گروه خبرنگار اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی، حمیده نکونام، صمد حسن نیا: سازمان توسعه تجارت به عنوان یکی از اصلی ترین و مهمترین مراکزی است که در توسعه تجارت خارجی و روابط خارجی کشور، باید تأثیرگذارترین نقش را داشته باشد، اما شاید این سازمان در کشور ما تنها نهاد تصمیم گیر در صادرات و واردات و به نوعی روابط بین الملل نیست؛ البته همین موضوع منجر به تصمیمات متعدد در این بخش از سوی نهادهای مختلف شده است.
در شرایط فعلی که ناخواسته صادرات نفتی به دلیل تحریم ها کم شده و مسیر برای صادرات غیر نفتی هموار شده است، انتخاب راه درست و تصمیمات به جا در این حوزه، اهمیت ویژه ای دارد. به همین دلیل بررسی وضعیت تجارت خارجی کشور، قوانین و مقررات صادراتی، تعامل با کشورهای هدف و به طور کلی نقشه راه مبادلات تجاری ایران، موجب شد خبرنگاران اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی گفتگویی با حمید زادبوم با رئیس کل سازمان توسعه تجارت ایران داشته باشند که مشروح آن به شرح زیر است:
* سازمان توسعه تجارت تنظیمگر اصلی مسائل صادرات است
ـ سازمان توسعه تجارت در واقع متولی اصلی بحث صادرات در کشور است؟ یعنی سازمان تنظیم گر مقررات و صادرات است؟
بله . در وزارت صنعت، معدن تجارت ما 4 بخش اصلی داریم، صنعت ، معدن، تجارت خارجی و تجارت داخلی است، در حوزه تجارت خارجی سازمان توسعه تجارت و چند واحد زیرمجموعه هستند، یعنی اصل سیاست تجاری کشور، سیاست تجارت خارجی کشور در اینجا تعبیه میشود. البته قدمت سازمان توسعه برای قبل از انقلاب است ولی آن زمان بیشتر یک سازمان ترویجی بود، نامش مرکز توسعه صادرات ایران بود؛
ـ تکلیف سازمان توسعه صادرات ایران چی شد؟ ادغام شد؟
بله. ما همان زمان معاونت بازرگانی خارجی در وزارتخانه داشتیم، آن معاونت بازرگانی با سازمان ادغام شد، یعنی هم ستاد تجارت خارجی کشور و هم بخش اجرای تجارت خارجی کشور متمرکز شد. لذا سیاستگذاری تجارت خارجی کشور و همچنین پیگیری ترویجی امور صادرکنندهها به سازمان توسعه محول شد، هر چند یک دفتری به نام دفتر مقررات صادرات و واردات داریم که این دفتر مدتی داخل سازمان آمد، الان از سازمان بیرون شده اما زیر نظر رئیس سازمان فعالیت میکند و کل مقرارت صادرات و واردات آنجا رگولاتوری میشود.
ـ یک شورایی هم دارید آن شورا چیست؟
شورای تجارت خارجی، شورایی است که آقای دکتر مدرس بنده را به عنوان رئیس این شورای تجارت خارجی وزارتخانه انتخاب کردند. درواقع این شورا همان بخش تجارت خارجی وزارتخانه است، لذا اقای مدرس خیابانی گفتند شورایی با زیر مجموعه های صندوق ضمانت صادرات، مرکز ملی فرش، شرکت سهامی نمایشگاهها، دفتر مقررات صادرات، واردات، داشته باشید که رئیس آن شما باشید. در این شورا کارها را هفتگی پیگیری می کنیم، البته بانک توسعه صادرات هم در جلسات حضور دارد ولی زیر مجموعه وزارتخانه ما نیست.
لذا منظور ما از تشکیل این شورا این است که مسائل تجارت خارجی کشور در سازمان توسعه تجارت طراحی میشود، ابزارهایی هم که در دست دارد به عنوان یک شورا از آنها استفاده میکند.
* مسائل مطرح در شورای عالیِ توسعه صادرات غیرنفتی هم توسط سازمان توسعه تجارت مدیریت می شود
ـ بحث تجارت خارجی و صادرات یک موضوع کلان است یعنی خیلی از دستگاهها را درگیر میکند مثلاً بانک مرکزی قاعدتاً در این قضیه درگیر است، وزارت امور خارجه درگیر است، گمرک درگیراست، اینها چطور، هماهنگی شما با این دستگاه ها به چه شکلی است؟
ما سیاستگذاری میکنیم اما به خاطر اینکه این تنظیمی که مدنظر شماست و درست است باید شکل بگیرد، ما چیزی به نام شورای عالیِ توسعه صادرات غیرنفتی داریم که قبلاً با ریاست رئیسجمهور برگزار میشد اما در حال حاضر معاون اول رئیس جمهور ریاست این جلسات را برعهده دارد. دستگاههای مرتبط با تجارت خارجی کشور عضو آن شورا هستند یعنی وزارت خارجه اینجا عضو است، بنده که دبیر این شورا هستم ولی در واقع رئیس اصلی الان آقای جهانگیری است و همه وزارتخانه های اقتصادی اینجا عضو هستند؛ علاوه بر این اتاقهای سهگانه یعنی اتاق بازرگانی، تعاون و اصناف، نیز عضو این شورا هستند.
به خاطر اینکه این شورا ممکن است سالی یک بار یا سه بار شکل بگیرد کم است، ما آمدیم یک چیزی برای آن به نام کمیتۀ کارشناسی شورای عالی صادرات درست کردیم، که همان کارگروه توسعه صادرات است. هر دو یک چیز است چه بگوییم کارگروه توسعه صادرات کشور، چون یک زمانی وزیر صمت به عنوان رئیس شورا در این جلسات حضور دارد؛ بنابراین آن موقع دیگر نمیتوانم بگویم کمیته کارشناسی، می گوییم کارگروه توسعه صادرات .
این کارگروه هفتگی با حضور نمایندگان این دستگاهها در سازمان توسعه تجارت تشکیل جلسه می دهد و هر هفته چهارشنبهها ساعت ده و نیم صبح اینجا جلسه است، من هم رئیس جلسه بوده و گاهی اوقات وزیر نیز حضور دارند، که در این صورت جلسه ساعت 2 ( به دلیل جلسه هییت دولت در صبح) تشکیل می شود. لذا این جلسه هر هفته شکل میگیرد، ما اینجا همۀ کارها را هماهنگ میکنیم، مسائل را میشنویم، اگر مشکی وجود داشت اماده کرده تا هر زمان شورای عالی صادرات تشکیل شد، مصوبات لازم را تصویب می کنیم. شورای عالی توسعه صادرات غیر نفتی کشور از ابتدای سال تا الان یک جلسه داشته که در 2 تیر بود و جلسه بعدی را هم آقای جهانگیری گفت شهریورماه برگزار کنید. ولی کارگروه توسعه صادرات هر هفته تشکیل میشود ما مسائل را از بخش دولتی، بخش خصوصی میگیریم، مشکلاتی را به صورت مصوب پیش آقای جهانگیری میآوریم، آنجا مطرح میکنیم و بعد مصوبه میکنیم.
لذا آن چیزی که مدنظر شما است در قالب شورای عالی صادرات و کمیته کارشناسی شورای صادرات یا کارگروه توسعه صادرات کشور کار خودش را انجام میدهد.
ـ الان تمرکز سازمان بیشتر صادرات است؟
حتماً.
ـ در بحث واردات خیلی ورود ندارید؟
بله. از 7 پروژه اصلی وزارتخانه یکی نامش مدیریت واردات و توسعه صادرات کشور، این پروژه برای سازمان توسعه تجارت است، شما درست میگویید بیشترین نظام اداری و بیشترین تمرکز من باید روی حرکت دادن به صادرات باشد یعنی توسعه صادرات اما واردات را باید مدیریت کنم نه اینکه آن را توسعه بدهم، از طریق قدرتی که دارم آن را مدیریت میکنم، من رئیس کمیته ماده 1 هستم، کمیته ماده 1 یعنی هر تعرفهای بخواهد بالا و پایین بشود جلسه با حضور دستگاهها که برگزار میشود یعنی از طریق کمیته ماده 1 مقررات، این کمیته با حضور 6، 7 دستگاه به ریاست من برگزار میشود که دبیرخانه آن دفتر مقررات صادرات و واردات است.
ـ درواقع تمامی بخشنامههایی که درخصوص محدودیتها در بحث واردات است؛
بله البته قدرت ما در اینجا آنقدر نیست که هر چیزی را بخواهیم ممنوع کنیم و هر چیزی را بخواهیم باز بکنیم اینطوری نیست، اینجا در کمیته ماده 1 ما میتوانیم تعرفهها را بالا و پایین بکنیم و اختیارات ما مشخص است؛
ـ یعنی صرفاً در بحث تعرفه؟
بله.
*سازمان توسعه تجارت تنها مرجع ممنوعیت واردات نیست
ـ اگر بخواهید بگویید ورود یک کالایی ممنوع، چی؟
چند مرجع میتوانند این تصمیم را بگیرند، مثلاً شورای اقتصاد، سران سه قوه میتوانند این تصمیم را بگیرند، در شرایط کرونا برای اقلام کرونایی، ستاد ملی کرونا میتواند تصمیم بگیرد، خیلی منسجم و دقیق نیست ولی ما از این طریق اِعمال نفوذ و قدرت میکنیم چون مقرارت صادرات و واردات دست ما است و این کمیته هم هر هفته به ریاست من تشکیل میَشود. حالا یک جاهایی ممکن است دبیرخانه تنظیم بازار یک تصمیمی بگیرد، ستاد کرونا تصمیم بگیرد، البته ستاد تنظیم بازار میتواند تصمیم بگیرد اما نمیتواند به گمرک بدهد، میتواند پیشنهاد آماده کند و به ما بدهد، ما اینجا بررسی میکنیم اغلب تایید میکنیم ولی اگر یک روزی بگوییم این تصمیم ستاد تنظیم بازار غلط است، ما الان اعلام نمیکنیم، میتوانیم این کار را بکنیم ولی اغلب چون نماینده دستگاههای مختلف در بازار هستند نظرشان را قبول میکنیم ولی مصوبه تنظیم بازار لزوماً به گمرک اعلام نمیشود چون تنظیم بازار نمیتواند راجع به صادرات و واردات تصمیم بگیرد، پیشنهاد آماده میکند به دفتر مقررات میدهد، دفتر مقررات یا با نظر وزیر یا با نظر کمیته ماده 1 یا براساس اختیاراتی که جاهای مختلف داریم میتوانیم آن را به گمرک اعلام بکنیم ولی به گمرک ابلاغ شده است که گمرک هیچ نامهای غیر از نامه دفتر مقررات به عنوان تغییرات در مقررات واردات و صادرات را نپذیرد، آقای مدرس خودشان به گمرک نامه زدهاند که هر کسی از هر جایی نامه نزند که این کار را بکنید و این کار را نکنید.
اما رویکرد ما چون قبلاً هم مرکز توسعه صادرات بودیم این بوده که بیشتر کار ترویج صادرات را جلو ببریم، بخشهای مختلف هم در سازمان اینطوری طراحی شده است.
ـ البته الان به دلیل شرایط بحثهای تحریم، به نظر میرسد واردات تا حدی مهم است؛
بله مدیریت آن مهم است؛
ـ چون ممکن است در واردات یکسری اقلام مشکل داشته باشیم؛
بله همینطور است الان کمک میکنیم.
* فقط سازمان توسعه تجارت را متولی توسعه صادرات ندانید، تصمیم گیران زیادند
ـ پس در کل بخواهیم بحث صادرات را در کشور یک تکانی بدهیم میشود گفت متولی اصلی آن اینجا است؛
بله ولی اینقدر هم ما را متولی اصلی ندانید! چون الان جاهای مختلف هم تصمیمگیری میکنند مثلاً ستاد ملی کرونا راجع به اقلام کرونایی میتواند تصمیم بگیرد یا بعضاً شوراهای بالاتر از ما مثلاً شورای عالی هماهنگی اقتصادی، سران سه قوه گاهی بالاخره تصمیماتی میگیرند.
ـ این را شاید بشود به عنوان یک چالش هم مطرح کرد که امر صادرات از چند جا مدیریت میشود؛
آنها بالاتر از ما هستند پایینتر از ما مثلاً در سطح وزارتخانهها کسی نمیتواند بخشنامه صادر بکند ولی اتفاقاً در آن شوراهای بالاتر هم الان هم ما خودمان پیشنهاد میبریم مثلاً میخواهیم یک چیزی را محدودیت ایجاد بکنیم به خاطر اینکه قانونیتر بشود، این را یک مصوبه میکنیم به شورای عالی هماهنگی اقتصادی میبریم، سران سه قوه میبریم، ستاد مقابله با تحریمها میبریم چون الان این جاها که تصمیم میگیرند، برای روان شدن کار در شرایط تحریم است نه به خاطر مانع ایجاد کردن ، شرایط طوری است که باعث میشود ما جاهایی محدودیت ایجاد کنیم و یک تعداد ممکن است اذیت شوند، کار یک تعداد هم راه بیفتد، مثلاً عوارض صادراتی که میگذاریم تولیدکنندهها خیلی خوشحال میشوند و خیلی صادرکنندهها هم ناراحت میشوند، فلانی میرود تلویزیون یک چیزی میگوید، دیگری یک چیز دیگری میگوید، لزوماً تصمیمات به ضرر همه نیست، لذا منافع این اعتراضات را شکل میدهد.
* 6 مشکل اصلی صادرات ایران/ فکر نکنید دنیا منتظر کالای صادراتی ماست
ـ حال شما به عنوان کارشناس این حوزه و هم مسئول مهم در حوزه بحث صادرات اگر بخواهید مهمترین مشکلات امروز صادرات را در چند عنوان بگویید، چه میگویید؟
اولاً همانطور که مقام معظم رهبری روز عید قربان فرمودند ما باید مواظب تحریم و تحریف باشیم، تحریم یک نقشی دارد اما ساختار اقتصادی ما، ساختار تولید ما، رفتار اقتصادی مردم، اینها چیزهایی است که در اقتصاد و تجارت سرنوشتساز است یعنی اگر بگوییم مقصر همه چیز تحریم است، بیانصافی کردیم نه، تحریم جای خودش را دارد اما به نظر من بخش مهمی از مشکلات صادرات ما حتی اگر تحریم هم نبود و مثلاً به ما بگویند میتوانید به همۀ کشورها صادر کنید، ما به چه کشورهایی میتوانیم صادرات و یا واردات داشته باشیم؟ اول از همه تولید صادراتی است یعنی تولید ما باید به سمت تولید صادراتی برود، لزوماً هم کیفیت نیست، براساس سفارش، الان در کشورهای اطراف ما 1200 میلیارد واردات دارند که صد میلیارد دلار آن را ما میتوانیم صادر کنیم یعنی ما هم تولیدش را داریم هر چند زیاد نیست همان نیازش را داریم اما ما بازاریابی کردیم که بینیم آن صد میلیارد دلار چیست؟ و جایگاه آن در تولید ما کجاست؟ تولیدکنندۀ ما این را میداند یا نمیداند؟ اگر نمیداند هم خودش کوتاهی کرده و هم من کوتاهی کردهام.
ابتدا تولید صادراتی است یعنی شما هر چیزی را نمیتوانید ببرید بفروشید و وقتی ببینند شما حرفهای نیستید به شما فشار وارد میشود، لذا ابتدا تولید صادراتی است یعنی تولید بر مبنای نیاز بازار و نیاز مصرفکنندهها در بازارهایی که مدنظر ماست وقتی تولید را مطابق با نیاز کردید و تولید صادراتی کردید، بازاریابی براساس اصول روابط بینالملل باید انجام بدهید، یعنی بازاریابی مانند فروش میدان بار نیست که بنشینید یکی بیاید بگوید من این را میخواهم مثلاً بعضی میگویند کشور روسیه به چه چیزی نیاز دارد که ما صادر کنیم؟ من میگویم کشور روسیه به هیچ چیزی نیاز ندارد چون آنقدر بازارها آنجا ریخته است هر چه بخواهد برایش تهیه میکنند، ما فکر نکنیم دنیا یا کشور همسایۀ ما منتظر کالای ماست، آنقدر فروشندههای دنیا و بازارهای بینالمللی آنجا فعالیت میکنند که به ما راه نمیدهد، ما باید برویم ببینیم در چه چیزی توان داریم و در آن ورود کنیم و به زور باید آن را صادر کنیم و مشتری پیدا کنیم و بفروشیم وگرنه اگر فکر کنید میآیند التماس ما را میکنند، نه اینطور نیست میروند از کشور دیگری میخرند، اصلاً لازم نیست برود بخرد میروند به او میفروشند، الان خیلی از کالاهای مورد نیاز کشورها برای واردات، کشورهای دیگر میروند بازاریابی میکنند و به آنها میفروشند نه اینکه آنها بروند بخرند، مگر کالا خیلی حساس باشد که آن کشور برود بخرد.
بیشتر بحث فروش است تا بحث خرید، بعضی از تجار ما فکر میکنند ما مینشینیم چون در بازار داخل اینطوری است، حالا مشتری میآید مانند مغازهدار داخل مغازهاش است و میگوید همین است میخواهی بخر میخواهی نخر! این ذهنیت فروش داخل است، در بازار بینالملل اینطوری نیست، در بازار بینالملل شما باید بروید و بفروشید و فضا را ایجاد بکنید و بازارسازی و بازاریابی بکنید. لذا اینها ریشۀ کار است. اما حالا فرض کنید اینها هم درست شد، تحریم رفت، چه مشکلی داریم؟ اینها هم درست شد، بعد زیرساختهای لجستیک و حمل و نقل مهم است، الان مثلاً کالا برای صادرات دارید اما به اندازۀ کافی تریلی ندارید، کانتینر یخچالدار به اندازۀ کافی ندارید، کشتی به اندازۀ کافی ندارید، راههای ترانزیتی شما به همۀ دنیا خوب طراحی نشده است، هم از نظر جاده، از نظر پارکینگ، غذاخوری، راننده، مثلاً شما میخواهید بار به افغانستان ببرید سر مرز میروید میبینید یک دستشویی یا یک رستوران نیست، حاضرید پول هم خرج کنید ولی نیست، یعنی شرایط سختی است.
زیرساختهای لجستیک و حمل و نقل ما باید درست شود و اینها هم جزء موانع است یعنی به شرط داشتن کالا، به شرط داشتن بازار حالا میخواهید کانتینر تهیه کنید، ببرید شرایط سخت است، اذیت میشوید. لذا زیرساختهای لجستیک و حمل و نقلما هم باید متناسب با پیشرفت تجارت و صادرات ما اصلاح شود و درست شود.
یک بحث هم بحث تامین مالی است و ضمانت تجارت خارجی یعنی وقتی شما این مرحله را پیش رفتید حالا همۀ تجارت و تولید که با پول افراد نیست بخشی از آن توسط موسساتی که تامین مالی میشوند حتی در سطح بینالمللی، الان شما روشهای تامین مالی دارید؟ مثلاً ترکیه ـ ما هم داریم ولی میخواهم مثال بزرگتری بزنم ـشما وقتی صادرات میکنید در ایران هم صندوق ضمانت این کار را میکند، پول را از این صندوق میگیرید، ریسک آن را با دادن یک سهمی، کاملاً به آن صندوق منتقل میکنید و آن صندوق میرود پولش را از آن طرف میگیرد، خیلی از کشورها حتی تامین مالی واردات میکنند، میگویند شما وقتی میخواهید یک کالایی به من بفروشید این موسسه پولش را از قبل میدهد و این موسسه طرف شماست.
لذا روشهای مدرن تامین مالی و ضمانت تجارت خارجی امروز وجود دارد که در ایران مثلاً صندوق ضمانت دارد انجام میدهد، بانک توسعه صادرات دارد انجام میدهد اما فراگیر و کامل نیست و اینها هم باید متناسب با افزایش تجارت، استاداردسازی تجارت خارجی و روابط بینالمللی توسعه پیدا کند که اینها بدیهیات است ولی اینهایی که ما بدیهی میدانیم مشکلات اصلی تجارت خارجی ما است که باید حل و فصل شود.
بعد جزییتر بخواهیم وارد شویم بحث برندسازی است، اگر یک کالایی مثلاً تلفن پاناسونیک، شما به تلفن نیاز است اما اگر 10 مارک جلوی شما بگذارند، شما برند شناختهشده برمیدارید، لذا اگر ما میخواهیم در بازاری مانند عراق بمانیم، اگر حتی داریم میوه صادر میکنیم سعی کنیم این میوه را برند بکنیم، الان میوههای برند بینالمللی هستند مانند یونیفُروتی(unifrutti)، اغلب میوههای وارداتی در عربستانمارک یونیفروتی دارد، چون معروف شده است و برند است. حتی اگر ما میخواهیم بازار محصولات کشاورزیمان را در یک بازاری مانند عراق و افغانستان نگه داریم یا سایر اقلامی که صادر میکنیم حضور برندها خیلی مهم است که در آن بازار بمانند و متعهد میشوند الان ما یک نوع کولر به عراق صادر میکردیم چون خوب بود کمکم گفتند این مارک خوب است، یکی دیگر میخواهد کولر تولید کند میبیند کولرش به فروش نمیرسد ممکن است تقلب بکند همین مارک را بزند و ببرد، اگر شما برند باشید و ثبت شده باشی به راحتی میتوانی جلوی مارک تقلبی بایستی، اما اگر به برند توجه نداشته باشید بازار را باختید.
یا ممکن است یک شرکت تولیدی دیگری بگوید شرکت ایکس، در عراق کولر خوب فروش رفته بعد من هم یک برندی درست کنم که رقابت ایجاد کند، رنگش را بهتر کنم، رقابت ایجاد میَشود آن برندی که ماندنیتر است در بازار راه میماند، هیچ کس هم نمیتواند آن را بیرون کند چون وقتی کولر بیمار را آنجا ببرند مردم آن را نمیخرند میگویند نه، الان چرا مارکهای کره جنوبی معروف شده است؟ چون خودشان روی آنها کار کردند، شما یک مارک یخچال روسی در ایران دیدید؟ چون ما در ایران روی برند روسی کار نکردیم.
ـ به نظر شما دیپلماسی خارجی چقدر در ضعف صادرات نقش دارد؟ هماهنگی بین سیاست خارجی و اقتصادی مثلاً در برخی از کشورها به لحاظ سیاسی و حتی امنیتی حضور خوب و قویای داریم ولی در حوزه اقتصادی و تجاری خیلی ضعف داریم و اصلاً هماهنگی نیست ولی کشورهای حوزه خلیجفارسی که به لحاظ سیاسی تعارضاتی با آن کشور دارند ولی در تجارت در آنجا حرف اول را میزنند و ما هیچ سهمی نداریم.
نه بالاخره شکی نیست من نامش را دیپلماسی تجاری میگذارم، دیپلماسی تجاری یا بازرگانی ما طبیعتاً یک مقدار ضعیف است ولی یک زمانی شما از چیزی صحبت میکنید که بوده است؛
* در دیپلماسی تجاری اول راه هستیم
ـ خیلی ضعیف است مثلاً سفارتخانههای ما در کشورهای مختلف چه سهمی در رونق تجارت ایران با آن کشور دارند؟
در اینکه دیپلماسی تجاری مهم است شکی نیست، دیپلماسی تجاری لزوماً وزارت خارجه نیست، دیپلماسی تجاری در ایران کار سازمان توسعه تجارت است که با همکاری دستگاههای دیپلماسی سیاسی باید کار را جلو ببرد یعنی در یک هماهنگی بین دیپلماسی و دیپلماسی اقتصادی ـ سیاسی وزارت خارجه باید کار کنیم، اولاً عمر دیپلماسی سیاسی در ایران مدت زیادی نیست یعنی ما یک چیزی نداشتیم که خراب شده باشد الان بیاییم آن را مطالبه کنیم و در طی زمان دارد ایجاد میشود، آدمهای حرفهای خودش را میخواهد، تحصیلکردههای اقتصاد و سیاست و بازرگانی که کار دیپلماسی هم بلد باشند و بتوانند این را جلو ببرند.
پس مهمترین چیز این است که ما در زمینه دیپلماسی تجاری هنوز خیلی جوان هستیم یعنی سابقهای نداریم، یک زمانی صحبت از کشوری میکنید که 200 سال است در بحث دیپلماسی تجاری است الان افول کرده است، ما اینطور نیستیم، دیپلماسی تجاری ما ضعیف بوده و دارد رشد میکند مثلاً اعزام رایزنان بازرگانی از سوی سازمان توسعه تجارت ایران که طی 10، 15 سال گذشته بیش از 40، 50 نفر را در زمانهای مختلف فرستادیم رفتند درست است کار کردند اما آموزش دیدند، یعنی آدمهایی که در زمینه دیپلماسی تجاریخوب کار کرده باشند قبلاً نداشتیم در طی 20 سال گذشته شکل گرفته، آدمها آمدند و حدود 40، 50 نفر درست شدهاند، یک تعدادی هم ممکن است در وزارت خارجه باشند که آنها هم قابل احترام هستند و این یک موضوع جوانی است و باید روی آن بیشتر کار شود و در هماهنگی بین وزارت صنعت، معدن تجارت و وزارت امور خارجه آن را رشد بدهیم، مدام محکومش نکنیم بگوییم هیچ کاری نکرده است، محکوم است نه چیزی نبوده که بگوییم کاری نکرده است، باید ایجاد شود، درست شود آدمهای حرفهای بیایند و کمکم این را ارتقا بدهند، حضور ما در مجامع بینالمللی تجاری مانند عضویت ناظر ما در WTO، مانند حضورمان در مرکز تجارت بینالملل، اینها کمکم دارد شکل میگیرد، مگر قبل از انقلاب دیپلماسی تجاری داشتیم؟ اصلاً معنی نداشته، کسی نمیفهمد دیپلماسی تجاری چیست و آرام آرام دارد ایجاد میَشود و در ایران بحث مدرن و جوانی است و ما باید کمک کنیم این اتفاق بیفتد.
بالاخره رویکرد اصلی سفارتخانههای ما سیاسی است و اخیراً اقتصادی شده و وزارت خارجه ما تا هماهنگی بین یا ایجاد و رشد نیروی انسانی متناسب با پرسنل، متناسب با دیپلماسی تجاری اقتصادی، یک مقدار فاصله دارد و دارد درست میشود یعنی الان معاونت دیپلماسی اقتصادی، درست است یک زمانی معاونت اقتصادی بوده ولی تا مدتها نداشتیم و الان حدود 5/2 است معاونت اقتصادی در وزارت خارجه درست شده است که آن هم کمککننده به ماست یعنی ما به عنوان دیپلماسی تجاری و دیپلماسی اقتصادی ـ سیاسی وزارت خارجه باید به همدیگر کمک کنیم و این را در خارج از کشور رشد و نمو بدهیم، آدمهایی را برای این کار تربیت کنیم، در مجامع بینالمللی مرتبط با دیپلماسی تجاری حضور فعال داشته باشیم، در موافقتنامه تجاری و بینالمللی حضور فعال داشته باشیم؛ یعنی اینها در طی زمان شکل میگیرد و جلو میآید و همه باید کمک کنیم که توسعه پیدا بکند.
* تغییر مدام یک شبه قوانین تجاری را قبول ندارم
ـ بحث قوانین و مقررات داخلی چطور؟
بالاخره تجارت خارجی ما در داخل تابع مقرراتی است، آن مقررات هم در سازمان توسعه تجارت و هم در ساختار دولت در طی زمان شکل گرفته، قانون مقررات صادرات و واردات داریم که سالانه مورد بازنگری قرار میگیرد و چاپ میشود، اما اینکه بعضی انتقاد میکنند که دائم مقررات عوض میشود، خیلی هم اینطوری نیست، مثلاً در سال 97 به دلیل تلاطمها و فشارهایی بود که یکسری مقررات زیاد تغییر میکند ولی الان در یک سال و نیم گذشته تغییر در مقررات تجاری ما خیلی کم بوده و بعد هم کلمه یک شبه را میگویند، اینها عادی شده است، میگویند تغییرات یک شبه! ما تغییرات یک شبه نداریم، مقرراتی که میگذاریم مثلاً عوارض صادراتی گوجهفرنگی میگوییم مثلاً از 31 شهریور عوارض صادراتی فلان گذاشته میشود، اصلاً ما تصمیم یک شبه نداریم.
در طی زمان سعی کردیم از سال 97 تا الان اینها را کم و کمتر بکنیم و الان تغییر زیاد نداریم و دوم اگر گاهی تغییر هم است، مرض نداریم که تغییر بدهیم، شرایط داخلی کشور ما در شرایط جنگ اقتصادی شرایط حساسی است، من نمیتوانم بگذارم شما برود گوجه وارداتی 25 هزار تومانی بخرید و بعد گوجهفرنگی کشور خودمان را 12 هزار تومان به یک کشور دیگری بفروشم، مثلاً شب پیاز کیلویی 20 هزار تومان شود؛
ـ ارتباط شما با سازمان تنظیمکنندۀ بازار داخلی چطور است؟
آنها پیشنهاددهنده هستند و آنها موازی ما هستند، آن معاون بازرگانی داخلی است، ابتدا عرض کردم وزارتخانه ما 4 بخش دارد عمداً بود، صنعت، معدن، تجارت خارجی که ما هستیم، تجارت داخلی که آقای کلانی، تنظیم بازار اینجا است.وزارتخانه 4 تا بخش مختلف دارد ممکن است اینجا یک بخشی بخواهد برای صادرات تصمیم بگیرد اما باید به اینجا بدهد، ممکن است یک جایی بخواهد برای صادرات یا واردات تصمیم بگیرد به اینجا میدهد و دفتر مقررات هم به عنوان دفتری که از آنها مستقل است زیر نظر وزیر است اما زیر نظر ما کار میکند اما از نظر ساختار سازمانی زیر نظر وزیر است. دیگر بهتر از این مدل نداریم، لذا اگر میگویند تنظیم بازار امروز تخممرغ را ممنوع کرد، تنظیم بازار نمیتواند، تنظیم بازار تصمیم میگیرد و به اینجا میدهد و تا وزیر تصمیم نگیرد نمیتواند این نمیتواند ابلاغ شود.
لذا تمام مقررات به اینجا میآید و در اینجا طراحی میشود حالا ممکن است یکسری دستگاهها هم بعضاً به موازات ما تصمیماتی بگیرند، ما را اذیت بکند، دچار چالش شویم ولی قانوناً اگر بخواهیم صحبت بکنید باید همه چیز از طریق دفتر مقررات که زیر نظر وزیر است به گمرکات ابلاغ شود.
*پیمان پولی قابل اجرا نیست، ولی تهاتر ممکن هست
ـ در بحث صادرات اگر بخواهیم یکسری بحثهایی را مطرح کنیم الان یک بخشی از مشکل صادرات ما بحث تبادلات پولی و ارزی است، ما در بحث انتقال پول مشکل داریم، چقدر برای اینکه ما دنبال یک چیز جایگزین باشیم، چقدر روی بحث تهاتر کار شده است؟ آیا متولی بحث پیمانهای پولی سازمان است؟
نه بانک مرکزی است؛
ـ این وسط شما میتوانید در بحث پیمان پولی یک فشاری یا یک پیشنهادی بدهید چون بانک مرکزی هم به دلیل اینکه ساختار قدیمی دارد و نمیخواهد دنبال کارهای جدید باشند، برای آنها سخت است باید از جای دیگری یک فشاری به آنها وارد شود.
اولاً ما باید طوری برخورد کنیم که بانک مرکزی بتواند استقلال خودش را حفظ کند ما هر چه بتوانیم از بیرون بر بانک مرکزی بیشتر اثر بگذاریم وزارت کشور است، هر چه بانک مرکزی بتواند مستقلتر تصمیم بگیرد به نظرم به نفع نظام اقتصادی ماست، لذا ما نمیخواهیم به بانک مرکزی فشار بیاوریم.
پیمانهای پولی که یک زمانی مطرح شد و با چند کشور هم جلو رفتیم و تقریباً متوقف شد، اجرای آن کار سختی است چون نظام ارزی ما تکنرخی نیست یعنی اگر به عمق مطلب برویم میفهمید که نمیشود، چون مثلاً اگر شما الان بخواهید یک پیمان پولی بین ایران و ترکیه ببندید، میخواهید بگویید هر لیر که میخواهد جابجا شود، اصلاً اینجا لیر رایج شود، آنجا هم ریال رایج شود و بعد براساس این حسابهایمان را با هم تسویه کنیم، با چه نرخی؟ یعنی شما روی نرخ ارز رسمی میخواهید بروید یک مشکلی است، نرخ نیمایی یک مشکلی است، نرخ آزاد، یعنی شما مطمئن باشید طرف مقابل شما به هیچوجه زیر پیمان پولی به نظام چند نرخی نخواهد رفت.
ـ شما یک نرخی را اعلام بکنید بگویید با این نرخ؛
در آن رانت و فساد وجود دارد، من بگویم با کدام نرخ؟ من مثلاً بگویم نرخ دلار 12 هزار تومانی، بعد صادرکنندۀ ایرانی حاضر است به ترکیه صادر کند؟ میگوید چرا به ترکیه صادر کنم دلار 12 هزار تومانی بگیرم به کشور دیگری صادر میکنم دلار 18 هزار تومانی میگیرم یا ترکیه هم همینطور است، وقتی میخواهد به کشور شما صادر کند میگوید؛
ـ یا میشود بر مبنای یک ارز سوم؛
دیگر آن پیمان پولی بین دو کشور نمیشود؛
ـ نرخ آن را، مثلاً 1 لیر معادل چقدر ریال است، میشود یک ارز سومی را آورد؛
با چه نرخی؟ اگر بانک مرکزی بگوید نرخ ارز آزاد یعنی بانک مرکزی روی نرخ بازار مهر تایید میزند که نمیخواهد این کار را بکند. یعنی این نمیشود. فرض کنید هزار لیر جنس به ایران میفرستد ما با ارز 4200 تومانی حساب کنیم، هزار تا ارز 500 تومان میشود با ارز آزاد حساب کنیم هزار تا 2500 تومان میشود بعد این ایرانی چقدر باید به حساب او بریزد؟ یعنی همه چیز قاطی میشود.
به نظرم لذا پیمانهای پولی با توجه به چند نرخی بودن پول ما شدنی نیست اما تهاتر را میَشود کار کرد و ما تهاتر را شروع کردیم و در سال گذشته یک بخشی از وزارتخانه ما کار تهاتر را انجام دادند، برای بخشی که نمیخواهیم آن بخش را بگوییم و شاید دو سه میلیارد دلار انجام شد، امسال هم در بخشهای مختلف سازمان توسعه و تجارت دارد مذاکره میکند، هم با بعضی از کشورها و هم با بعضی از بخشها، یعنی تهاتر میتواند به این شکل انجام شود یا با بعضی از کشورها مانند هند، ارمنستان، روسیه، یعنی کشوری صحبت میکنیم، یک زمانی کالایی مثلاً آقایی میخواهد اوره تهاتر کند و از آن طرف میخواهیم ذرت بیاوریم، از هر کجایی فرقی نمیکند ما به این آقا کمک میکنیم تا مسائل بانک مرکزی او حل شود، چون بحث تعهد ارزی است، لذا ما داریم به این موضوع کمک میکنیم.
* با صادرکنندگان شناسنامه دار برخورد قضایی نشد
ـ یک موضوع خیلی مهمی که صادرکنندهها با آن مواجه هستند و جاهایی مانند بانک مرکزی در آن دخیل هستند بحث بازگشت ارز صادرات است. سال قبل بانک مرکزی یک کاری انجام داد و آمد یک بخشنامهای را صادر کرد که براساس آن صادرکنندهها با یکسری کارهایی که انجام میدادند بانک مرکزی آنها را به عنوان بازگشت ارز حساب میکرد ولی عملاً آن بخشنامه موفق نبوده یعنی عملاً با آن امتیازاتی هم که بانک مرکزی در آن بخشنامه به صادرکنندهها داده بود یک بخش عمدهای این کار را نکردند. یک بحثی که مشخصاً مطرح است این است چون در بحث رقم ارزی که برنگشته خیلی آمارهای متفاوتی مطرح میشود از 4، 5 میلیارد میگویند تا 27 میلیارد، در این بحث عدد واقعی ما مشخصاً چند است که برنگشته است؟
این را کسی نمیتواند دقیق بگوید اولاً متولی این کار بانک مرکزی است ما نیستیم ولی تعهد ارزی از کجا ناشی میشود؟ یعنی از کجا میفهمیم کسی چقدر تعهد ارزی دارد، از آمار صادرات او، این آمار صادرات درواقع در طی سال 97 یک مقطع بوده تا آخر دی هم وقت داشت، 98 هم یک مقطع بوده و تا آخر 31/4 هم وقت داشته است، اینکه چقدر طرف صادرات انجام داده، در اظهارنامه گمرکی او است و از این طریق اطلاعات او به بانک مرکزی میرود، آنها جمع میزنند، این ممکن است خطا داشته باشد، مسائلی را داشته باشد، ممکن است طرف هزار دلار صادر کرده باشد آنجا آمده و تعهد ارزی حساب شده است ولی مجموعاً از بین صادرکنندههایی که از اول فروردین 97 تا آخر سال 98 صادرات کردند و تعهد ارزی دارد چیزی حدود 21 هزار رکورد است یعنی یا فرد هستند یا شرکت هستند.
اینکه دقیقاً بگوییم چقدر، اولاً مشکلی را حل نمیکند ولی به صورت دقیق هم بخواهیم بگوییم با توجه به اینکه آمار تجارت خارجی که از طریق گمرکات میآید صددرصد درست نیست ممکن است این باعث شود عدد را بالا و پایین بکند، ضمن اینکه در این بین یک عدهای یا واردات کردند یا تعهد ارزیشان را ایفا کردند و اطلاعات دقیق آنها به بانک مرکزی نرسیده باشد. لذا الان آمار دقیقی برای این کار نیست؛
ـ بانک مرکزی آمارش را از شما میگیرد یا از گمرک؟
آمار صادرات را از گمرک میگیرد لذا داریم ارزیابی میکنیم. اما بانک یک چیزی را میتواند بگوید آن هم اینکه فعلاً بیایند یک تعدادی که رقم صادرات آنها قابل توجه است و تعهد ارزی آنها کم است بیاورند بینیم با آنها چه بکنیم و به بقیه هم بعداً رسیدگی میکنیم، چون رسیدگی به 20 هزار نفر زیاد است.
ـ شما موافق برخورد قضایی هستید؟
سیاه و سفید نباید ببینیم، قضایی آن فعلاً برای 250 نفر است، بانک مرکزی کسانی را به قضایی معرفی کرده که تولیدکننده نیستند، شناختهشده نیستند و مقدار زیادی صادرات کردند، پرونده آنها باید بررسی شود تا مشخص شود آنها چه کردند، یعنی در هر صنفی آنها به عنوان صادرکننده شناختهشده نیستند، تولیدکننده هم نیستند.
ـ یعنی صادرکنندۀ شناسنامهدار نیستند؛
اصلاً. ما میگوییم صادرات مهم است، صادرات امروز مقدس است، باید به صادرکننده ارج گذاشت، اگر صادرکنندهای به تعهد ارزیاش عمل کند باید او را تشویق کرد، اول همۀ اینها را داشته باشیم حالا بالاخره همۀ صادرکنندههای چیزی که ما میگوییم نیستند، ممکن است تعدادی در بین آنها باشند که جابجایی ارز میکنند ممکن است تخلفاتی را بکنند، لذا فعلاً برخورد قضایی حتماً البته در شان من نیست که راجع به مسالۀ قضایی اظهارنظر بکنم اما قوه قضاییه فعلا برخوردش را تا آنجایی که ما میدانیم براساس چیزهایی است که بانک مرکزی معرفی میکند و کسانی هم که بانک مرکزی معرفی میکند نه تولیدکننده هستند و نه شناختهشده هستند و پروندۀ آنها هم در حال بررسی است.
* صادرات ریالی نداریم
ـ الان صادرات ریالی داریم؟
این خودش یک مصاحبۀ مفصل است. میگویند ما صادرات ریالی داریم یعنی ما از طرف خارجی ریال گرفتیم، شما باور میکنید؟ اصلاً عراقی ریال دارد؟ اگر ریال من در عراق رایج بود و مردم با آن خرید میکرند قبول میکردم.
ـ یک مدت بود؛
الان نیست اصلاً محال است چون ریال تحریم است، الان در بغداد با 1 میلیون تومان هم نمیتوانید یک آدامس بخرید، کسی از شما قبول نمیکند، پس مساله چیست؟ این است که فرد عراقی یا افغانستانی به ایران میآیند، به کارخانه من میآید میخواهد از من ریالی بخرد تا برای او ارزان تمام شود و یک عده احمق هم این کار را میکنند، مثلاً ماکارانی میخرد و به سر مرز میبرد، میخواهد از سر مرز خارج کند، مثلاً طرف مرزنشین است کارت دارد، میگوید میخواهم ماکارانی را از مرز عبور بدهم روی کارتَت بزن، طرف هم میگوید باشد 250 هزار تومان بده تا برایت بزنم، این ماکارانیها را روی کارت طرف میزند و این فرد هم که ماکارانیها را خریده از صراف عراقی ریال گرفته و به فروشنده ایرانی میدهد.
ـ صراف عراقی از کجا آورده است؟
با صرافهای ایرانی در ارتباط هستند اینجا ریال جابجا میکنند، آنجا هم دلار و پول عراقی. آن وقت آن صراف میگوید دلار را آنجا نگه دارید، من به او ریال میدهم، دلار را به چه کسی میفروشد؟ آقای فلانی میخواهد برود ترکیه خانه بخرد، میگوید چند دلار میخواهی، مثلاً 100 هزار دلار، به او میگوید صد هزار دلار به حساب فلانی در ترکیه بزن. یعنی یک مورد خلاف آن این است، بعد ما رفتیم یقۀ آن طرفی را که در سر مرز ماکارانی در کارت او رفته است، گرفتیم میگوییم ارز را بده! او هم میگوید کدام ارز؟! میگوییم تو خلاف کردی روی کارت بار عراقی را زدی رفته است، چرا این کار را میکنی؟ نظام اقتصادی را مختل میکنی؟
صادرات ریالی اصلاً معنا ندارد مگر ریال ما در خارج رایج است؟ نیست پس دروغ محض است و دارند پولشویی میکنند و دارند ما را گول میزنند و صادرکنندۀ ما هم این را نمیفهمد بارش را مثلاً به جای هزار تومان، 1200 تومان میدهد در صورتی که نمیداند او دارد آن طرف 10 هزار تومان میفروشد. اینها را باید درست کنیم.
انتهای پیام/