به گزارش پایگاه خبری خبرآنی، سایت خبری بلومبرگ در یک مقاله تحلیلی نوشت: کشورها با تزریق پول بدون پشتوانه به اقتصاد خود برای مقابله با تبعات ناشی از شیوع ویروس کرونا، اعتماد به ارزها را به خطر می اندازند.
انجام دادن "هر کاری که لازم باشد" به منظور نجات اقتصاد جهانی از بیماری همه گیر کرونا هزینه های زیادی را در بر خواهد داشت. دولت آمریکا به تنهایی چند تریلیون دلار خرج می کند، و بانک مرکزی این کشور نیز چند تریلیون دلار دیگر برای جلوگیری از فروپاشی سیستم مالی ایجاد می کند.
شاخص سفارشی بلومبرگ که ارقام M2 (مجموع عرضه پول) را برای 12 اقتصاد بزرگ جهان از جمله ایالات متحده، چین، منطقه یورو و ژاپن اندازه گیری می کند، نشان می دهد که عرضه پول کل این کشورها نسبت به دوره قبل از بحران مالی 2008-2009 بیش از دو برابر شده است و به 80 تریلیون دلار رسیده است.
این اعداد به قدری زیاد هستند که دیگر معنی ندارند. آنها صرفاً انتزاعی هستند. مدت زیادی است که مردم در مورد مفهوم پول و هدف آن فکر می کنند. ایده کلی این است که پول دارای ارزش است، اما آن ارزش دلخواه نیست. پال ولکر، رئیس سابق بانک مرکزی آمریکا، یک بار در مصاحبه ای گفت: این وظیفه دولت هاست که ارزش پولی را که تولید می کنند، حفظ کنند. و هنگامی که نتوانند این کار را انجام دهند، اعتماد ضروری به دولت تضعیف می شود.
دلار هیچ ارزش ذاتی واقعی ندارد و فقط با اعتماد و اعتبار دولت آمریکا حمایت می شود. بر اساس سیستم پولی دستوری، دولت می گوید یک دلار یک دلار است. ارزش آن بستگی به مواردی مانند سایر ارزها و قیمت طلا دارد و در بازارهای جهانی مشخص می شود. طلا به عنوان یک ذخیره عینی ارزش در نظر گرفته می شود و افزایش ارزش این فلز نسبت به دلار یعنی این که دلار نسبت به طلا سقوط کرده است. این بدان معناست که بازار تصمیمی در مورد ارزش یا به اصطلاح قدرت خرید دلار اتخاذ کرده است.
سه کارکرد اصلی پول رایج یک کشور استفاده از آن به عنوان واحد حساب بانکی، واسطه مبادله و ذخیره ارزش است. آخرین کارکرد مهمترین است. ایده آل یک بانک مرکزی این است که ارزش پول رایج خود را با گذشت زمان حفظ کند. با این حال، دوره معیارهای انعطاف پذیر پولی، به بانکهای مرکزی اجازه می دهد تا ارزش پول خود را برای مقابله با رکود اقتصادی و همچنین طولانی کردن چرخه های اقتصادی به قیمت تورم، دستکاری کنند. اما حتی تورم پایین، مثلا 2٪، نیز قدرت خرید یک ارز را به مرور زمان از بین می برد.
در آمریکا، کسری بودجه افزایش یافته است و باز هم روند افزایشی را ادامه خواهد داد در حالی که دولت این کشور بودجه را صرف مبارزه با بیماری کرونا می کند.
هیچ کس واقعاً نمی داند که این روند به کجا ختم خواهد شد. در اقتصادهای کوچکتر جهان، هزینه های افسارگسیخته دولت منجر به افزایش تورم و آشوب های اجتماعی مانند مواردی در ونزوئلا و زیمبابوه شده است. بسیاری فکر می کنند با توجه به نقش دلار به عنوان ارز ذخیره اصلی جهان، این اتفاق در آمریکا امکان پذیر نخواهد بود. شاید این طور باشد اما این یکی از سؤالاتی نیست که واقعاً بخواهیم با آزمایش به آن پاسخ دهیم.
اگر تمام این پولهایی که چاپ می شوند باعث تورم شوند یا حداقل احتمال تورم را تقویت کنند، برگشت به زمان قبل از تورم بسیار دشوار خواهد بود.
در طول بحران اقتصادی ونزوئلا، ما شاهد تصاویری از مردم عادی بودیم که پول های بی ارزش خود را در خیابان ها ریختند. این همان چیزی است که وقتی پول تمام معنای خود را از دست می دهد، اتفاق می افتد. یک میلیون دلیل وجود دارد که آمریکا هرگز با سرنوشت ونزوئلا روبرو نخواهد شد، اما شما هنوز نمی خواهید درک مردم از ارزش پول را دستکاری کنید. بعد از اینکه چندین تریلیون دلار "به اطراف پرتاب می کنید"، مردم به این باور می رسند که این کار یک شوخی بزرگ است.
انتهای پیام/