استقلال در سومین بازی خود در لیگ برتر نوزدهم به تساوی رسید و در حالی به دربی فکر میکند که برای پیدا کردن آخرین باری که آنها در یک مسابقه رسمی پیروز شدهاند باید به ماهها قبل و هفته پایانی لیگ برتر برگشت. استقلال بعد از پیروزی مقابل سپیدرود، وارد یک بازی خطرناک شد و اعضای این باشگاه به سهمی که در هدایت و مدیریت استقلال داشتند، قانع نشدند و خواستار چیزی بیشتر شدند. این مسئله رفتهرفته بینظمی را به سطوح پایینتر در باشگاه کشاند، بهطوری که بعد از مدتها، هواداران استقلال شاهد درگیری میان بازیکنان خود بودند.
جنجالها از بالا شروع شد
اولین قدم ناخواسته برای ایجاد تنش را مدیران استقلال برداشتند و شروع ایجاد جنجال ها از همان جا بود. جنجال برای صندلی مهمتر و میز بزرگتر اختلاف را میان هیات مدیره و مدیرعامل باشگاه آغاز کرد و باشگاه را از داخل دچار فروپاشی کرد. مدیران آبی اما جدا از اینکه کوچکترین توجهی به مطرح شدن مشکلاتشان در رسانهها و از بین رفتن تمرکز تیم فنیشان کنند به کارشان ادامه دادند و راه خود را ادامه دادند. این اختلافات مانند آتش زیر خاکستر عمل کرد و تیم را از لحاظ روانی تحت فشار شدید قرار داد و به مقدمه کتابی طولانی تبدیل شد که تا این لحظه و پایان هفته سوم بهنظر میرسد، چندان پایان خوشی نداشته باشد. جدایی خطیر هم فتحی را در این بازی تنهاتر از قبل کرد تا مدیرعامل استقلال این روزها، تنهاتر از همیشه استقلال را هدایت کند، اگرچه وزارت ورزش با موافقت با استعفای احمد سعادتمند، کمک زیادی به فتحی کرد، اما آتشی که این دو گروه و جناح مختلف به جان استقلال انداخته بودند، کار خودش را کرده بود و دعوا را به سطوح پایینتر کشاند.
مربی در قامت یک یاغی؛ استراماچونی بدون نتیجه اما معترض
این رفتارهای مدیران استقلال، استراماچونی را متوجه این کرد که در ایران و باشگاه استقلال میتواند تا دلش بخواهد جنجال به پا کند و با خطری هم روبهرو نشود، چراکه بهجای اینکه مدیران تیم تمرکزشان را روی موفقیت تیم و وضعیت آن بگذارند، به فکر مسائل دیگری هستند و مسائل تیم برایشان اولویت ندارد. در راستای انتقال جنجالهای مسری در باشگاه استقلال، ماجرای بزرگی برای خریدن یا نخریدن یک بازیکن شکل گرفت و کار به قهر و آشتی چندباره و جلسات متعدد میان استراماچونی و فتحی کشید تا کار باشگاه سختتر از هر زمان دیگری شود. با شروع لیگ برتر استراماچونی به شکل دیگری اعتراضهای خود را مطرح کرد و این اعتراضها و جنجالها به کنفرانسهای مطبوعاتی و کنار زمین کشیده شد. این رفتارهای نادرست که در ابتدا بهواسطه مدیریت این تیم بدعت گذاشته شد و به جنجال در سطح کادرفنی کشیده شد، ادامهدار بود و بهصورت یک اپیدمی در تیم شایع شد و به بازیکنان رسید.
درگیری و دویدن دنبال هم بهجای توپ
درگیری در تمرین استقلال، خبری کوتاه بود که برای وارد شدن دوباره استقلال به حاشیه، کافی بهنظر میرسید.
به گزارش آی اسپورت، در یکی از تمرینات این تیم، دو بازیکن با یکدیگر درگیر میشوند و انتشار خبر با جزئیات آن باعث میشود تا مدیران تیم به موضوع ورود کنند و باشگاه دچار چالش شود. جدا از این موضوع، این رفتارها باعث از بین رفتن تمرکز بازیکنان استقلال شده و سیدحسین حسینی، دروازهبانی که در سالهای اخیر چشمها را خیره کرده، روی هر سه گلی که استقلال تا اینجای فصل دریافت کرده است، مقصر بوده و استقلال امتیازهای زیادی را از دست داده است.
شاید اگر این اشتباهات نبود استقلال از سه بازی بهجای دو امتیاز، هفت امتیاز کسب میکرد و الان بهجای اینکه تک تک مدیران، اعضای کادرفنی و بازیکنان تحتفشار باشند، رویای قهرمانی را در سر میپروراندند.
بهنظر میرسد آتشی که در ماههای اخیر به جان استقلال افتاده است، به این زودی خاموش نمی شود و وزارت ورزش هم حاضر نیست در کادر مدیریتی استقلال دست ببرد و تلاش خود را برای خاموش کردن منبع آتش انجام دهد.