"اقدام روز پنجشنبه مجلس نمایندگان آمریکا در تصویب قطعنامه ممنوع ساختن اقدام نظامی علیه ایران بدون دریافت مجوز از کنگره در کنار مناظره در مجلس سنا بر سر یک تدبیر مشابه تحت ابتکار عمل سناتور دموکرات، تیم کین، تحولاتی مطلوب به حساب میآیند. ما امیدواریم که این تنها شروع یک جریان کلیتر برای تاکید هر چه بیشتر بر حقوق انحصاری کنگره در ارتباط با اقدام نظامی در خارج از خاک آمریکا باشد."
به گزارش خبرآنی، روزنامه واشنگتنپست آمریکا در سرمقالهای با اشاره به تصویب قطعنامهای در مجلس نمایندگان این کشور در ممنوعیت اقدام نظامی دولت دونالد ترامپ علیه ایران بدون دریافت مجوز از کنگره مینویسد:
«دستور ناگهانی دونالد ترامپ به ترور ژنرال ارشد ایران، قاسم سلیمانی، آمریکا را در حالی تا مرز جنگ با ایران برد که دولت او نه تنها هیچ مشورتی درخصوص این اقدامش با کنگره آمریکا نکرد بلکه حتی از قبل رهبران کنگره را در جریان نگذاشت. دولت آمریکا ادعا کرده به سبب آنچه که این دولت "تهدید قریبالوقوع" ژنرال سلیمانی خوانده، نیازی به هشدار قبلی نداشته است.
دولت آمریکا حتی اکنون هم از ارائه اطلاعات بیشتر درباره این اقدامش فراتر از یک سری اطلاعات مبهمی که مطرح کرده امتناع کرده و به وجود تهدید افشاگری احتمالی از سوی کنگره اشاره میکند. با این حال نشانهای دال بر این که کنگره آمریکا در گذشته در چنین وضعیتهایی اطلاعاتی را افشا کرده باشد و یا حتی مجلس نمایندگان تحت کنترل دموکراتها با تلاشهای رئیس جمهور در جهت دفاع از منافع یا پرسنل آمریکا در برابر تهدید ایران مقابله کند وجود نداشته است. در حقیقت قطعنامه تصویب شده از سوی مجلس نمایندگان صراحتا استفاده از نیروی نظامی برای دفاع در برابر یک حمله مسلحانه قریبالوقوع را مجاز دانسته است.
متاسفانه در قرن ۲۱ بسیاری از تهدیدهای بالقوه حالت فوری دارند؛ به صورت نظری باید گفت که در واقع ما تنها احتمالا چند ثانیه با مواجهه با یک حمله سایبری از جانب روسیه و یا چند دقیقه با یک حمله هستهای فاصله نداریم. واقعیتهای سیاسی و تکنولوژیکی در کنار نقش جهانی آمریکا ایدهآلهای قانون اساسی را که در اثر وقایع چند قرن گذشته تضعیف شدند به چالش میکشد، در حالی که کنگره بر طبق قانون اساسی آمریکا نخست باید مجوز جنگ را بدهد و بعد رئیس جمهور به عنوان فرمانده کل قوا آن را اجرایی کند.
حالا که اشغالگر فعلی کاخ سفید مثل یک مبتدی سیاسی و ناگهانی دست به عمل میزند و به محدودیتهای سیاسی و قانونی اهانت میکند، این واقعیت نگرانکنندهتر میشود. با این حال در گذشته نیز روسای جمهور آمریکا از هر دو حزب اصلی از جمله چهرههایی که خیلی با صلاحیتتر و متفکرتر از ترامپ بودند هم نیروهای مسلح آمریکا را به صورت یکجانبه وادار به عملیاتهایی در خارج کردند؛ بیل کلینتون در سال ۱۹۹۹ حملات هوایی آمریکا علیه صربستان را رقم زد و باراک اوباما نیز در سال ۲۰۱۱ حملات آمریکا علیه لیبی را رقم زد، در حالی که هیچ کدام برای این عملیاتها از کنگره مجوز نگرفتند. کنگره آمریکا اغلب مجبور به تسلیم شده زیرا ترجیح داده که مسئولیت آن را به گردن نگیرد.
در سالهای اخیر، کنگره آمریکا به شکلی منفعلانه اجازه به چندین ماموریت ضد تروریستی جدید برای سربازان آمریکایی در یک سری درگیریهای مشهور (جنگ با داعش در سوریه و عراق) و درگیریهای کمتر شناخته شده همچون جنگ با افراطگران در نیجر را داده است. اختیارات قانونی برای بسیاری از این وضعیتها از جمله اختیارات مربوط به استفاده از نیروی نظامی علیه بانیان حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، مشخصا برای این وضعیتهای جدید کارکرد ندارند و باید یک به روزرسانی قانونی همانطور که سناتور کین سالها بر آن تاکید داشته، در قبال آنها صورت بگیرد.
او احتمالا هم اکنون برای این ابتکارش حامیان بیشتری را در سنا پیدا خواهد کرد. به صورت کلیتر وظیفه کنگره این است که محدودیتهایی روشنتر بر سر استفاده یکجانبه رئیس جمهوری از قوای قهریه به استثنای تهدیدهای بالقوهای که نتوان جور دیگر با آنها برخورد کرد، اعمال کند. تعریف این محدودیتها قانونگذاران را مجبور خواهد کرد وارد یک حوزه سیاسی دشوار خاکستری شوند؛ حوزهای که تاکنون فرار از آن را به مصلحت میدیدند. با این حال جایگزین آن این است که از نقش خود به عنوان ناظر بر قدرت اجرایی صرف نظر کنند.»
انتهای پیام