عصرایران؛ احسان محمدی- پرسپولیس با تک گل سیامک نعمتی، طرح روی سکوهای ورزشگاه آزادی را به واقعیت تبدیل کرد. پوکر یا قهرمانی پیدرپی شماره چهار. یک موفقیت چشمنواز. ایستادن مداوم روی سکوی قهرمانی کاری بسیار دشوارتر از یک بار قهرمان شدن است. تیمهایی مثل بایرن مونیخ در آلمان و یونتوس در ایتالیا این را میدانند.
او در بازیهای این فصل حتی وقتی مهرههای کلیدیاش را از دست داد، انسجام تیمیاش را حفظ کرد. پرسپولیس بدون مهدی ترابی، بدون علیرضا بیرانوند، بدون وحید امیری، بدون سیدجلال حسینی، بدون کمال کامیابینیا، بدون محمد انصاری، بدون محمد نادری، بدون شجاع خلیل زاده و ... باز هم بازیهایش را با پیروزی تمام میکرد. آنها بدون مدیرعامل هم این کار را میکردند. بعید است بتوان استمرار در موفقیت را به شانس و حمایت تقلیل داد.
خلاصه کردن موفقیت این تیم در طعنههایی مانند حمایت وزیر و برگردان وزیر و شوت وزیر و سوت وزیر و ... سادهسازی ماجراست و البته زمینهساز موفقیت متوالی پرسپولیس. تا وقتی که حریفان به جای تمرکز روی زمین و تلاش برای متوقف کردن قرمزها، درگیر حاشیهها و کشف روابطی از این دست هستند، برای آنها فرش قهرمانی پهن میکنند.
در فصل گذشته تراکتور در برهههایی به مراتب از پرسپولیس فوتبال بهتری بازی میکرد، در این فصل استقلال حتی با یک بازی کمتر، 6 گل بیشتر به ثمر رسانده، سپاهان هم تا قبل از خودزنی با خودداری از رویارویی با پرسپولیس در دیدار خانگی، شانس قهرمانی داشت اما ورود خود آنها به حاشیهها بیشترین کمک را به پرسپولیس کرد.
یحیی گلمحمدی بیتردید کلیدیترین نقش را در حفظ روند موفقیت پرسپولیس در این فصل ایفا کرد اما انگار ارادهای برای دیده نشدنش وجود دارد. وقتی تیم را از کالدرون تحویل گرفت، بسیاری نوشتند که بیش از حد نجیب است و مهار ستارههای سرکش این تیم کار او نیست. نوشتند تیم را او نبسته و قادر به اعمال نظرات تاکتیکیاش در زمان کوتاه نیست، گفتند برای مربیگری در تیمهای کوچک مناسب است، ادعا کردند که بازیکنان از او بزرگترند و حرفش را نمیخوانند، اراده و اشتهای رقیبان و فشردگی بازی با آنها را نشان دادند و مدعی شدند که قهرمانی چهارم دشواتر از قهرمانی اول است و یحیی نمیتواند ...
اما یحیی که پرسپولیسیها قبلاً با او ناسپاسی کرده بودند این تیم را با هنرمندی در صدر نگه داشت و حالا به نظر میرسد تنها جایی در این کشور که فاصله اجتماعی به درستی آنجا رعایت شده، صدر لیگ برتر فوتبال ایران است. یک فاصله 15 امتیازی که فقط کسر امتیازی هولناک از سوی فیفا ممکن است آن را از بین ببرد! او انگار آرامش ذاتیاش را به تیم تزریق کرد. وقتی هجمهها علیه پرسپولیس بالا گرفت، بازیکنان این تیم در گوشهایشان پنبه گذاشتند و فقط روی بردن تمرکز کردند. مهار بازیکنانی که مشتاق هستند به طعنههای دردناک، پاسخهای آتشین بدهند آسان نیست. اما کادر فنی و رسانهای پرسپولیس به خوبی توانست این فضا را مهار کند.
با احترام فوقالعاده برای برانکو که یک معمار در فوتبال ایران بود، میتوان گفت یحیی گلمحمدی اگر یک «ویچ» انتهای اسمش داشت امروز بسیار بیشتر در رسانهها تحسین میشد. این هم البته یک روال است. حالا که چهارمین قهرمانی را به دست آورده میگویند کاری نکرده، این تیم همان اسکلت برانکو و تاکتیک کالدرون را دارد و هر کس دیگری بود هم قهرمانش میکرد، اما اگر نتیجه نمیگرفت هجومها آغاز میشد که ناتوان است و سواد مربیگری ندارد و ... این یکی از آفتهای تحویل گرفتن تیم قهرمان است. موفقیتها همیشه به نام دیگری است!
گلمحمدی هیاهو ندارد، اهل لابی و نان قرض دادن به رسانهها نیست، دستکم تا امروز وارد کُریخوانی رقتبار نشده، رقیبان را تحقیر نمیکند، کنار زمین یقهدرانی نمیکند، رفتارش فروتنانه و نجیب است و هوش تاکتیکیاش را در بازیهای نزدیک به خوبی نشان داده است. او این بخت را دارد که حتی در جام حذفی هم عنوان کسب کند اما بعید است حتی اگر ده جام دیگر بگیرد نیمی از تحسینها، شعارها، تندیسها و تشویقهایی که نثار دیگران شد را برای او هوا کنند.
در جامعهای که هر روز به سمت حاشیه و هیاهو میرود و هر کس بلندتر داد بزند انگار حقانیت بیشتری دارد، منش یحیی گلمحمدی بیش از آنکه امتیاز باشد، از نظر برخی عیب به شمار میرود، با این همه او کماکان به اصولش وفادار است. اصولی که حتی در اوج جوانی و زمان بازی هم برای بیشتر دیده شدن به آنها پشت نکرد. از موفقیت آدمهای نجیب خوشحال باشیم.