به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ کشور ما از جمله کشورهای بلاخیز است که در دورههای کوتاهمدت مورد آماج بلایای طبیعی قرار گرفته است، زلزله سر پل ذهاب، سیلهای فروردین ماه که شهرهای زیادی را درگیر کرد و هنوز هم خیلی از خسارات ترمیم نشده است، سیل سیستان و بلوچستان و دیگر مواردی از این دست که شمارشان از دست در رفته، از جمله بلایای طبیعی هستند که در طول سالهای اخیر با آنها دست و پنجه نرم کردهایم و خسارات ناشی از آن هنوز هم با گذشت سالها ترمیم نشده است و جای زخم این بلایا بر پیکر شهرهای مختلف دیده میشود.
اما تنها کشور ما نیست که با این بلایای مختلف در بازده زمانی کوتاه مواجه شده است، استرالیا نیز از جمله کشورهای بلاخیز است و همین حالا با سیل از یک سو و آتشسوزی در جنگلها از سوی دیگر دست به گریبان است اما جو رسانهای که در کشور ما اتفاق میافتد خیلی بزرگتر و بیشتر از چیزی است که در دیگر کشورها مردم با آن رو به رو میشوند؛ مشکل کجاست؟ چرا هر اتفاق کوچک یا بزرگی در کشور ما تا این اندازه دچار پروپاگاندای منفی میشود؟ برای پاسخ دادن به این سوال باید در ابتدا به بررسی بلایای طبیعی در کشورمان و کشور توسعهیافتهای مثل استرالیا بپردازیم.
بلایای طبیعی در ایران
کشور ما با نزدیک به 83 میلیون جمعیت و مساحتی در حدود 1,648,195 کیلومتر مربع جزو کشورهای بلاخیز در دنیا محسوب میشود. تند بادها، هجوم ملخها، سیل و زلزله از جمله مسائلی هستند که در سالهای اخیر کشورمان با عنوان بلایای طبیعی با آنها درگیر بوده است و هر کدام از آنها تا حد زیادی کشورمان را متاثر کرده است.
زلزله رودبار و منجیل، بم، ورزقان و سرپل ذهاب 2سال پیش، جزو بزرگترین بلایای طبیعی کشورمان محسوب میشوند که در هر کدام از آنها با خسارات جانی و مالی زیادی رو به رو بودیم، به طوری که در خیلی از موارد خسارات مالی این زمین لرزهها هنوز تامین نشده است برای مثال در شهر بم که نزدیک به 16 سال از آن میگذرد، هنوز هم هستند کسانی که در کانکس زندگی میکنند! وضعیت مردم سر پل ذهاب هم که مشخص است و در این فصل سرما هنوز خیلی از ساکنین این شهر سقف بالای سرشان نیست. سیل هم که این روزها جزوی از زندگی مردم ایران به شمار میآید و با بارش باران در سالهای اخیر، هر از گاهی گوشهای از ایران دچار سیل میشود؛ نمونه بارز آن هم سیل جنوب و جنوب غرب ایران در فرودین ماه سال98 است و البته این روزها هم با سیل سیستان و بلوچستان روبهرو هستیم. فواصل بلایای طبیعی در کشور ما تقریبا کوتاه مدت است؛ در سالهای اخیر میتوان گفت که تقریبا هر ماه دچار بلایای کوچک و بزرگ طبیعی و غیر طبیعی هستیم که از گوشه و کنار کشور به گوش میرسند و مسئولان ما تقریبا آخرین کسانی هستند که به سراغ مردم آسیب دیده شهرها میروند.
بلایای طبیعی در استرالیا
استرالیا کشوری با 24 میلیون و 700 هزار نفر جمعیت و با 7٬686٬850 کیلومتر مربع وسعت از دیگر کشورهای بلاخیز در سطح جهان محسوب میشود؛ آتشسوزی در جنگل، طوفان، زمینلرزه و سونامی از جمله بلایای طبیعی این کشور است که هر از گاهی با آن دست و پنجه نرم میکند و خسارات زیادی نیز به همراه دارد.
چندی پیش موضوع آتشسوزی در جنگلهای استرالیا خبرساز شد که در رسانههای داخلی کشور ما نیز نمود پیدا کرد، آتشسوزی که در آن بیش از 29 نفر کشته شده و حدود نیم میلیارد حیوان و بیش از 12 میلیون هکتار جنگل، به طور کامل از بین رفت.
در نهایت هم شهروندان استرالیایی سال 2019 را در حالی به پایان بردند و وارد سال جدید 2020 شدند که دولت بعد از هفتهها تلاش و به رغم اعزام کمک به آتشنشانی و تخلیه کشتیهای دریایی و هلیکوپترهای نظامی هنوز نتوانسته بود گسترش آتشسوزی را کنترل کند و مقامات محلی نیز اعلام کرده بودند که حدود 4 هزار نفر در ساحل شهر مالاکوتا در ایالت ویکتوریا گیر کرده و شماری از مناطق دیگر افراد برای خروج از محاصره شعلههای آتش در تلاش برای فرار به سوی مناطق ساحلیاند.
از طرف دیگر با وجود آتش سوزی، این روزها خبر سیل هم در این کشور روان شده است و خبرها حاکی از این است که با جاری شدن این سیل، مردم استرالیا با بحران جدیدی رو به رو خواهند شد. بارش شدید طی چند روز گذشته موجب به راه افتادن سیل در ایالتهای ساحلی کوینزلند و نیو ساوت ولز شده و این مناطق را در شرایط بحرانی قرار داده است. جادههای اصلی ایالت کوینزلند مسدود شدهاند و شرایط بد آب و هوایی باعث قطع برق بخشهایی از ایالت نیوساوت ولز شده است.
چرا اتفاقات در کشور ما بیشتر خبری میشود؟
با همه این تفاسیر موضوع حائز اهمیت این است که چرا در کشور ما اتفاقات، حوادث و بلایای طبیعی با پروپاگاندای منفی رو به رو میشود؟
امیر محمود حریرچی؛ جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی در رابطه با این موضوع گفت: «ایران جزء 10 کشور بلاخیز از نوع بلایای طبیعی در دنیا است اما تفاوت مهم کشور ما با کشورهای توسعه یافته در این است که آنها از قبل آمادگی لازم برای مواجهه با این موضوع را دارند، تغییرات لازم در خصوص زیرساختها را پیشبینی میکنند و انجام میدهند و در زمان بلایای طبیعی نیز بلافاصله از طریق خبرگزاریهای معتبر این موضوع را اطلاعرسانی میکنند اما در کشور ما با اینکه از پیش حوادث و بلایا تا حد زیادی پیشبینی میشود اما باز هم اقدامات لازم در خصوص آن صورت نمیگیرد مثلا همین سیلی که در سیستان و بلوچستان اتفاق افتاد و ما دیدیم با اینکه از قبل پیشبینی شده بود اما تغییرات لازم اتفاق نیفتاده بود و در نهایت فاجعهای که امروز شاهد آن هستیم، رقم خورد.»
او در ادامه تاکید کرد: «کشورهای توسعهیافته برنامهریزی از پیش تعیین شدهای دارند و خودشان را آماده کردهاند که در صورت بروز یک اتفاق چطور آن را بلافاصله اطلاعرسانی و مدیریت کارآمد کنند که آن چه را که به مردم گزارش میشود درد و مصیبت نباشد بلکه خیلی منطقی اعلام میشود که در خصوص بروز چنین بلایای طبیعی که اتفاق افتاده است چنین خساراتی رقم خورده است، دولت پیش از این آمادگیهای لازم را داشته و زیر ساختهای لازم را ایجاد کرده است بنابراین چهره آرامتری از اتفاق به نمایش میگذارند تا بتوانند در آرامش امداد و نجات را انجام دهند و از کمکهای مردمی استفاده کنند اما در کشور ما چون هیچ یک از این زیر ساختها و برنامهریزیها اتفاق نیفتاده است بنابراین برای اینکه جلب کمک کنیم از صحنههای دلخراش برای جریحهدار کردن احساسات مردم استفاده میکنیم و چون این اخبار معمولا از طریق رسانههای رسمی به خوبی منعکس نمیشود بنابراین در رسانههای غیر رسمی و فضای مجازی اغراق شده منعکس میشود.»
این کارشناس تصریح کرد: «در سیل بلوچستان هم مثل سایر موارد ما شاهد این موضوع بودیم که از صحنههای دلخراش استفاده میکردند تا احساسات مردم را جریحهدار کنند؛ اصولا وقتی مهار یک اتفاق توسط مسئولان سخت میشود از این ترفند استفاده میکنند، حتی در آتشسوزی استرالیا نیز ما شاهد این بودیم که زمانی که مهار آتش از دست رفت، عکسهای احساسی جا باز کرد تا کمکهای بینالمللی و مردمی در این خصوص اتفاق بیفتد. حالا این را بگذارید کنار این موضوع، که مردم ما سالهای طولانی است که با توجه به شرایط به صورت کلی و رفتارشناسی آرامش لازم را ندارند و چون در نگرانی دائمی به سر میبریم، نمیتوانیم به این موضوع فکر کنیم که با همبستگی، مشکلات و بلایا میتواند تا حدود بیشتری برطرف شود پس حتما نیاز نیست که چهره دلهرهآور آن را به نمایش بگذاریم. این موضوع باعث میشود که ما افسردهتر شویم و در طولانی مدت همبستگی ما را کاهش خواهد داد.»
آفتاب یزد نوشت، برنامهریزی و نحوه اطلاعرسانی، نخستین مسئلهای است که سبب میشود تا پروپاگاندای رسانهای اتفاق نیفتد، موضوعی که در کشور ما همیشه نادیده گرفته میشود.
انتهای پیام/