رئیس اسبق هیئت مدیره سازمان بورس اوراق بهادار با تشریح اهداف دولت از دمیدن بر تنور بورس نسبت به ورود حسابنشده مردم به این بازار هشدار داد و ۴ توصیه جدی برای سهامداران خرد مطرح کرد.
حیدر مستخدمین حسینی دارای کارشناسی ارشد علوم اقتصادی و دکترای مدیریت است، سوابق اجرایی و مدیریتی بسیاری را در کارنامه خود دارد که از این جمله رییس هیئت مدیره سازمان بورس اوراق بهادار، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت امور اقتصادی و دارایی و معاون حقوقی و امور مجلس بانک مرکزی است. وی همچنین در شورای خرید کالاهای اساسی کشور، شورایعالی بانکها، شورای پول و اعتبار، هیئت امنای صندوق مسکن کارگران، هیئت پذیرش اوراق بهادار و شورایعالی بورس اوراق بهادار و... نیز عضویت داشته است.
وی بر این باور است که تا پیش از فصل چهارم سال 98، روند افزایش قیمت سهام و شاخصها بهدلیل کاهش ارزش پول ملی، تورم، تجدید ارزیابی داراییها، تحریمها و حمایت از تولید داخلی و اعمال برخی سیاستها، طبیعی بود و از تاریخ مذکور به بعد، شاخصها بهطور غیرمنطقی افزایش داشتهاند که این مسأله جای نگرانی دارد.
او معتقد است دولت قصد دارد در هفتههای جاری و بعدی، به فروش برخی سهامها اقدام کند و این عرضه تا جایی ادامه یابد که اختیار عزل و نصبهای آنها در اختیار دولت بماند. تا زمانی که دولت سهام را عرضه میکند، وضعیت بورس با همین شکل حفظ خواهد شد.
این کارشناس اقتصادی از خطر افزایش تعداد بدهکاران بانکی خبر میدهد که در پی فشار به بانکها از آنها تسهیلات گرفته و آن را وارد بازار سرمایه کردهاند و با ریزش شاخصها و زیاندیدنشان، قادر به بازپرداخت بدهی خود به بانک نخواهند بود و این مسأله معضلاتی را برای نظام بانکی کشور ایجاد خواهد کرد.
وی در این شرایط نگران وضعیت سهامداران خرد است که قوانین بازی در بازار سرمایه را نمیدانند و صدمه خواهند دید. مستخدمین حسینی چهار توصیه جدی به آنها دارد که نظرات وی در این خصوص و دیگر نظراتش را در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در ادامه میخوانید؛
وضعیت بازارهای مالی و بهخصوص بازار سرمایه را در شرایط فعلی چطور ارزیابی میکنید؟
بازارهای مالی متشکل از سه بازار پول و سرمایه و بیمه است. بازار پول برای تأمین منابع مالی کوتاهمدت است، بازار سرمایه برای تأمین منابع مالی بلندمدت و بازار بیمه هم تضمینکننده هر دوی اینهاست.
بازار پول قدمتش زیاد است و مردم در شهر و روستا با آن آشنا هستند و با این بازار انس دارند. اقتصاد ما نیز همین طور، رگ و پی آن از بانک نشأت میگیرد. بسیاری از پروژهها و طرحهای ملی علاوه بر بهرهگیری از بودجهها از منابع نظام بانکی استفاده و تسهیلات بلندمدت نیز دریافت میکنند. اقتصاد ما وابسته به نظام بانکی است. بازار سرمایه بهنسبت، بازار نویی است، تازه در سال 1384 قوانین تکمیلیاش مورد تصویب قرار گرفت، رویکرد جدیدی را به بازار سرمایه داد که بهمرور زمان آییننامهها و دستورالعملهایش نوشته شد و بازار سرمایه، با گستردگی فعالیت در حوزه اقتصاد پا به میدان وسیعتر گذاشت.
- 70درصد مردم آمریکا و 40درصد مردم اروپا مازاد درآمدشان را به بازار سرمایه انتقال دادهاند
- امیدوارم روزی فرا رسد که آحاد مردم ایران در بازار سرمایه حضور یابند و سهم داشته باشند
امیدوارم روزی فرا رسد که آحاد مردم ایران در بازار سرمایه حضور یابند و سهم داشته باشند؛ مانند مردم آمریکا که حدود 70 درصد و مردم کشورهای اروپایی که 40 درصدد مازاد درآمدشان را به بازار سرمایه انتقال دادهاند و برایشان این مهم در بلندمدت و دوران بازنشستگی و زندگی جاریشان متمم درآمد به حساب میآید.
فلسفه وجودی بازارها از جمله بازار سرمایه مشخص است و برای اجرای پروژه و برنامههای توسعهای کشور بسیار مهم و حیاتی تلقی میشود.
- اگر اقتصادی میخواهد پرش کند نقطه آغازین آن بازار سرمایه است
- از سال 90 با کاهش ارزش پول ملی روبهرو هستیم و این روند هنوز هم ادامه دارد
- کاهش ارزش پول ملی، تورم، تجدید ارزیابی داراییها، تحریمها و حمایت از تولید داخلی و اعمال برخی سیاستهای مؤثر در افزایش قیمت سهم و شاخصها در بورس
کشوری پا به رونق اقتصادی میگذارد که بهسمت بازار سرمایه حرکت کرده باشد. اگر اقتصادی میخواهد پرش کند نقطه آغازین آن بازار سرمایه است.
از سال 90 و 91 اقتصاد ما با کاهش ارزش پول ملی روبهرو شد، این اتفاق چند دلیل داشت.
ولی مهمترین دلیل اصلی آن ناکارآیی مدیریت اقتصادی وقت و عدم احتیاطهایی بود که صورت گرفت و در عمل با کاهش ارزش پول ملی وسیع روبهرو شدیم که تا الآن نیز ادامه دارد.
این اتفاق سبب شد که تمام کالاها و خدمات افزایش قیمت یابند، با این افزایش قیمت همه داراییهای دولت، بخش خصوصی و... نیز ارزششان افزایش یافت.
با این افزایشها، باید قیمت سهم نیز افزایش مییافت، این اتفاق بهمرور در بازار سرمایه صورت گرفت.
مجلس هم با توجه به این تحولات، مصوبهای را برای تجدید ارزیابی داراییها مصوب کرد.
قیمت بسیاری از داراییها ارزش دفتری خود را از دست داده بود و باید قیمت داراییها بِروز میشد. واحدهای صنعتی و تولیدی و... باید داراییهایشان را تجدید ارزیابی میکردند.
این کار بهیاری کارشناس رسمی دادگستری، حسابرس و ارزیاب و... صورت گرفته و ارقامی که در تراز نشسته و ثبت میشد عملاً بروز و واقعی میشد. مجلس برای ترغیب شرکتها به تجدید ارزیابی داراییها، اعلام کرده بود که شرکتهایی که تجدید ارزیابی کنند معاف از مالیات میشوند که در این روند مؤثر بود. این اتفاقات سبب شد قیمت سهم و شاخص بورس نیز افزایش یابد.
کنار این عوامل، تحریمها نیز در روند افزایش قیمتها در بورس مؤثر بود. طی 14 سال اخیر بر شدت تورمها نیز افزوده و موجب شد که دولت و مجلس متأثر از شرایط تحریمی، از بنگاههای اقتصادی، تولیدی و خدماتی حمایت کنند و این حمایتها سبب افزایش قیمت سهام آنها شد، چراکه با افزایش فروش و سود و درآمد آنها در عمل نیز بر سهم و شاخصشان در بورس اثر مثبت میگذاشت.
کنار این اتفاقات به اعمال سیاستهایی نیز اقدام شد که در این روند مؤثر بودند.
- روند غیرطبیعی افزایش سهم و شاخصها از فصل چهارم 98
افزایش قیمت سهام و شاخص بورس مانند همه کالاها و خدمات که قیمتشان افزایش مییافت اعم از خودرو، مسکن و...، تا فصل چهارم سال 98 طبیعی بود، ولی از آن تاریخ به بعد افزایش شاخصها بهطور غیرمنطقی باعث نگرانی شد.
واقعیت این است که ماهیت بازار سرمایه از یک شوک چه داخلی و چه بیرونی تأثیر میپذیرد و میتواند به ریزش قیمت سهم و شاخص بورس منجر شود.
از فصل چهارم سال 98 افزایش قیمت منطقی نبود. وضعیت اقتصاد در سال 98 وضعیت درهمریختهای بود، نگرانیهایی برای آن بود. با وجود عدم تعادلها در بازارها، پایین بودن سطح سرمایه گذاری، حرکت کم پساندازها بهسمت سرمایه گذاری، دچار بودن اقتصاد در رکود تورمی، عدم بازسازی و خرید تکنولوژی جدید بهدلیل تحریم، محدودیت تخصیص ارز و...، در عمل انتظار نمیرود که افزایش غیرمنطقی قیمت سهام و شاخصها را در بورس شاهد باشیم، در حالی که وضعیت فعلی بازار سرمایه در شرایط کنونی جز این است.
- مهمترین دغدغه دولت بورس است
- دولت راه نجات اقتصاد را بورس میداند
دولت تمام نگاههایش بهسمت بورس است و در عمل و راه نجات اقتصاد را در شرایط فعلی بورس میداند، ولی در این میان ابهاماتی وجود دارد.
چه ابهاماتی؟
دولت در این شرایط نقدینگی را بهسمت بازار سرمایه سوق داده است و در تلاش است بتواند با برخی عرضهها، به تأمین منابع مالی دولت و جبران کسری بودجه خود از طریق فروش داراییها و اموالی که مربوط به مردم است و در اختیار دولت است، اقدام کند.
عرضه سهامها توسط دولت تا جایی ادامه می یابد که که اختیار عزل و نصبهای آنها در اختیار دولت بماند. تا زمانی که دولت سهام را عرضه میکند، وضعیت بورس با همین شکل حفظ خواهد شد.
برای نمونه، در دو هفته گذشته با فروش سهام دو واحد، 9600 میلیارد تومان فروش رفت که درآمد قابلتوجهی در این شرایط برای دولت است.
دولت قصد دارد در هفتههای جاری برخی سهامها حتی سهام سازمانهای توسعهای را عرضه کند.
هیچ یک از بازارها در حال حاضر فعال نیست، بهعنوان مثال تورم در پایان سال 98، 41.2 درصد است، در نظام بانکی، نرخ سود برای سپرده گذاران 15 درصد اعلام میشود. این رقم به سپرده گذاران میگوید "در صورتی که در بانک سپرده گذاری کنید، قدرت خریدتان 25 درصد کاهش مییابد."
با شرایط فعلی منابع و نقدینگی بهسمت ارز نمیرود. این نقدینگی بهسمت طلا نمیرود. بازار مسکن راکد است و آمارها در خصوص پروانه ساخت و بهرهداری در حداقل است. شرایط بازارهای مذکور، انگشت اشارهاش بهسمت بازار سرمایه است.
- کرونا در بورس ایران تأثیر منفی نداشته است!
- عدمتأثیر کرونا بر بورس ایران، ونزوئلا و زیمبابوه
کرونا در وضعیت این بازارها نقش نداشته است؟
کرونا رکود ایجاد کرده و از این جمله دامن بازار مسکن را نیز گرفته است. کرونا در همه بورسهای دنیا تأثیر منفی گذاشته و قیمت نفت را نیز کاهش داده است.
کرونا با همه مشکلات مذکور چطور روی بورس ایران تأثیر منفی نگذاشته است؟
بورس در سه کشور ایران، ونزوئلا و زیمبابوه که هر سه تحریم کامل هستند و شرایط خاصی دارند و بورس منبعی است برای تأمین منابع دولت در آنها، از کرونا تأثیر منفی نگرفته است.
لذا کرونا با آنچه ذکر شد، بورس را متأثر نکرد.
- اهداف دیگر دولت از مدیریت بازار سرمایه
- خطر افزایش بدهکاران بانکی پس از ریزش قیمت سهام و شاخصها
دولت کنار تلاش برای جبران کسری بودجه خود از طریق بازار سرمایه، در تلاش است به این وسیله نقدینگی لجامگسیخته کنونی را مدیریت و از همین طریق نیز موجبات کاهش نرخ تورم را فراهم کند.
همین اتفاقات بهنفع دولت خواهد بود ولی کمکی به تولید و رونق تولید و جهش آن نمیکند چراکه آنچه دولت از این بازار کسب کند، صرف هزینههای جاری خواهد کرد.
هشدار خطر ریزش شاخصها را ضروری میدانم و این یادآوری را به سهامداران خرد دارم که با ریزش بورس، بازارسازها و انحصارگران و...، خود را از میدان بهدر خواهند برد و این مردم عادی هستند که ضرر خواهند کرد.
یک نگرانی دیگر من، با توجه به اینکه نرخ سود سپرده 15 درصد شد و نرخ تسهیلات 18 درصد، برندگان تسهیلات از نظام بانکی برنده میدان باشند، کما اینکه طی چهار ماهه اخیر برخی شرکتها، به بانکها فشار آورده و تسهیلاتی گرفته و آن را وارد بازار سرمایه کردهاند.
با ریزش شاخصها، باید منتظر زیان این شرکتها و اضافه شدن تعداد بدهکاران بانکی بود که این مسأله معضلاتی را برای نظام بانکی کشور ایجاد خواهد کرد.
- 4 توصیه جدی به سهامداران خرد
- سهامداران خرد در بدو ورود بهسراغ صندوقهای سرمایهگذاری بروند
- لزوم حذر از تکسهمی و داشتن سبد از سهامهای مختلف
- به هیچ عنوان سرمایه فعلی را برای ورود به بازار سرمایه نفروشند، حضور در بورس فقط با مازاد درآمد
- ضرورت یاریگرفتن از مشورت کارشناسان مالی و نیز داشتن درک کلی از بایدها و نبایدهای حاکم بر بورس
- تأکید میکنم با نگاه سودهای آنی وارد بازار بورس نشوید
- با نگاه آیندهنگرانه برای فرزندان خود سهام بگیرید
پیشنهاد شما در شرایط فعلی به سهامداران خرد چیست؟
پیشنهاد مشخص این است که بازار سرمایه مثبت و قابل اعتماد است بهشرط آن که ادبیات ورود به آن درک شود.
در بدو ورود سهامداران خرد بهسمت صندوقهای سرمایهگذاری بروند. این صندوقها دارای کارشناسانی هستند که دائم در حال رصد و ارزیابی هستند و از ریسک کمتری برخوردارند.
در چند سال گذشته بازدهی این صندوقها مثبت بوده است. نسبت به مجموعه بازارها چه پول و چه تکسهمیها موقعیت خوبی داشتهاند، برای آغاز آنها مطمئن هستند.
بعد اینکه با شناخت وارد بورس شوند و از نظرات کارشناسی یاری بگیرند و از خرید تکسهمی حذر کنند و سبدی از سهامهای مختلف برای خود داشته باشند.
بهخلاف بازار پول، بازار سرمایه دارای ریسک بالاست و از شوکهای درونی و بیرونی تأثیر میپذیرد و میتواند اصل سرمایه این افراد را به خطر بیندازد.
برای خود سبدی از سهام حوزههای مختلف اعم از فلزی، شیمیایی، دارویی، بانکها و بیمهها و... ایجاد کنند، چراکه سهامهای همه شرکتها به یک میزان و بهطور همزمان منفی نمیشوند.
سهامداران خرد در شرایط بازارگرمی مراقب باشند گرمازده نشده و حالشان رو به وخامت نگذارد.
مردم مراقب باشند بلایی که ناشی از اعتماد به تصور وجود نگاههای حمایتی به مؤسسات اعتباری پیش آمد، برایشان در ارتباط با بورس پیش نیاید.
حتماً از نظرات کارشناسان و مشاوران مالی و... کمک بگیرند، در عین حال فهم کلی از باید و نبایدهای بازار سرمایه داشته باشند.
به هیچ عنوان سرمایه فعلی را برای ورود به بازار سرمایه نفروشند، حضور در بورس فقط با مازاد درآمد.
با نگاه آیندهنگرانه برای فرزندان خود سهام بگیرید و هرگز به بازار سرمایه با نگاه کوتاهمدت نگاه نکنید. در بلندمدت، این سهام یعنی وقتی فرزندتان به سن قانونی رسید، سرمایهای ارزشمند خواهد بود.
تأکید میکنم با نگاه سودهای آنی وارد بازار بورس نشوید.
- خطر تکرار تجربه سهمیهایشدن فروش سهام پس از ریزش قیمت سهام و شاخصها
- تعادل به بازارهای مختلف بازگردانده شود
- توجه جدی به بازار مسکن شود؛ جهش تولید و اشتغالزایی در بازار مسکن است
توصیه مشخصتان به دولت چیست؟
تأکید میکنم بازار سرمایه جزء لاینفک اقتصاد ملی است و باید بتوان برای همیشه خاطره خوش از این حضور در مردم ایجاد کرد، نباید اجازه داد بیاحتیاطیهایی سبب صدمه به مردم شود.
در سال 1392 سهام سقوط کرد و مردم عادی از تحولات بازار جا ماندند و حتی در آن زمان، در فروش سهم توسط افراد سهمیهای شد، کاری که در دنیا سابقه نداشت.
اکنون همین هشدارها را در این خصوص به مسئولان و مردم میدهم و امیدوارم مشکلی از این بابت ایجاد نشود.
دولت باید تلاش کند بازارهای مختلف از جمله بازار پول را به تعادل برساند و به تورم نزدیک کند. اگر بهدنبال جهش تولید و اشتغالزایی است بازار مسکن را از رکود خارج کند چراکه با این اتفاق بیش از 500 واحد صنعتی و تولیدی در حوزههای مختلف، فعال خواهند شد و محصولاتشان به فروش خواهد رفت.
رونق بورس برای اقتصاد مفید است ولی در شرایط فعلی، به اشتغالزایی منجر نخواهد شد.
* مریم سلیمی
منبع: تسنیم