"من با تجربه این را میگویم که میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم."
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
امروزه پیامدهای منفی و مثبت پاندمی کرونا ذهن بسیاری از نخبگان در حوزه های مختلف را به خود معطوف کرده است راقم این سطور در صدد است مهمترین فرصتهای حاصل از پاندمی کرونا را با بیانی ساده و اختصار به مخاطبان تقدیم کند.
کمتر مسلمانی است که آیه «ان مع العسر یسری» را نشنیده باشد، خداوند منّان در قرآن مجید انسان را دعوت به تغییر در زاویه دید نسبت به شدائد و مشکلات میکند و میفرماید: همانا همراهِ ( نه پس از) هر سختی آسانی است!
نمونۀ بارز نگاه مثبت به وقایع تلخ و «بهترین استفاده از بدترین شرایط» در قرآن مجید اقدامات حضرت یوسف است که خداوند از آن با عنوان «أحسن القصص» یاد کرده است. به فرمودۀ قرآن مجید، آن حضرت در زمان بروز یک قحطی منطقهای توانست با تأویل خواب یک پادشاه کافر، دو برنامۀ توسعۀ هفت ساله تدوین کرده و نه تنها امپراتوری مصر و اطراف آن را از قحطی نجات دهد، بلکه آیینهای مشرکانۀ چند هزار سالۀ آنها را ورانداخته و عدالت اجتماعی را در آن سرزمین پهناور محقق کند، جالبتر اینکه کانون تربیت هستۀ اولیۀ مدیران اجرایی خود را در زندان قرار داده و از میان مجرمان و محکومان زندانی، افرادی را برای پستهای مدیریتی تربیت کرد!
او حتی فرعون زمان را تحت تأثیر مدیریت حکیمانۀ خود قرار داد و عملاً با مدیریت سایه، او را در جایی قرار داد که پازل اقدامات انقلابی خود را تکمیل کند.
امروزه فرصت بهوجود آمده در سایۀ پاندمی کرونا و دورۀ پساکرونایی کمتر از فرصت پیش روی حضرت یوسف نیست، امام خمینی(ره) بهعنوان شاگرد مکتب قرآن نیز در حیات سیاسی خود در کشوری که حیات خلوت فرعونهای جهان معاصر بود انقلابی را پایه گذاشت که در مقایسه با شرایط انقلابهای دیگر در جهان یک «بی تعریف» بود! مرحوم امام خمینی (ره) در زمان حیات سیاسی خود همواره با سه ادبیات سخن گفته و عمل کرد.
اول، «ادبیات انسانی» فارغ از اینکه مخاطبان او دیندار بودند یا خیر و اگر دیندار بودند بر چه آیینی بودند، آنجا که امام از مستضعفین جهان سخن میگفت و داعیۀ صدور انقلاب را داشت استفاده از زبان انسانی بود، نمونۀ بارز این ادبیات نامه به گورباچف و هشدار نسبت به فروپاشی شوروی بود.
ادبیات دوم حضرت امام، «ادبیات اسلام» بود، فارغ از اینکه مخاطبان به چه مذهبی پایبند بودند، نامگذاری هفتهای به نام هفتۀ وحدت و روزی به نام روز قدس بر اساس همین اندیشه بود.
سومین ادبیات حضرت امام، «ادبیات شیعه» بود، آنجا که امام از خط سرخ امام حسین (ع) و خط سبز انتظار سخن میگفت و بر اساس مکتب جعفری برای میلیونها مقلّد خود فتوا صادر میکرد نشان از پایبندی عمیق ایشان به مکتب شیعه داشت. آنچه مقام معظم رهبری بهعنوان مکتب شهید سلیمانی از آن نام بردند در واقع تحقق مکتب حضرت امام در رفتار یک مجاهد صالح و مصلح بود، مجاهدی که همۀ عمر شریف خود را صرف تحقق آرمانهای امام خمینی کرد و اگر امروزه از ایزدیهای عراق، تا شیعیان کشمیر و لبنان، از علویهای سوریه و ترکیه تا زیدیهای یمن و اهل سنت افغانستان تا مسیحیان آمریکای لاتین را عاشق سردار سلیمانی کرده به دلیل این است که آن سردار مجاهد را یک مصلح و عبد صالح خداوند میدانند.
با این مقدمه، جهان امروز با یک بحران بیسابقه مواجه شده است، این بحران در کنار تهدیدها، فرصتهای کمنظیری را فرا روی منتظران منجی و مصلحان مذهبی و اجتماعی قرار داده است که در ادامه به چند نمونه از این فرصتهای طلایی اشاره میکنم:
1. دوران پساکرونایی فرصت بسیار مغتنمی بهوجود آورده است که ساختار قدرت در سازمان ملل که بر اساس سهمالإرث پنج قدرت پیروز پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفته در سطح جهان به چالش کشیده شود، بهویژه اینکه در افکار عمومی هیمنۀ آمریکا فروریخته و این کشور بهعنوان ناکارآمدترین کشور در مقابله با بحران کرونا، ثابت کرد حتی توان تأمین دستمال توالت مردم خود را ندارد تا چه رسد به رهبری جهان!
2. نیویورک پایتخت اقتصادی نظام سرمایهسالار جهان، به یک ایالت جنگزده تبدیل شده است، نظریههای اقتصادی سکولار عملاً کارآمدی خود را در افکار عمومی مردم از دست دادهاند، غارت فروشگاهها، افزایش خرید اسلحه، سرقت ماسکهای خریداری شده توسط کشورها، افزایش آمار خودکشی، تبعیضهای ناسیونالیستی یا نسبت به رنگینپوستان و رها کردن پیران و سالخوردگان به حال خود، و صفهای چند کیلومتری خودروهای لوکس در مقابل مراکز خیریه برای گرفتن یک وعده غذای رایگان، عملاً یاد و خاطرۀ غرب وحشی را زنده کرد و جای خالی عدالت در مکاتب اقتصادی جهان مدرن را یاد آور شد، در چنین شرایطی فروپاشی حاکمیت در آمریکا که همگرایی مردمانش بر اساس رفاه و امنیت میباشد، سرعت بخشیده شده است. بنابراین نخبگان کشور هماندیشی برای تحلیل در مورد دنیای پس از فروپاشی آمریکا و رژیم منحوس صهیونیستی را در صدر اولویتهای خود قرار دهند.
3. جهان امروز بیش از دورهای قبل خود را نیازمند معنویت میبیند، نهضت جهانی توبه، صدور مجوز اذان گفتن از مأذنههای مساجد برخی از کشورهای اروپایی، قرائت قرآن و پخش زنده اذان در کلیساها و تعیین روزی برای دعا توسط ترامپ در آمریکا... اشتیاق روزافزون به معنویتهای دینی را یا آورد شده است، بنابراین حوزههای علمیه و مراکز فرهنگی که متأسفانه نام جهانی را یدک میکشند باید بهجدّ به دنبال تربیت و سازماندهی مبلغانی باشند که اولاً، به معارف دینی عمیقاً معتقد بوده و با زبان مخاطبان روز و زبان رسانه کاملاً آشنا باشند.
ضرورت این اقدام آنجا مضاعف مینماید که بدانیم بسیاری از اندیشمندان بهسرعت انتقال قدرت از غرب به شرق اذعان میکنند و از میان سه کشور قدرتمند جهان در شرق یعنی چین، روسیه و ایران، تنها ایران است که دارای ایدئولوژی مذهبی با داعیههای جهانی شدن را دارد.
4. قرآن مجید حق و باطل را بهمثابه سیلابی تشبیه میکند که بیننده فقط کف و خار و خاشاک را میبیند و در انتها میفرماید: «آنچه که مفید است باقی خواهد ماند»، استاد مطهری در کتاب حق و باطل از این آیه استفاده کرده و نتیجه میگیرد: دین هم اگر مفید نباشد باقی نخواهد ماند! امروزه به مدد رسانههای جمعی کوچکترین اخبار به اقصینقاط جهان مخابره میشود و مردم جوامع کار آمدی و ناکار آمدی دولتهای خود و دیگر دولتها را به نظاره نشستهاند، بنابراین اگر از فرصت پیش رو که کارآمدی طب مولکولی همۀ پزشکان جهان به چالش کشیده شده برای اثبات توانمندیهای طب ایرانی و اسلامی استفاده شود و اگر نهضت خدمترسانی در ایران با همۀ ظرفیت فعال شود و به نتیجه برسد، نه تنها باعث رضایتمندی مردم ایران و در نتیجه خداوند منان میشود، بلکه دهان یاوهگویان روشنفکر و سلبریتیهای بیسواد و خودباخته بسته میشود، چهبسا همین اقدامات موفق باعث علاقهمندی و گرایش دیگر ملل جهان به سمت نظام اسلامی ایران شده و کارآمدی ولایت فقیه را به اثبات رساند. ان شاءالله
حجت الاسلام والمسلمین علی ارجمند عین الدین
مسئول حوزۀ نمایندگی ولیفقیه در سازمان جهادکشاورزی استان البرز
انتهای پیام/