به گزارش خبرنگار اقتصادی پایگاه خبری خبرآنی، ایران با توجه به قرار گرفتن در ناحیه خشک و نیمهخشک از کشورهایی است که همواره با مشکل کمآبی مواجه بوده و به همین دلیل استحصال آب برای مصارف مختلف در کشور ما امری مهم و حیاتی است، از همین رو در قوانین مختلف به آن پرداخته شده است. استحصال آب از طریق آبخیزداری و آبخوانداری از مواردی است که در اسناد بالادستی و قوانین مختلف نظام جمهوری اسلامی ایران به آن تأکید شده است. یکی از مهمترین روشهای استحصال آب از طریق آبخیزداری، استحصال آب باران بهوسیلۀ سطوح آبگیر باران است.
استحصال آب باران به کلیۀ روشهایی اطلاق میشود که در مناطق خشک و نیمهخشک برای تأمین آب از باران بهطور مستقیم و غیرمستقیم معمول میباشد. در این روشها روانآب ناشی از باران قبل از اینکه تبدیل به سیلاب شود، بهوسیلۀ نفوذ دادن به زمین و یا ذخیره در مخازن کوچک، مهار میشود و مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. آب استحصالشده برای مصارف مختلف مثل شرب، مصارف دام، وحوش یا آبیاری محصولات کشاورزی و تغذیۀ منابع آب زیرزمینی در قالب جمعآوری آب باران از سطوح طبیعی یا پشتبامها واقع میشود.
واژۀ «استحصال آب» برای اولین بار در سال 1963 توسط فردی بهنام «گدس» استفاده شده است. با این حال استحصال آب باران یک ایدۀ تازه نیست؛ برخی محققان با توجه به قرائن موجود، قدمت آن را 4 هزار سال قبل از میلاد مسیح میدانند، یعنی به عصر برنز و زمانی که تمدنهای آسیایی و آفریقایی با جمعآوری آب باران توانستند در مناطقی که بارش سالانه کمتر از 100 میلیمتر داشت، نیز کشاورزی را امکانپذیر سازند. برخی نیز قدمت آن را در چین تا 6هزار سال قبل از میلاد میدانند.
اگرچه شناسایی علمی انواع سامانههای سطوح آبگیر باران در قالب واژۀ استحصال آب، از کشور تونس توسط پاسی و کولیس (1986) گزارش شده، اما نخستین بار در فلسطین اشغالی توسعه یافته است. با وجود اینکه از هزار سال پیش شیوههای مختلف استحصال آب باران جهت مقابله با کمبود آب بهکار گرفته شده، ولی هنوز هم استفاده از تکنیکهای توسعهیافته آن جهت تأمین بخشی از نیاز آبی مصارف کشاورزی در سالهای اخیر رایج است.
مطالعات نشان داده است سامانههای جمعآوری آب باران، رطوبت حجمی خاک را از 17 درصد به 70 درصد افزایش میدهد. همچنین جمعآوری آب باران در قالب کارهای مدیریتی میتواند مقادیر کربن خاک را افزایش داده، کاهش میزان و شدت تغییرات آبوهوایی، و افزایش بهرهوری کشاورزی و امنیت غذایی را بههمراه خواهد داشت. بهعقیدۀ دانشمندان، جمعآوری آب باران میتواند در بهبود پوشش گیاهی، افزایش ظرفیت چرایی و بهنوعی کاهش یا توقف تخریب محیط زیست در مناطق خشک، که از پدیدۀ بیابانزایی متضرر بوده و بهعنوان یکی از مسائل مهم تأثیرگذار در این مناطق هست، مفید باشد.
پژوهشهای مختلف نشان دادهاند که سامانۀ گردآوری و استحصال آب باران میتواند بهطور چشمگیری سبب افزایش رطوبت خاک عمقی و افزایش ضریب آب به خاک و پیرو آن کاهش تبخیر و سیلاب گردد و به همین منظور روشهای گوناگونی ابداع شدهاند تا با ذخیره هرچه بیشتر آب امکان زنده ماندن گیاه را افزایش دهند.
سامانۀ استحصال آب با افزایش نفوذ به خاک، هم به تغذیۀ آبهای زیرزمینی کمک میکند و هم با کاهش ایجاد روانآب، کاهش فرسایش خاک و هدررفت خاک و آب را بهدنبال خواهد داشت و همچنین با کاهش تبخیر آب، افزایش بهرهوری آب رقم خواهد خورد؛ بهطوریکه با صرف هزینهای اندک بیش از 50 درصد از افزایش بهرهوری آب رقم خواهد خورد، برای نمونه، تنها استفاده از مالچ کاه و کلش میتواند کاهش 20 درصد تا 40 درصد در مقدار تبخیر داشته باشد.
استفاده از روشهای استحصال آب باران، معمولاً روشهای ارزان و آسانی میباشند که توسط مردم بومی با کمی آموزش قابل اجرا هستند. استفاده از این روشها میتواند بهعنوان یک عملیات بیومکانیکی آسان و ارزان در حفاظت خاک و آب و جلوگیری از فرسایش خاک بسیار کارگشا باشند و حتی به حفظ و پایداری سازهها و برنامههای حفاظت خاک در پاییندست کمک کنند.
سطوح آبگیر باران و استحصال آب باران اهمیت زیادی از لحاظ اکولوژی و مدیریت آب دارد و با بهبود وضعیت رطوبتی خاک و پیروی آن وضعیت پوشش گیاهی میتواند نقش قابل توجهی در بهبود شرایط اکوسیستم داشته باشد.
امروزه با وجود کمآبی که در تمام نقاط کشورمان شاهد هستیم، استحصال آب باران میتواند یکی از راهکارهای مدیریتی مناسبِ ذخیرۀ آب باران در محل بارش باشد، که البته در اکثر نقاط جهان بهعنوان یک طرح کارآمد در حال بررسی و اجرا میباشد. دانش غنی بومی ما در استحصال آب باران و سطوح آبگیر باران مؤید این ادعاست که میتوان از این تکنیک آبخیزداری برای استحصال آب و برای مصارف مختلف شرب، صنعت و کشاورزی در مناطق شهری و روستایی استفاده کرد.
با توجه به الزام قانونی قانونگذار مبنی بر افزودن 7.5 درصد به حجم آب استحصالی کشور تا سال 1404 بهوسیلۀ آبخیزداری، استحصال آب از طریق سطوح آبگیر باران میتواند سهم عمدهای در تحقق این هدف داشته باشد، دراینباره در قانون آمده است: «دولت مکلف است بهگونهای برنامهریزی نماید که تا سال 1404 هجری شمسی... حداقل 15 درصد متوسط بلندمدت نزولات آسمانی سالانۀ کشور (هفت و نیم درصد از محل کنترل آبهای سطحی و هفت و نیم درصد از طریق آبخیزداری و آبخوانداری) به حجم استحصالی کشور اضافه گردد.»
با توجه به اینکه مطابق آمار اعلامشده از سوی وزارت نیرو، حجم بارش سالانۀ کشور حدود 400 میلیارد مترمکعب است، لازم است تا 1404، حدود 30 میلیارد مترمکعب به حجم استحصالی آب کشور از طریق آبخیزداری و آبخوانداری اضافه شود و برای این مهم، سطوح آبگیر باران نقش بسیار عمده دارند. تحقق این قانون، نهتنها باعث رونق کشاورزی، افزایش تولید ملی، امنیت غذایی و اشتغالآفرینی میشود، بلکه میتواند تا حدود زیادی، ترازنامۀ منفی آبهای زیرزمینی کشور را جبران و سفرههای زیرزمینی را تغذیه کند.
انتهای پیام/+