به گزارش خبرنگار اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی، جهادسازندگی ازجمله الگوهای موفق و پیشتازی بود که مدلهای فرتوت، فرسوده، غیرمنعطف و ایستای ادارۀ کشور، که میراث فرهنگ استکبار و طاغوت بود، را درنوردید و یک نمونه و الگوی کارآمد و انقلابی از نهاد اجرایی تراز «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» را پیشِروی همگان قرار داد.
ولی متأسفانه این نهاد انقلابی از صحنۀ ادارۀ کشور حذف شد؛ و این در حالی بود که رهبر فرزانۀ انقلاب نسبت به عدم انحلال آن موضع صریح داشتند؛ برای نمونه ایشان در سال 1379 در نامهای خطاب به رئیس دولت اصلاحات مرقوم کردند:
«شنیدم در دولت با وجود دفاع و رأی موافق جنابعالی، نتیجۀ رأیگیری تأمینکنندۀ حفظ و بقای ساختار انقلابی و کارآمد جهادسازندگی نیست. این نگرانی هست که این تشکیلات مبارک، با آنهمه آثار و تجربههای موفق، در وزارت جدید حل و هضم شود، یقیناً این خسارت بزرگی برای کشور و نظام و انقلاب خواهد بود. اگر آنچه پیش آمده تغییرناپذیر و نهایی است، مقتضی است در انتخاب مسئول برای تشکیلات جدید جلو این ضرر متراکم گرفته شود و اگر نهایی نیست در آن تجدید نظر شود».
دربارۀ علل و عوامل حذف جهادسازندگی پاسخهای متنوعی داده شده است؛ اما باید به این مسئله تصریح کرد که اضمحلال جهادسازندگی یکباره و دفعی نبود، بلکه در یک روند بطئی و طی دو دهه، پایههای اصلی آن یک به یک مورد حمله قرار گرفت؛ که دو دلیل عمده و اصلی داشت:
اول؛ عمق نفوذ اجتماعی و اقتدار جهاد در بدنۀ مردم ــ خصوصاً در روستاها ــ که ساختاری کنار ساختارهای مرسوم و سنتی و ناکارآمدِ بروکراتیک ایجاد کرده بود، موجب شد مدیران ساختارهای سنتی حضور این نهاد بدیع را برنتابند؛ حتی وزرای جهاد نیز بهنوعی در این مسیر گام برداشتند!
دوم؛ اصل وجود یک نهاد انقلابی که مرز نمیشناسد و مؤثر عمل میکند، بر دولتیهایی که عموماً تفکرات روشنفکری، منورالفکری، تکنوکرات و غربگرا ــ هرچه آن را صدا بزنیم ــ داشته (و دارند) ثقیل بود؛ طرفه اینکه حتی وزرای جهادسازندگی نیز عموماً از همین قماش بودند!
در همین زمینه بیشتر بخوانید
یکی از فعالیتهای عمده و چشمگیر وزارت جهادسازندگی از موقع تأسیس تا زمان انحلال، فعالیتهای آبخیزداری جهاد بود. این فعالیت بعد از تشکیل "معاونت آبخیزداری" در وزارت جهادسازندگی به نقطۀ اوج و شکوفایی خود رسید. مهمترین هدف آبخیزداری در آن سالهای اولیه، کنترل و مهار سیل بود و بعدها علاوه بر مهار سیل اهداف دیگر مانند رونق تولیدات کشاورزی و بهبود معیشت جوامع محلی و بهویژه روستانشینان نیز دنبال شد که با موفقیتهای بسیار خوب در سرتاسر ایران همراه بود. این فعالیتها موجب کاهش مهاجرت، رفع فقر و رفاه جوامع محلی و روستانشینان و بهبود کسب و کار آنان شد و رضایت و خشنودی آنان را به دنبال داشت.
ولی متأسفانه بعد از انحلال جهاد و ادغام در وزارت کشاورزی این فعالیتها متوقف شد و صرفاً به پارهای فعالیتهای تحقیقاتی بسنده شد. فعالیتهای آبخیزداری جهاد در سطح محدودتری در پژوهشکدۀ حفاظت خاک و آبخیزداری دنبال شد. اما با وجود بسیاری از محدودیتها، فعالیت جهادی و شبانهروزی اعضای پژوهشکدۀ حفاظت خاک و آبخیزداری در سرتاسر ایران ادامه یافت. خوشبختانه این فعالیتها آثار و دستاوردهای بسیار فراوان کشاورزی و زیست محیطی به دنبال داشته است. از جملۀ این دستاوردها میتوان به طرحهای اجرای الگوهای متعدد آبخیزداری و آبخوانداری، تهیۀ نقشههای متعدد در زمینۀ سیلخیزی حوزههای آبخیز، اطلس سیل ایران و غیره اشاره کرد. همچنین طرح آبخوانداری و پخش سیلاب "گربایگان فسا" از جمله این طرحهاست که آوازۀ آن جهانی است و سالانه عدۀ زیادی از دانشمندان، پژوهشگران و علاقهمندان از سرتاسر کشور و دنیا جهت بازدید از این طرح بازدید کردهاند.
حتی خوشبختانه در سالهای اخیر پژوهشکدۀ حفاظت خاک و آبخیزداری با کوشش و تلاشهای بیوقفه و جهادی اعضای خود موفق به طراحی مدل مدیریت جامع و یکپارچه حوزههای آبخیز شده است که بر این اساس مجوز تأسیس «مرکز بینالمللی مدیریت جامع حوزههای آبخیز و تنوع زیستی» از یونسکو به ایران داده شد.
حال متأسفانه با این همه آثار و دستاوردهای خاص و منحصربهفرد این پژوهشکدۀ کارآمد، به یکباره شورای عالی اداری کشور تصمیم به ادغام (با توجه به تجربۀ جهادسازندگی درستتر بگوییم "انحلال و حذف") این پژوهشکده گرفته است. به اذعان بسیاری از کارشناسان و نمایندگان مجلس، این تصمیم نهتنها تصمیمی شتابزده و اشتباه است، بلکه به لحاظ فنی و تکنیکی، ساختاری، حقوقی، مدیریتی و اقتصادی دارای ایرادات و اشکالات فراوان است. به هر حال آنچه مسلّم است دلایل این اقدام مربوط به ماهیت و عملکرد تحقیقاتی پژوهشکده نیست؛ که اگر بود با تقویت مدیریت و اصلاح برنامهها و سیاستهای پژوهشکده بهتر حاصل میشد.
حال باید پرسید آیا باید شاهد تکرار تجربۀ تلخ انحلال و اضمحلال یک نهاد کارآمد و محروم ماندن مردم از برکات و خدمات انقلاب اسلامی، این بار با انحلال و حذف پژوهشکدۀ حفاظت خاک و آبخیزداری باشیم؟ آیا نمیتوان فرض کرد که هدف از چنین تصمیمی برچیدن تنها باقیماندۀ تشکیلات آبخیزداری بنیانگذاری شده در دهۀ طلایی آبخیزداری (1370) باشد؟ آیا صحنهگردانان حذف جهاد، در این مقطع زمانی هم به دنبال تکمیل اهداف خود هستند؟ تا کی میتوان این تصمیمات واپسگرایانه را اصلاح تشکیلاتی قلمداد کرد؟
مسلماً حذف این نهاد انقلابی (پژوهشکدۀ آبخیزداری) خسارت بزرگی برای نظام و انقلاب و منابع طبیعی آسیبدیدۀ کشور است و همانطور که اکنون با حذف نهاد مترقی جهادسازندگی انگشت حسرت به لب داریم، آیندگان نیز به هیچ وجه از بانیان، سکوتپیشگان و یاریدهندگان این اقدام نابخردانه و غیرعقلانی به نیکی یاد نخواهد کرد (اگر نگوییم بر آنان لعن و نفرین خواهند فرستاد).
کل مطالب پروندۀ «معجزۀ آبخیزداری» اینجا در دسترس شماست
انتهای پیام/