گزارش|چند نکته درباره هشتگ #اعدام_نکنید/ ضعف اطلاع‌رسانی در خدمت کاسبان اعدام

گروه سیاسی ‌پایگاه خبری خبرآنی- شب گذشته فضای مجازی شاهد شکل‌گیری کمپینی با هشتگ #اعدام_نکنید، بود؛ کمپینی که بسیاری بدون اطلاع از کم و کیف این ماجرا به آن پیوستند و بار دیگر نشان داد چگونه بحران اطلاع‌رسانی دقیق و هدایت مناسب افکار عمومی‌ می‌تواند در شکل‌گیری یک قضاوت شتابزده و حرکت بدون اطلاع نسبت به برخی موضوعات، موثر باشد.

اگرچه روز گذشته سخنگوی دستگاه قضا از تایید حکم اعدام سه نفر خبر داده بود اما این موضوع طوری در فضای مجازی وارونه جلوه داده شد که بسیاری تصور می‌کردند که قرار است سحرگاه امروز (25 تیر) آنها اعدام شوند! در حالی که براساس گفته‌های غلامحسین اسماعیلی، اجرای احکام فرایندی قانونی دارد که باید طی شود و ممکن است در این فرایند قانونی، دادرسی‌های فوق‌العاده مانند اعمال 477 قانون آیین دادرسی کیفری چه در این پرونده و چه در سایر پرونده‌ها نتیجه را تغییر دهد.

در این رابطه اشاره به چند نکته می‌تواند مفید باشد: 

1- تا این لحظه آنچه بیش از هرچیز واضح و مشخص است، وجود یک خلأ اطلاع‌رسانی بزرگ است. بر اساس آنچه از فضای مجازی برمی‌آید عده بسیار زیادی حتی نمی‌دانند که اصل ماجرای دستگیری دو تن از این افراد در صحنه مربوط به سرقت از یک خانم با استفاده از اسلحه سرد  رخ داده است و آن طور که گفته شده، پس از دستگیری در موبایل هایشان صحنه‌های به آتش کشیدن بانک‌ها و اتوبوس‌های شهرداری دیده شده بود! عده زیادی تصور می‌کنند اینها در همان صحنه اعتراضات 98 دستگیر شده‌اند. 

اینکه چه میزان از این حکم مربوط به سابقه سرقت مسلحانه و چه میزان مربوط به آتش زدن اموال عمومی و اغتشاش است و اساساً جزییات بیشتر از تحرکات این افراد و منطق صدور حکم، جزو همان مواردی است که باید در یک اطلاع‌رسانی درست به افکار عمومی مطرح می‌شد تا مجال برای گروه‌هایی که در ذیل به آنها اشاره می کنیم، فراهم نشود.  

مسئله این گزارش اساساً قضاوت در این باره نیست که آیا این 3 نفر باید اعدام شوند یا خیر؟ بلکه مسئله، توجه به این نکته است که آیا صحنه‌گردانان چنین کمپینی واقعاً نگران انسان و اعدام هستند؟ یا چیز دیگری را مد نظر دارند؟

2- به نظر می‌رسد کمپین #اعدام_نکنید به چند دلیل، بیش از آنکه در مخالفت با اعدام باشد، در راستای تلاش برای تحقق اعدام و کاسبی از آن است. دلیل نخست آنکه تبدیل یک مسئله قضایی و حقوقی به یک کمپین سیاسی پرسروصدا علیه یک سیستم سیاسی، می‌تواند یک موضوع را از ریل مناسب خود خارج کرده و تبدیل به یک نزاع سیاسی کند؛ مسیری که مشخصاً بسیار سخت‌تر و پرحاشیه‌تر از یک مسیر حقوقی و قضایی ساده است.

اما دلیل دومی که حکایت می‌کند این کمپین بیشتر در راستای اعدام است و نه برخلاف آن، وضعیت صحنه‌گردانان کمپین است. واضح است که تعداد قابل توجهی از شرکت‌کنندگان در این کمپین را شهروندان واقعی معمولی (عمدتا نامطلع به دلیل عدم اطلاع رسانی درست از سوی قوه قضائیه) تشکیل می‌دهند و تعدادی از سلبریتی‌ها در داخل ایران نیز به این هشتگ پیوسته و ذیل آن صحبت کرده‌اند؛ اما صحنه‌گردانان و آتش‌بیاران این معرکه کسان دیگری هستند. مثلاً آش به نحوی شور شده است که امشب دونالد رئیس‌جمهور رئیس‌جمهور تروریست آمریکا نیز به استقبال کنندگان از این هشتگ پیوست.

ترامپ برای این موضوع توییت فارسی زده است! شخصیتی که اقرار کرده دستور ترور حاج قاسم سلیمانی را او صادر کرد. ضمن آنکه دولتی که او میراث‌دار آن است، بر اساس برخی تحقیقات، فقط از جنگ جهانی دوم به این سو در کشتار 15 میلیون نفر از مردم در جهان نقش مستقیم داشته است و این روزها نیز کشتارهایی که در یمن و جاهای مختلف دنیا انجام می‌شود با سلاح‌ها و حمایت‌های اوست. اینکه برای چنین فردی، اعدام که هیچ، اساساً انسان مسئله‌ی جدی نباشد بدیهی است. لذا تقاضای او برای عدم اعدام مشخص است که چقدر واقعی است!

قوه قضائیه ,

افراد دیگری همچون مصی علی‌نژاد اپوزیسیون بدنام که مهمترین افتخار زندگی‌اش دیدار با پمپئو وزیر خارجه افراطی همین دولت تروریستی است، نیز از جمله معرکه‌گیران این هشتگ هستند که خود بخود گویای میزان ریاکاری و فرصت‌طلبی آنهاست.

روز گذشته یکی از سایت های خبری، تصویری از چت مصی علینژاد از کاسبان خارج کشور منتشر کرده بود که از خانواده این سه نفر تقاضای مصاحبه داشت تا از این طریق کاسبی خود را تکمیل کند. 

قوه قضائیه ,


گروهک منافقین که سابقه ترور 17 هزار ایرانی در  4 دهه گذشته را در کارنامه خود دارند، یا رضا پهلوی که پدر او هزاران نفر از انقلابیون را به جوخه اعدام سپرد نیز در موضع‌گیر‌ی‌های نمکینی با اعدام مخالفت کرده‌اند!

برخی گزارش‌ها نیز نشان‌دهنده حضور برخی کاربران سعودی در این کمپین است. کاربرانی که مشخصاً یک نیروی دولتی پشت سر آنهاست. دولتی که به پدرجد تروریسم در جهان و غرب آسیا معروف است و هر روز در یمن انسان می‌کشد، با هشتگ اعدام نکنید همراه شده است!

4- ماجرای حضورهای جاهلانه و فرصت‌طلبانه برخی سلبریتی‌ها در چنین کمپینی بار دیگر مصیبت نقش‌آفرینی‌های معمولاً مخرب اجتماعی برخی افراد فرصت‌طلب حاضر در گروه سلبریتی‌ها را زنده کرده است. گروهی که برخی از آنها تقریباً در تمام مواجهه‌ها و موضع‌گیری‌های سیاسی خود اشتباه و به عبارت بهتر فرصت‌طلبی می‌کند و در عین حال مسئولیت هیچ اشتباهی را نیز نمی‌پذیرد.

برای این گروه اساساً حقیقت هیچ مسئله جدی‌ای نیست؛ هر موج اجتماعی،‌ وابسته به هر جایی و با هر نیتی که باشد، معمولاً با آن همراهی می‌کنند و نهایتاً نیز مسئولیتی نمی‌پذیرند. یک روز کمپین فشار حداکثری به ملت برای رأی به حسن روحانی تشکیل می‌دهند، روز دیگر کمپین پشیمانیم می‌زدند و روز سوم چنان از اوضاع انتقاد و دیگران را متهم می کنند که ظاهراً هیچ نقشی در این اوضاع نداشته‌اند.

در کمپین‌های دیگر، یک روز از تحریم صداوسیما سخن می‌گویند و روز دیگر با اخذ پولهای فراوان در همین صداوسیما رژه می‌روند و حتی برای درآمد بیشتر در تبلیغات صداوسیما با خود فانتزی می بافند.

برخی در این گروه به معضلی برای حقیقت تبدیل شده‌اند. با این حال آنچه دست آنها را برای فرصت‌طلبی بازگذاشته مدیریت غلط در حوزه فرهنگ و از سوی دیگر ضعف جدی در اطلاع رسانی به موقع و نحوه مواجهه با افکار عمومی است.

5- مسئله بعدی پیوستن بدون تحقیق بسیاری از شهروندان عادی در چنین کمپین‌هایی است؛ اگرچه ضعف در اطلاع‌رسانی نهادهای رسمی و رسانه‌ها خلأ بزرگی است که باعث می‌شود در وجود چنین نقیصه‌ای به بسیاری از شهروندان حق داد که اسیر جوسازی‌ها و فضاسازی‌های غلط شوند.

با این حال ضعف رسانه‌ای و نهادهای رسمی نمی‌تواند منافی وظیفه خود شهروندان در تلاش برای دستیابی به حقیقت باشد. یک انتظار معقول از شهروندان و افراد معمول می‌تواند اینچنین باشد که اگر چه دلسوزی و نیات خوب شما بعضاً قابل تردید نیست، با این حال انتظار یک تحقیق اندک درباره یک مسئله به این مهمی، ‌انتظار زیادی نخواهد بود.

یک شهروند معمولی قبل از هرگونه مشارکت در چنین پروژه‌هایی باید تحقیق کند تا اولاً مشخص شود چند و چون ماجرا دقیقاً چیست؟ و ثانیاً صحنه‌گردانان این نوع پروژه‌های سیاسی چه کسانی هستند؟

قطعاً هر فردی آنگاه که می‌بیندناغافل با امثال ترامپ و مریم رجوی و رضا ربع پهلوی هم سو و هم موضع شده،‌ باید در موضوع  تردید کرده و کاوش عمیق‌تری در ماجرا انجام دهد و اسیر فضاسازی‌های مجازی  نشود.

یک جریان سیاسی بیش از 41 سال است که از هیچ تلاشی برای برگرداندن ایران به وضعیت بردگی دریغ نمی‌کند. آمال این جریان رساندن ملت ایران به وضعیتی است که میلیون‌ها نفر از مردم در قحطی و بیچارگی کشته‌ شوند و هیچ مقاومتی در کشور علیه این بیگانگان صورت نگیرد. والا برای آنها نه 3 انسان، که 30 میلیون انسان نیز جز یک «عدد» چیز دیگری نیست. 

انتهای پیام/

آخرین خبر ها

پربیننده ترین ها

دوستان ما

گزارش تخلف

همه خبرهای سایت از منابع معتبر تهیه و منتشر می‌شود. در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.