معماری ایرانشهری پیوند و هارمونی انسان با طبیعت

پایگاه خبری خبرآنی- هنر بی همتای معماری ایران زمین و دانش شهری گری از ورجَمکرد تا یکی عجایب هفتگانه باغ معلق بابل و تاج محل ریشه در یک سنت،تمدن و فرهنگ دیرینه دارد. بی گمان  معماری از وجوه جلوگر اندیشه ایرانشهری است. الهام گرفته از مفاهیم ومعانی سراسر انسانی و جهان شمول. مفاهیمی همچون، ایجاد هماهنگی بین روان با جسمانیت فرددرمکان که باعث آرامش و آسودگی و تداوم زیست سرفراز و سربلند است.

معماری نوعی نگرش و بینش و معرفت ورزی است که همواره در طول هزاران سال منشا نوعی تفاهم وگفتگو میان همه سرزمین ها،اقوام فلات ایران بوده است.دگرپذیری و با دوستان مروت با دیگران مدارا پیشه کردن در شیوه و روش زندگی این مدیریت مشهود و آشکاراست.

ذات معماری ایرانی درعین سختکوشی برای زندگی و تحمل مرارت های آن،همزیستی مسالمت آمیز میان چرخه طبیعت و انسان و همانا انسان با انسان را می آفریند. هارمونی میان اقلیم و سازه از مهمترین جلوه های این هنر است.

یکی از وظایف مهم واصلی مدیریت شهری و نیز انجمن ها و تشکل های توسعه محور در این باره باید فرهنگ سازی در جهت اهتمام وحفظ هویت تاریخی و فرهنگی و بافت های تاریخی  در مسیر رشدخود آگاهی ملی باشد.

هرگونه دست اندازی سوداگرایانه به این هویت تاریخی نوعی ستیزباخویشتن و انکارنقش تاریخ ساز نوابغی است که در طول تاریخ با فهم دقیق، پیوند انسان با طبیعت در طول تاریخ پرفراز و نشیب این کهن بوم به مدنیت و تمدن بشری خدمت کرده ومیراثی فرهنگی بی بدیلی را برای بشریت به یادگار باقی نهادند.

بی دلیل نیست که بسیاری از سازه ها و بناهای فلات ایران زمین  زیر عنوان یادگار میراث بشری ثبت سازمان جهانی یونسکو شده است.انسان ایرانی با نگرش خویشکاری و اینده نگری که "دیگران کاشتند و ما خوردیم و ما بخوریم تا دیگران بخورند" در آفرینش و تداوم و هستی بخش به تاریخ و جغرافیا بشریت نقش مهمی ایفا کرده است.

شهر بادگیرهابا مسجد: امیرچخماخ و معجز پیرچکچک و آب انبارها و کاریز وقنات های شگفت انگیز، آبشارهای شوشتر،چغازنبیل،تخت جمشید و طراحی و اجرای باغ های ایرانی،عالی قاپو،چهل ستون و به‌ویژه شهر ورجاوند و تاریخ تیسفون"  دل ایرانشهر" و بسیاری از سازه ها و آثار که از گزند حوادث در امان مانده اند همانا تداوم روح خستگی ناپذیر  و مبارز ولی متعادل تبار ایرانی با زمین و زمان و همانا آسمان است.

خلق این هنر حاصل سال ها معرفت اندیشی و تجربه  گرانبهاست که نسل در نسل منتقل شده تا به دست ما برسد افسوس که بر اثر خطای فاحش در مدیریت شهرسازی و بی توجهی به آموزش و پروش ملی در طول چند دهه اخیر تیشه به دست ریشه های ملی ویران گردید مصداق "یکی بر سر شاخ بن می برید" اتفاق شومی که شوربختانه همچنان ادامه دارد روندی که برای مقابله با فراموشی و نابودی معماری اصیل ایران نیاز به چاره ای کارساز سیمرغ وار است. سخن پایانی ایران من:

تو « ارگ بم » و خشت به خشتم متلاشی
تو « نقش جهانی »، هر وجبت ترمه و کاشی

فرشید پورحاجت-دبیر کانون سراسری انبوه‌سازان

انتهای پیام/

آخرین خبر ها

پربیننده ترین ها

دوستان ما

گزارش تخلف

همه خبرهای سایت از منابع معتبر تهیه و منتشر می‌شود. در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.