به گزارش گروه پارلمانی پایگاه خبری خبرآنی، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شورای نگهبان، سیامک رهپیک قائم مقام دبیر شورای نگهبان در نامهای به رئیس مجلس شورای اسلامی، عطف به نامه شماره 25723/20 مورخ 31/04/1399 و پیرو نامه شماره 18985/102/99 مورخ 08/05/1399نظر شورای نگهبان درباره لایحه مالیات بر ارزش افزوده را اعلام کرد.
لایحه مالیات بر ارزش افزوده که با اصلاحاتی در جلسه مورخ بیست و دوم تیر ماه یکهزار و سیصد و نود و نه به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است؛ در جلسه مورخ 15/05/1399 شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و با توجه به اصلاحات به عمل آمده بهشرح زیر اعلام نظر میگردد:
1_ ماده 2، با توجه به اینکه قانون تشکیل و اداره مناطق ویژه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، محدوده ویژه مناطق اقتصادی را جزو قلمرو گمرکی ایران ندانسته است، از این جهت که نسبت به مناطق ویژه اقتصادی نیز دارای شمول است یا خیر ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
2_ در تبصره ماده 3، تعیین سایر مواردی که سند فروش کالا یا خدمت محسوب میشوند به «تشخیص سازمان» بدون هیچگونه ضابطه و معیاری، مغایر اصل 85 قانون اساسی شناخته شد.
3_ در ماده 4،
1_3_ در تبصره 2، اطلاق لزوم پرداخت نقدی مالیات در غیر موارد مذکور در تبصره، نسبت به کسانی که به علت عدم دریافت ثمن معامله، توان پرداخت مالیات مذکور را ندارند، خلاف موازین شرعی شناخته شد.
2_3_ اطلاق تبصره 3، در خصوص لزوم ثبت اصل همه قراردادهای پیمانکاری، نسبت به قراردادهای دارای جهات امنیتی خلاف موازین شرعی شناخته شد.
4_ اطلاق تبصره 1 ماده 5، در خصوص لزوم ارائه دفاتر، اسناد و ... به اشخاص مذکور نسبت به مواردی که دارای جهات امنیتی است، خلاف موازین شرعی شناخته شد.
5_ در ماده 7، از این جهت که متعلَّق نه درصد (9%) نرخ مالیات و عوارض کالاها و خدمات مشخص نشده است، ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
6_ در ماده 9،
1_6_ در جزء 2 بند (الف)، استفاده از واژه غیرفارسی «کمپوست» مغایر اصل 15 قانون اساسی شناخته شد.
2_6_ اطلاق بند (الف)، در مورد مواد خوراکی، بدون تقیید به تایید نهادهای ذیصلاح، مغایر بند 10 اصل 3 قانون اساسی شناخته شد.
3_6_ تبصره جزء 10 بند (الف)، با توجه به اینکه وظیفهای زائد بر امر نظارت برای شوراهای اسلامی شهر و بخش در نظر گرفته است، مغایر اصل 100 قانون اساسی شناخته شد.
4_6_ در تبصره جزء 16 بند (الف)، ضرورت تایید وزیر امور اقتصادی و دارایی در خصوص اقلام دفاعی که به تایید وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح رسیده باشد، مغایر بند 10 اصل 3 قانون اساسی شناخته شد.
5_6_ در تبصره 3 بند (الف)، از این جهت که روشن نیست وضعیت مالیات پرداختشده اضافی و استرداد آن به فرد مالیاتدهنده چگونه خواهد بود، ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
6_6_ در تبصره 4 بند (الف)، عدم تایید وزیر امور اقتصادی و دارایی نسبت به کالاهای اهدایی به موسسات خیریه، مغایر بند 10 اصل 3 قانون اساسی شناخته شد.
7_6_ در جزء 4 بند (ب) ماده 9، اطلاق معافیت کلیه مراحل خدمات تهیه، تولید، پخش و عرضه موارد مذکور نسبت به موارد تجاری که دارای سود معتنابه هستند، مغایر بند 10 اصل 3 قانون اساسی شناخته شد.
8_6_ در جزء 15 بند (ب)، با توجه به اینکه حوزههای علمیه در پیشنهاد دستورالعمل مربوطه مشارکت ندارند، از این جهت که آیا خدمات مذکور شامل خدمات آموزشی و پژوهشی حوزههای علمیه نیز میشود یا خیر ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
7_ در ماده 13،
1_7_ از این جهت که مشخص نیست منظور از همکاری ستادکل نیروهای مسلح در تدوین دستورالعمل مذکور، لزوم موافقت ستادکل نیروهای مسلح است یا خیر ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
2_7_ از این جهت که غیر از معاملات و اطلاعات نیروهای مسلح و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، در خصوص معاملاتی که توسط سایر دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی در مورد اقلام محرمانه انجام میگیرد، تعیین تکلیف نشده است ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
8_ ماده 15، مبنیاً بر ابهامات مذکور در خصوص ماده 13 این مصوبه دارای ابهام است؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
9_ تبصره 5 ماده 16، با توجه به روشن نبودن وضعیت اساسنامه «شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران» ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
10_ در ماده 22،
1_10_ اطلاق ضمان مودی نسبت به مواردی که مال بدون افراط و تفریط و قبل از دین شدن از بین برود، خلاف موازین شرع شناخته شد.
2_10_ اطلاق حق تقدم سازمان برای وصول مالیات در غیر اعیان مأخوذه و نیز اطلاق حق تقدم مذکور در استثناء در غیر مال مورد وثیقه نسبت به مالیات و سایر دیون، خلاف موازین شرع شناخته شد.
11_ در ماده 29،
1_11_ در تبصره 2، از این جهت که منظور از عبارت «تولید کارمزدی» و اینکه چه کسی پرداختکننده مالیات است روشن نیست ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
2_11_ در تبصره 11، استفاده از واژه غیرفارسی «فرم» مغایر اصل 15 قانون اساسی شناخته شد.
12_ تبصره 1 ماده 31، با توجه به روشن نبودن وضعیت اساسنامه «سازمان شهرداریها و دهیاریها» ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد. لازم به ذکر است که در مواد متعددی از این مصوبه به این سازمان اشاره شده است و ابهام مذکور در همه موادی که به این سازمان اشاره شده است وجود دارد.
13_ در تبصره 2 ماده 32، استفاده از واژه غیرفارسی «مونتاژ» مغایر اصل 15 قانون اساسی شناخته شد.
14_ ماده 34، از این جهت که رسیدگی به اختلافات موضوع این ماده در کمیسیون ماده 77 قانون شهرداری قابل تجدیدنظرخواهی در مراجع قضایی است یا خیر ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
15_ بند (ب) ماده 39، با توجه به این که جریمه «دو برابر مالیات و عوارض پرداختنشده» مقرر شده است، نسبت به مواردی که مودی مرتکب تخلف «بیشاظهاری» شده است ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
16_ در ماده 40، تکلیف به پرداخت جریمه در صورت تأخیر در پرداخت مالیاتها و عوارض، از این جهت که آیا شامل مواردی که فرد با عذر قابل قبول شرعی نیز مالیات و عوارض خود را با تأخیر پرداخت میکند، میشود یا خیر ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
17_ پیشبینی نحوه تخصیص منابع حاصل از محل مالیات بر ارزش افزوده در فصل نهم این مصوبه (مواد 41 تا 52) به جهت تحدید صلاحیت دولت در تهیه و تدوین لایحه بودجه، مغایر اصل 52 قانون اساسی شناخته شد.
18_ در ماده 42،
1_18_ در بند (الف)، توزیع منابع حاصل از مالیات بر ارزش افزوده میان شهرداریها، دهیاریها و ...، صرفاً بر اساس شاخص جمعیت، مغایر بند 10 اصل 3 و اصل 48 قانون اساسی شناخته شد.
2_18_ تبصره 9، از این جهت که سهم شهرداریها و ... را درآمد دولت و در نتیجه تابع سایر قواعد مربوطه ندانسته است، مغایر اصل 53 قانون اساسی شناخته شد.
19_ در ماده 49، استفاده از واژه غیرفارسی «پرسنلی» مغایر اصل 15 قانون اساسی شناخته شد.
20_ ماده 53، با توجه به اینکه وظیفهای زائد بر امر نظارت برای شوراهای اسلامی شهر و بخش در نظر گرفته است، مغایر اصل 100 قانون اساسی شناخته شد.
21_ در ماده 56، منظور از عبارت صدر ماده که موارد مذکور را از شمول حکم این قانون مستثنی دانسته است، ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
22_ استثنا کردن قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری - صنعتی جمهوری اسلامی ایران که این مناطق را از شمول مالیات بر ارزش افزوده خارج کرده است، مغایر بند 9 اصل 3 قانون اساسی و مغایر بند «17» و «19» سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، بند «5» سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه و بند «1» سیاستهای کلی تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی و در نتیجه مغایر بند یک اصل 110 قانون اساسی شناخته شد.
23_ در ماده 60 موضوع اصلاح ماده 244 قانون مالیاتهای مستقیم،
1_23_ انتخاب قاضی شاغل برای عضویت در هیات حل اختلاف مالیاتی، توسط رئیس کل دادگستری استان، مغایر اصل 158 قانون اساسی شناخته شد.
2_23_ انتخاب سایر اعضا «غیر از قضات شاغل» توسط رئیس کل دادگستری استان، مغایر اصل 60 قانون اساسی شناخته شد.
3_23_ عدم ذکر شرط وثاقت و امانت در خصوص قاضی بازنشسته یا سایر اشخاص بصیر و مطلع، خلاف موازین شرع شناخته شد.
4_23_ در تبصره 2، عبارت «اصول و قواعد دادرسی» ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
5_23_ تبصرههای 5 و 7، مبنیاً بر ایرادات اول و دوم این ماده دارای ایراد است.
24_ در ماده 64 موضوع اصلاح ماده 269 قانون مالیاتهای مستقیم، تکلیف قاضی به تبعیت از نظر هیات عمومی شورای عالی مالیاتی در خصوص میزان ضرر و زیان وارده، در مواردی که نظر مخالفی داشته باشد، خلاف موازین شرعی و مغایر اصل 159 قانون اساسی شناخته شد.
25_ در ماده 65 موضوع اصلاح ماده 270 قانون مالیاتهای مستقیم،
1_25_ در بند 2، از آن جهت که منظور از «تعقیب جزایی» توسط دادستانی انتظامی مالیاتی مشخص نیست ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
2_25_ تکلیف به رسیدگی خارج از نوبت به پروندههای مذکور در محاکم قضایی، در صورت تزاحم بین موارد مزبور و پروندههایی که به حکم قانون باید بدون نوبت به آنها رسیدگی شود ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.
تذکرات:
1_ در تبصره ماده 1، مقرر شده «هرکجا از واژه مالیات استفاده شده است، مراد مالیات بر ارزش افزوده و عوارض است»، اما در ادامه لایحه در برخی مواد دو واژه مالیات و عوارض با هم استفاده شده «مثل صدر ماده 4 و تبصرههای 3 و 4 آن، ماده 7، ماده 8 و...» و در برخی موارد صرفاً واژه مالیات ذکر شده است «همانند ماده 3، ماده 5 و...». بر این اساس میبایست یا به تبع تبصره ماده 1 در همه مواد صرفاً از واژه مالیات استفاده شود و یا اینکه با حذف تبصره در همه مواد مالیات و عوارض با هم ذکر گردد.
2_ در ماده 2، عبارت ایران «قلمرو گمرکی» به قلمرو گمرکی ایران اصلاح شود.
3_ در بند (چ) تبصره 2 ماده 5، عبارت «درآمد محسوب نمیشود» حذف گردد.
4_ عبارت «ارزش گمرکی (قیمت خرید، هزینه حمل و نقل و حق بیمه)» با تعریف ارزش گمرکی کالای ورودی که در ماده 14 قانون امور گمرکی (مصوب 22/8/1390) آمده است، منطبق شود.
5_ با توجه به اینکه میزان معافیت کالاهای وارده همراه مسافر برای استفاده شخصی برطبق بند (چ) ماده 119 «قانون امور گمرکی» مصوب 1390 تعیین میشود و حکم ماده 17 «قانون مقررات صادرات و واردات» مصوب 1372 در این خصوص لغو شده است، در جزء 8 این بند، عبارت «قانون مقررات صادرات و واردات» باید به عبارت «قانون امور گمرکی» اصلاح شود.
6_ در بند (الف) ماده 9، تبصره 1، مربوط به جزء 17 بند (الف) بوده و تبصره 2 مربوط به کل بند (الف) میباشد و از این جهت نیازمند اصلاح است.
7_ در تبصره 2 بند (الف) ماده 9، نسبت به واردات کالاهای مذکور در جزء 7 این بند، تعیین تکلیف نشده است و لازم است تا تصریح صورت گیرد.
8_ در جزء 13 بند (ب) ماده 9 و تبصره آن، بهجای واژه «واسپاری»، واژه غیرفارسی «لیزینگ» باید داخل پرانتز قرار گیرد.
9_ ذیل تبصره ماده 41، با توجه به اینکه از زمان اجرایی شدن این قانون، تنها یک سال از دوران قانون برنامه پنجساله ششم توسعه باقی است و حکم مذکور در تبصره نیز از احکام موقت به شمار نمیرود، مراعا دانستن حکم مذکور در تبصره در طول اجرای قانون برنامه پنجساله ششم توسعه وجهی ندارد.
10_ در تبصره 3 ماده 42، ظاهراً منظور قانونگذار این بوده است که شهرهای مذکور حسب مورد «واجد» شهرداری تلقی میشوند که لازم است اصلاح گردد.
11_ ذیل تبصره 1 ماده 44، واژه «آلودگی» به «آلایندگی» اصلاح گردد.
12_ در ماده 54، برای جلوگیری از ابهامات اجرایی، تاریخ تصویب قانون مالیات بر ارزش افزوده که تعیین ماخذ مشمول مالیات و نرخ مالیات و ... در خصوص بعضی از مودیان تابع آن قانون میباشد، اضافه گردد.
13_ در بند 1 ماده 56، بند (ب) ماده 52 قانون برنامه پنجساله ششم توسعه جزو موارد منسوخ بهموجب ماده 55 این مصوبه دانسته شده ولیکن در ماده 55، نسخ بند (ب) ماده 52 قانون برنامه پنجساله ششم توسعه ذکر نشده است و لذا باید بهنحو مقتضی اصلاح شود.
14_ در بند 12 ماده 56، منظور تبصره 5 «بند الف» ماده 28 قانون مذکور میباشد که لازم است اصلاح شود.
15_ در ماده 59، با توجه به اینکه متن اصلاحی جایگزین تبصره ماده 239 قانون مالیاتهای مستقیم شده است، فلذا صدر عبارت اصلاحی باید از «ماده 239» به «تبصره ماده 239» اصلاح شود.
انتهای پیام