سرمربی ایتالیایی امروز در گفتگویی متفاوت با کوریره دلاسرا مدعی شد تظاهرات استقلالی ها به خاطر او دیوانه کننده بود.
به گزارش "ورزش سه"، آندره آ استراماچونی به خاطر اتفاقاتی که این روزها با آن در ادامه همکاری با استقلال ایران دست به گریبان است بار دیگر مورد توجه رسانه های معتبر ایتالیا قرار گرفته است. او در تازه ترین مصاحبه خود که دقایقی قبل منتشر شد پیرامون شرایطی که در این سال ها با آن مواجه شد پاسخ های جالبی داد.
این گفتگو از دریافت پیشنهاد از ایران و قبول هدایت استقلال در ادامه اجتماع اعتراضی طرفداران استقلال به خاطر جدایی او در تهران آغاز و به دلایل ناکامی در اینتر و خارج از کشور کشیده شد که متن کامل آن را می خوانید.
*آیا انتظار داشتی که به خاطر رفتن تو تظاهرات خیابانی شود؟
حتی در دیوانه وارترین حالت ممکن هم چنین تصوری نداشتم که به خاطر من این اتفاقات رخ بدهد.
*چیزی از فوتبال ایران می دانستی که تصمیم گرفتی به آنجا بروی؟
وقتی پیشنهاد استقلال رسید اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود؛ ایران؟!
*پس چگونه به آنجا رسیدی؟
علی خطیر معاون سابق باشگاه که رقابت های اروپایی و نتایج اینتر را دنبال کرده بود با من صحبت کرد و گفت شما را خوب می شناسیم.
*بدون این که به آن فکر کنی این پیشنهاد را قبول کردی؟
من ریاکار نیستم. حقیقت این است وقتی فهمیدم در کشور خودم ایتالیا جایی برایم وجود ندارد تصمیم گرفتم به ایران بروم و برای ادامه کار آنجا را انتخاب کردم.
*اوضاع چطور پیش رفت؟ آیا به همسرت گفتی من سال آینده برای مربیگری به ایران خواهم رفت؟
بله، کم و بیش به او گفتم
*چه واکنشی داشت و این موضوع را قبول کرد؟
دالیلا یک زون فوق العاده است و همیشه کارهای من را قبول می کند و با آن کنار می آید. او همیشه به آرامش در خانه کمک می کند و زحمات فرزندانم به گردن او است که باعث می شود همیشه قدردان او باشم.
*حالا ایران به آخرین مرحله از حرفه شما تبدیل شده است؟
من چیزی را از دست ندادم چون اتفاقی رخ نداده است.
* در 18 سالگی به تیم اول بولونیا رسیدی، اولین بازی را در جام حذفی ایتالیا انجام دادی اما مصدومیت زانو رویای تو را بر باد داد، چه اتفاقی می افتاد اگر مصدوم نمی شدی؟
سئوال خوبی بود. من 23 سال بعد از سومین عمل جراحی زانو باید جواب این سئوال را بدهم. در 14 سالگی خانه را ترک کردم تا فوتبالیست حرفه ای شوم. شاید من بازیکن فوق العاده ای می شدم شاید هم نه. در آن زمان فقط فکر می کردم دیگر هرگز بازی نمی کردم.
*به جای فوتبالیست یک مربی بداخلاق روی نیمکت شدی و حسادت برخی همکارانت را برانگیختی؟
اگر بعضی از مربیان قدیمی از من انتقاد کردند چون فکر نمی کنند من خوب یا بد هستم. نظرات همه را می پذیرم و احترام می گذارم. اما اگر به من بگویند که کار درستی انجام ندادم باعث می شود به آنها بخندم زیرا برخلاف کسانی که در سری A یا B کار می کنند من هرگز به عنوان فوتبالیست حرفه ای بازی نکردم. هیچ خویشانوند یا دوستی ندارم که فوتبال بازی کرده باشد . پدر و مادرم معلم بودند و از 23 سالگی در اردوی تیم های جوانان به صورت آماتوری که الان وجود خارجی ندارد تمرین و کارم را شروع کردم .
*سپس تماس ماسیمو موراتی از راه رسید؟
کسی که همه چیزم را مدیون او هستم. فقط کسانی که هرگز فرصت صحبت با ماسیمو موراتی در مورد فوتبال را به دست نیاوردند نمی توانند صلاحیت وی را به عنوان یک معمار مدیریت فوتبال درک کنند.
* به این موضوع فکر کردی که نیمکت اینتر خیلی زود به تو رسید؟
(باخنده) به نظر شما می توانستم به موراتی جواب "نه" بدهم؟ ما شوخی نمی کنیم. صحبت از تیمی مثل اینتر بود که می توانست تمام زندگی من را متفاوت کند.
* این ذهنیت در استراماچونی جوان وجود داشت که بتواند بلافاصله با اینتر برنده شود؟
استراماچونی جوان مربی بی تجربه ای بود که شانس خوبی برای حضور در اتاق فکر قهرمانی پیدا کرده بود. زانتی، لوسیو، میلیتو، کامبیاسو، ساموئل، استانکوویچ، اشنایدر، چیوو، مایکون، جولیو سزار و .. آیا من نباید با آنها ادامه می دادم؟ آنها بودند که به طور غیرمستقیم من را برای فصل بعد ترغیب می کردند که ادامه بدهم.
*هشت برد متوالی مانند تراپاتونی، جی جی سیمونی، رانیری و شکست دادن 3-1 یوونتوس کنته، بعد چه اتفاقی افتاد؟
من اغلب این سئوال را از خودم بارها پرسیدم. به سه جواب رسیدم؛ اول یکسری فوق العاده از مصدومیت هایی که در ژآنویه به تیم ضربه زد که ما را مجازات کرد. دوم فروش قریب الوقوع سهامی باشگاه به اریک توهیر باعث بی ثباتی در تیم شد. سوم هم بی تجربگی خودم که باعث اشتباهاتی زنجیروار گردید.
*از نزاع عجیب با آنتونیو کاسانو هم صحبت می کنی.
این اتفاق در مقابل افراد مختلف رخ داد. بنابراین انکار آن بی فایده است و موارد دیگری هم بود که اتفاق افتاد که اگر تجربه الان را داشتم نمی گذاشتم این اتفاقات رخ بدهد.
*بعد از اینتر به اودینزه رفتی.
ما خیلی خوب شروع کردیم اما وقتی عملا در ماه ژانویه در نقطه امن در جدول ایستادیم باشگاه تصمیم به فروش موریل ستاره تیم گرفت. تیم شروع به ضعیف شدن کرد و در پایان سال با افت شدید رسان باشگاه تصمیم به همکاری با یک مربی دیگر گرفت. با این حال تنها کسی بودم که پس از سال ها یک فصل را با هدایت اودینزه به پایان رساندم.
*سپس در خارج از کشور با پاناتینایکوس، اسپارتاپراگ، استقلال و .. ادامه دادی؟
یک فرآیند طبیعی برای مربیان حرفه ای.