به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری خبرآنی؛ یکی از سیاستهای جدی برای رشد و شکوفایی شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها در کشور فراهم کردن شرایطی آسان برای تأمین مالی این شرکتهاست. تأمین مالی این شرکتها پیش از این متکی بر سیاستهای استقراضی بوده و اغلب درگیر فراهم کردن مدارک لازم برای دریافت وام بودهاند اما نهادهای مرتبط با حوزه علم و فناوری چند سالی است بر تغییر رویکرد سیاستهای تأمین مالی متمرکز شدهاند و قصد دارند با وارد کردن شرکتهای دانشبنیان برتر و استارتآپهای بزرگ کشور به بورس، چرخه تأمین مالی در این شرکتها را تغییر بدهند.
در همین راستا با دکتر علی ناظمی؛ معاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
خبرآنی: پیش از هر بحثی به نظرم یک توضیح راجع به این موضوع داشته باشید که چه اتفاقی افتاد که نهادهای مرتبط با حوزه علم و فناوری به این نتیجه رسیدند که باید منابع تأمین مالی در این شرکتها از سیاست استقراضی و دریافت وام به حوزه بورس و بازار تأمین مالی تغییر کند؟
چند سال پیش بود که تمام ارکان اکوسیستم علم و فناوری کشور به این نتیجه رسیدند که باید این تغییر در چرخه تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها اتفاق بیفتد؛ در واقع ایده و نوآوری یک چرخه تأمین مالی دارد. این چرخه از ورود شتابدهندهها آغاز میشود و بعد، سرمایهگذاران خصوصی و خطرپذیر برای این حوزه شناسایی و وارد عمل میشوند تا در نهایت شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها توان ورود به چرخه واقعی اقتصاد را پیدا کنند اینجاست که اصطلاحا میگوییم چرخه، تکمیل شده است، یعنی یک ایده خام با فرآیند تحقیق و پژوهش به خروجی رسیده است.
اهمیت ورود شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها چیست؟
برای تکامل این چرخه و وارد شدن شرکت به فضای واقعی اقتصاد بهترین راه این است که شرکت به بازار سرمایه وارد شود. اهمیت ورود شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها به بازار بورس سه دلیل عمده دارد. اول این است که با این کار میتوان چرخه تأمین مالی را تکمیل کرد. چرخه تأمین مالی برای این شرکتها هنوز تکمیل نشده است؛ ما ممکن است استارتآپهای بزرگی داشته باشیم که در فضای کسب و کار فعالیت میکنند و جلو میروند اما نمیتوانیم بگوییم که چرخه مالی ما از ابتدا تا انتها درست رفته است و در واقع در بخش انتهایی چرخه که ورود به فضای اصلی اقتصاد است کمی دچار مشکل هستیم؛ شاید با ورود این شرکتها به بازار بورس این چرخه کامل شود.
دومین عامل مهم این است که استارتآپها یک جایی باید وارد فضای واقعی اقتصاد کشور بشوند و فضای واقعی کسب و کار کشور را تجربه کنند، بخش عمده این فضای واقعی در بازار بورس خلاصه میشود. این ورود اهمیت زیادی دارد و با این کار تعاملات شرکت بیشتر شده و با ورود سهامدار به شرکت شفافیت عملکرد و شفافیت مالی در این شرکتها هم افزایش پیدا میکند.
در نهایت ورود این شرکتها به بازار بورس برای خود بازار اهمیت دارد و به آن کمک میکند؛ ورود شرکتها به بورس به بازار کمک میکند و باعث ایجاد یک تحول در این بازار میشود. با ورود شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها به بورس، بازار از شکل سنتی مرسوم خود خارج شده و تغییراتی در نگرشهای بازار ایجاد میشود. بازار سرمایه بیشتر مبتنی بر داراییهای فیزیکی است عملکرد شرکتها مبتنی بر فروش و تولید محصولات است. اما شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها بر ایده و نوآوری متکی هستند و این موضوع بر فرهنگ سهامداری هم موثر خواهد بود و تغییراتی در آن ایجاد خواهد کرد.
تمام این دلایلی که ذکر شد باعث میشود مسئولان و سیاستگذاران و حتی مالکان شرکتها به این جمعبندی برسند که یکی از مهمترین نیازهای موجود ورود شرکتها به بازار سرمایهاست تا به این واسطه حلقه مفقوده چرخه مذکور تکمیل شود.
خبرآنی: با توجه به شرایط حاکم فعلی در بازار بورس، آیا از میزان رغبت شرکتهای دانشبنیان برای ورود به بورس کاسته نشدهاست؟ آیا این شرایط را در بازار بورس موقتی میدانید؟
بازار بورس یک ویژگی کلی دارد و آن این است که تحت هر شرایطی بالاخره مسیر خود را در افق بلند مدت و میان مدت پیدا خواهد کرد. نوسان هم جزء لاینفک این بازار است و به دلیل تحولات اقتصادی دائما این نوسان ایجاد میشود. برای تصمیمات کلان اقتصادی هم نمیتوانیم تحلیلهای کوتاه مدت را ملاک عمل قرار دهیم. برای تصمیمگیری باید روندها را نگاه کرد که روند بازار بورس روند درستی است.
اما موضوع دیگر این است که بعد از ورود این شرکتها به بازار بورس آیا ارزشی که در ذهن سهامداران برای این شرکت وجود دارد متناسب با ارزش واقعی شرکت هست یا خیر؟ که البته این یک موضوع فرعی است و بازار به مرور زمان ارزش شرکتها را نشان خواهد داد. اینکه شرکتها فعالیت میکنند و ارزش خودشان را نشان میدهند در بازار بورس قابل مشاهده است.
خبرآنی: فعالیت شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها با شرکتهای معمول بازار بورس متفاوت است و سرعت تغییر و تحول در آنها بیشتر اما با این وجود آیا نیازی به صندوقهای حمایتی، سبدگردانی سهام این شرکتها و بازارگردان برای آنها وجود ندارد و آیا پیشبینیهایی برای ایجاد این نهادهای حمایتکننده در بازار بورس شده است؟
بله؛ البته پیشبینیهایی داشتهایم؛ معتقدیم ظرفیت حضور این شرکتها در بازار سرمایه ما وجود دارد و امکان بازارگردانی سهام این شرکتها در بازار هست؛ از طرف دیگر نهادهای متولی هم برنامهریزیهای حمایتی خودشان را انجام دادهاند به عنوان مثال صندوق نوآوری و شکوفایی برنامهریزیهای خودش را برای تأسیس صندوق حمایتی برای شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها در بورس انجام داده است.
خبرآنی: عملکرد شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها با سایر شرکتهای موجود در بورس متفاوت است اما با این وجود وقتی این شرکتها در روند منفی بازار بورس قرار میگیرند هر چقدر هم عملکرد مناسبی داشته باشند باز هم با نزول ارزش مواجه میشوند، آیا شرکتهای دانشبنیان و استارتآپهایی که قصد ورود به این بازار را دارند، آنقدر بزرگ شدهاند که توان تحمل این شرایط را داشته باشند؟
اول باید بگویم که ما نباید این شرایط موقت را به کل بازار سرمایه و عملکرد شرکتها تعمیم بدهیم؛ بورس فعلاً در شرایط خوبی قرار ندارد و بازار سرمایه الان مانند دو ماه پیش نیست اما این نباید مبنای تصمیمگیری و قضاوت ما در مورد شرکتها قرار بگیرد.
نکته بعدی اینکه وقتی یک شرکت استارتآپی وارد بورس میشود قرار نیست تمام سهام شرکت به بازار عرضه شود و تنها بخشی از این سهام به بورس ارائه میشود، شرکت همچنان به کار خود ادامه میدهد. شرکتهایی هم که الان آماده ورود به بورس هستند از بنیه مالی خوبی برخوردار هستند و فعالیتشان ثبات پیدا کرده است، این شرکتها وضعیت خیلی خوبی دارند.
ایمان دارم که ورود این شرکتها به بازار، چشم انداز سهامداری را تغییر میدهد و سهامداران با نگاه تازهای به بورس مواجه خواهند شد.
سهامداران عادت کردهاند همواره به قیمت کالاها، قیمت ارز و قیمتهای مشابه بازار نگاه کنند اما در صورت ورود شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها، نگاهها کمی تغییر میکند و بر ایده و نوآوری متمرکز میشود؛ ملاک ارزشگذاری، تحولاتی میشود که این شرکتها میتوانند بهصورت روزانه رقم بزنند، کار آفرینان با ایدههای نو و جذاب در این شرکتها و بر کل بازار تأثیر خواهند گذاشت؛ این مزیتهاست که میتواند برای بازار سرمایه یک تحول جدی ایجاد کند.
انتهای پیام/