توسط تیم ایرانی درحالی به امضا رسید که طبق آن ایران ظرف سه ماه همه تعهداتش را در قالب واگذاری بخش اعظم برنامه هستهای یا تعلیق آن، به شکل نقد به انجام رساند تا پس از آن، نوبت وعدههای آمریکا و اروپا شود؛ نوبتی که هرگز زمان آن فرا نرسید.
این درحالی است که در سالهای گذشته که روحانی اداره کشور را برعهده داشت مدام تأکید می کرد که اگر میخواهیم راهی برای نجات اقتصاد کشور داشته باشیم باید مذاکره کنیم و ... ! البته مذاکرات هم انجام شد ولی در نهایت با خروج امریکا از برجام، پرونده برجامی که رئیس جمهور برای آن تعبیرهای مختلفی از جمله «معجزه قرن»، «آفتاب تابان»، «فتحالفتوح»، «پیروزی بزرگ ملت ایران» و ... بکار برده بود بدون آنچه دستاوردی برای کشورمان داشته باشد از سوی طرف مقابل بسته شد.
با این حال اما همچنان دولت و طرفدارانش چشم امیدشان به کدخداست تا با تغییر حاکمان کاخ سفید مجدداً به مذاکره درباره برجام و ... ادامه دهند تا بهانهای برای معطل کردن اقتصاد کشور در چند ماه باقی مانده از عمر دولتشان داشته باشند.
نکته مهم اما اینجاست که هر زمان انتقادها به دولت درباره مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بالا گرفت و منتقدان از دولت خواستند تا دستاوردهای اقتصادی برجام را بازگو کند، دولتی ها یک گام به عقب برگشتند و زیر وعده های خودشان زدند.
وقتی که توجیهی برای عملکرد ضعیف شان نداشتند، گفتند: هدف برجام اصلاً اقتصادی نبوده که منتظر حل مشکلات اقتصادی بعد از برجام باشیم! محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در دی ماه سال 97 اعلام کرد که « هدف برجام اصلا اقتصادی نبود. مذاکرات ما درباره برجام تا فروردین 94 (یعنی سه ماه قبل از توافق نهایی برجام) صرفا هسته ای و امنیتی بود... بحث های هسته ای، امنیتی و خارج شدن از شورای امنیت بحث های اصلی ما بود و این که کسی بگوید هدف برجام اقتصادی بود با واقعیات و خطوط قرمزی که برای ما ترسیم شده بود، نمی سازد... و در همه این اهداف به نتیجه رسیدیم. همه قطعنامه ها هم لغو شد.»
این درحالی است که دولتمردان در قبل از مذاکرات در طول مذاکرات هسته ای و همچنین پس از امضای توافق به دفعات اعلام کردند که بعد از برجام باید شاهد گشایش اقتصادی باشیم و همانطور که در بالا هم اشاره کردیم گفتند: حتی مشکل آب خوردن مردم هم با برجام رفع می شود!
با این حال اما نه تنها برجام برای مردم دستاورد اقتصادی نداشت بلکه تورم بالای 52 درصد، 4 برابر شدن قیمت ارز، افزایش شدید شکاف طبقاتی، کمارزش شدن پول ملی، رکود سنگین و بیرمق شدن تولید ملی را روی دست مردم گذاشت.
یکی از ادعاهای دولت برای دستاوردهای برجام، امنیت بوده است! آنها زمانی که توجیهی برای عدم منافع اقتصادی برجام نداشتنند، گفتند که ما با برجام به دنبال اهداف امنیتی و هسته ای بودیم! هرچند که بعدها زیر همین حرفشان هم زدند و اساساً منکر اهداف هسته ای برجام هم شدند.
ولی باتوجه به ادعای دولتمردان مبنی براینکه یکی از اهداف برجام، امنیت بوده است، باید به حوادث تلخی اشاره داشته باشیم که ماحصل دلخوشی دولت به برجام و ضعف در مذاکرات بوده است؛ هنوز ترور سردار شهید قاسم سلیمانی در کشور عراق با دستور رئیس جمهور امریکا را فراموش نکرده ایم که به لطف تأمین امنیتمان در برجام شاهد ترور دانشمند هسته ای شهید فخری زاده در هفته گذشته بودیم؛ بنابراین باید گفت که آقایان مدعی پیروزی در برجام نه تنها موفق نشده اند که در مذاکراتشان امنیت را هم تأمین کنند بلکه نوع رویکرد دولت روحانی پس از بدعهدی آمریکا و سپس اروپا، عامل اصلی در افزایش تهدیدهای نظامی علیه کشور و جرئت ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود.
بماند که سایر اهداف اعلامی برای برجامِ بزک شده توسط روحانی نیز پایان خوبی نداشتند از جمله لغو تحریم ها که نه تنها تحریمی بعد از برجام برداشته نشد بلکه طبق اذعان دولتیها شدیدترین تحریم ها نیز در این سالها علیه کشورمان توسط کدخدا امضا شده است.
این درحالی است که روحانی 23 تیر 94 گفته بود: «به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق این توافق (برجام)، در روز اجرای توافق (دی ماه 94) تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی هم به صورتی که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حمل و نقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بطور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق».
*اذعان جهانگیری به اینکه ایران منفعتی از برجام نبرده
طی هفت سال و نیم گذشته به لطف سیاستهای غلط اقتصادی و سیاسی آقایان، وضعیت اقتصادی به مرحله هشدار رسیده و معاش مردم در گروی سیاستهای غلط و ناهماهنگی های مدیریتی دولت قرار گرفته است، با این حال اما اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور به جای آنکه خبری برای مردم از سیاستهای اقتصادی وحمایتی دولت برای بهبود وضعیت اقتصادی و ... داشته باشد بازهم از ادامه برجام با توجیه چند جانبه گرایی سخن گفته است.
او گفته است: با پایان جنگ سرد، چندجانبه گرایی از سوی برخی از کشورها به ویژه آمریکا با چالش جدی مواجه شده است. برجام که به عنوان یکی از دستاوردهای مهم دیپلماسی بین المللی دهه اخیر است، به رغم رویکرد برجام ستیزانه و خروج غیرقانونی دولت ترامپ و اعمال تحریم های ظالمانه علیه کشور ما و بی عملی کشورهای اروپایی عضو، به واسطه سیاست صلح طلبانه و صبر راهبردی ایران و با حمایت اعضای جامعه بین المللی، از جمله اعضای سازمان همکاری شانگهای و البته با مقاومت ملت بزرگ ایران تاکنون پایدار مانده است. هر چند ایران منفعت قابل توجهی از اجرای آن نبرده است اما همچنان برای تقویت رویکرد چند جانبه گرایی، درصدد بازگشت توازن و تعادل در انجام تعهدات طرفین به این توافق بین المللی است.
جهانگیری درحالی با توجیه چندجانبه گرایی دلخوش به ادامه برجام است که خودش هم اذعان دارد ایران منفعتی از برجام نبرده است! اما از آنجایی که نگاه دولتِ روحانی و مشاورانش در تمام این سالها به غرب بوده است و با وجود شکستهایی که در برجام خوردند و ماحصل آن وضعیت اقتصادی امروزمان و کوچکتر شدن سفره مردم است، بازهم سیگنال مذاکره می دهند و می خواهند مردم را معطل برجام کنند و ...
البته که ما مخالف برداشته شدن تحریم ها نیستیم و این حق مردم است که شاهد کاهش مشکلات اقتصادی باشند و رونق به اقتصاد برگردد اما همانطور که بارها گفته شده دنیا فقط امریکا و چند کشور بزرگ اروپایی نیست که معطل تصمیم های آنها باشیم و در نهایت هم با بدعهدیشان نه تنها پیشرفتی نداشته باشیم بلکه به عقب هم برگردیم.
قطعا می توان از امتیاز مذاکره هم استفاده کرد ولی تجربه مذاکره دولت روحانی نشان داد که نه تنها امتیازی در طول مذاکرات توسط تیم مذاکره کننده گرفته نمی شود بلکه تا حد امکان امتیاز هم داده می شود! بی آنکه این مذاکرات و امتیازها منفعتی برای مردم داشته باشد.
دولت با فرصت سوزی و چشم انتظاری به واکنش امریکا و برخی از کشورهای اروپایی عملاً فرصت استفاده از ظرفیت تعامل با سایر کشورهای دنیا را می سوزاند ولی همچنان ادعای تعامل و رویکرد چندجانبه گرایی در برجام و تعاملات بین المللی دارد.
سوال مشخص از آقای جهانگیری این است که چندجانبه گرایی در برجام یعنی چه؟ این چندجانبه گرایی برای مردم ایران چقدر آب خورده است تا الان؟ آیا هزینههایی که تا امروز به خانوار ایرانی تحمیل شده، کافی نیست؟
دولت همچنان معتقد است ریشه تمام مشکلات کشور در تحریم هاست و تا زمانی که تحریم ها برداشته نشود احتمالاً نباید انتظار حل مشکلات را هم داشت؛ برهمین اساس هم بار دیگر سودای مذاکره از سوی دولت و طرفداران اصلاح طلبش سر داده می شود بی آنکه حداقل نگاهی به عملکرد 7 سال قبل خود داشته باشند.
باوجود رشد افسارگسیخته قیمت ها در بازارهای مختلف و ثبت رکورد دلار 30 هزار تومانی، سکه 16 میلیونی، پراید 100 میلیونی، گوشت 140 هزار تومانی، مرغ 36 هزار تومانی، مسکن چند میلیاردی و ... معاون اول رئیس جمهور گفته است که عملکرد ما از حافظه مردم پاک نخواهد شد!
اتفاقاً آقای جهانگیری به نکته دقیقی اشاره داشته است، امکان ندارد مردم فراموش کنند که چطور در دولت آقای روحانی دلار از 3 هزار تومان به 32 هزار تومان هم رسید؟ چه شد که سکه از یک میلیون تومان به 16 میلیون تومان رسید؟ پراید 17-18 میلیونی چرا یکباره بالای 100 میلیون تومان قیمت خورد؟ حتماً مردم فراموش نخواهند کرد که در دولت آقای روحانی خانه دار شدن به آرزوی محال تبدیل شد. مگر می شود گرانی قیمت بنزین و افزایش سایر قیمت ها را در این دولت فراموش کرد. آنهم دولتی که از ابزار خوب مذاکره هم بهره برد ولی وضع اقتصاد، حتی پس از مذاکره و قبول برجام هم بدتر شد که نشان می دهد، اینها مذاکره کنندگان خوبی هم نیستند و بیش از آنکه به نفع معیشت مردم امتیاز بگیرند، امتیاز می دهند.
قطعاً آمار کاهش چشم گیر مصرف گوشت و مرغ در دولت روحانی از حافظه تاریخی مردم و رسانه ها پاک نخواهد شد؛ گوشت 140 هزار تومانی و مرغ 36 هزار تومانی را مگر می شود فراموش کرد؟ افزایش قیمت ها با دستور دولت را مگر می توان فراموش کرد؟ احتمالاً این رکوردهای قیمتی در بازارهای مختلف از طلا و ارز تا مرغ و گوشت و سایر کالاهای اساسی هزینه چندجانبه گرایی است که مورد توجه جهانگیری است.
اما قسمت تأسف بار سریال گرانیها و تورم افسارگسیخته در این دولت آنجاست که باوجود فشارهای سنگین اقتصادی بر مردم بجای آنکه شاهد تکاپو در تیم اقتصادی دولت برای رفع مشکلات از داخل و تقویت معاش خانوار باشیم، بازهم باید نگاهمان به غرب باشد تا ببینیم که جو بایدن به برجام بر می گردد یا نه؟ که اگر برگشت، با چندجانبه گرایی مد نظر آقای جهانگیری چه اتفاقی برایمان می افتد؟
تکرار این جملات آنهم بعد از گذشت 7 سال و باوجود شکست های سنگین در مذاکرات و برجام، ثابت می کند که رسماً دولت کار را به مانند گذشته تعطیل کرده و بازهم چشم به آمریکا دوخته و اینبار منتظر است تا با بایدن به مذاکره بنشیند.
همانطور که آقای جهانگیری گفتند، مردم قطعا عملکرد دولت را فراموش نخواهند کرد؛ آقای جهانگیری مطمئن باشید مردم فراموش نخواهند کرد در روزهایی که با سختی به فکر تأمین نان شبشان بودند شما و دولت محترم به جای آنکه حداقل کاری کنید تا از حجم فشارهای اقتصادی بر زندگی مردم بکاهید با راه اندازی دعواهای سیاسی بار دیگر کلید مشکلات را در مذاکره با غرب دانستید و راه را برای سوداگران و سودجویان در بازار هموار کردید.
پرواضح است که دولت و جریان سیاسی اصلاح طلب که کشور را 7 سال معطل مذاکرات سیاسی و ... کرده اند توان و عُرضه مدیریت ندارند که اگر داشتند امروز نباید قیمت ها در بازارهای مختلف در سکوت کامل دولت سر به فلک بکشد؛ در 7 سال گذشته با چشم دوختن به غرب و نگاه چند جانبه گراییشان تولید را تقریباً زمین گیر کردند و ماحصل آن بیکاری و افزایش قیمت ها در بخش های مختلف شد.
انتهای پیام/