با وجودی که این روزها بهرهگیری از بلاک چین زمینه ساز تحولات شگرف در نظام پولی کشورها معرفی می شود اما چالش های متعدد این فناوری نظارت بانکهای مرکزی بر آن را الزامی میکند.
به گزارش خبر آنی، سرعت پیشرفت فناوری بهویژه در حوزه فناوریهای مالی (فین تک) در دهههای اخیر به تغییر شئون مختلف زندگی مردم و همچنین دولتها منجر شده و تحولات شگرفی در نظام پولی کشورها ایجاد کرده است. یکی از این فناوریهای نوین، ارزهای مبتنی بر فناوری زنجیره بلوکی (بلاک چین) است که تحت عنوان رمز ارزها شناخته میشوند.
مهمترین دلایل فراگیر شدن رمز ارزها، مزیتهای منحصربهفردی است که در اختیار استفادهکنندگان قرار میدهند؛ البته در کنار مزیتهای مطرحشده، این نوع ارز خطراتی نیز در بردارد که باعث شده دولتها در قبال آن مواضع متناقضی بگیرند. ازجمله این خطرات میتوان به خطر پولشویی، استفاده در عملیات تروریستی، حبابهای سفته بازانه و فرارهای مالیاتی اشاره کرد که همه اینها به دلیل ماهیت رمزنگاریشده این ارزها است. پول مجازی غیرمتمرکز، به معنای انتشار و کنترل پول فارغ از کنترل و مدیریت نهاد ناظر مرکزی بوده و تمام فرآیندهای آن ازجمله انتشار و تأیید تراکنشها بهجای اینکه توسط نهاد مرکزی انجام گیرد از طریق تمامی افراد با سازوکار علوم ریاضی و معادلات پیچیده ریاضی انجام میشود.
بهرهگیری از الگوریتمهای ریاضی و رمزگذاری برای صحت معاملات ارزهای رمزنگاریشده منجر به این شد که هیچ کاربری نتواند در شبکه تغییر ایجاد کند، درصورتیکه این امر در تمام مواقع واقعیت ندارد. در این فناوری نوین افراد برای ارسال وجوه باید از یک رمز خصوصی و یک رمز عمومی استفاده کنند. در ادامه با بررسی مزایا و چالش های فناوری بلاک چین و بزرگترین دستاورد آن رمز ارزها میپردازیم.
مزایای شبکههای بلاک چینی و رمز ارزها
مزایای فراوان فناوری برای بلاک چین و بزرگترین محصول آن رمز ارزها را میتوان آزادی در پرداخت و دسترسی بینالمللی، هزینه عملیاتی پایین، سرعتبالا در انتقالات بینالمللی و فرامرزی و عدم وابستگی به سیاستهای دولتها دانست. استفاده از رمز ارز در شرایط تحریمی ایران به دلیل غیرقابلشناسایی بودن فرستنده و گیرنده در این سیستم، ناتوانی دولتها در مصادره و بلوکه کردن ارز رمزها، امکان رهگیری و شفافیت و قراردادهای هوشمند نیز از سایر مزایای این فناوری هستند.
همچنین با توجه به مزیتهای این فناوری، بهرهگیری از آن در کشور منجر بهبه کاهش قدرت تحریم دلاری آمریکا علیه اقتصاد ایران، امکان ایجاد رمز ارزهای منطقهای و تسهیل در پیمانهای پولی دو و چندجانبه، تسهیل در جهانیشدن کسبوکارهای داخلی و بهبود صادرات غیرنفتی، عدم امکان جعل رمز ارزها و امکان افزایش سرمایهگذاری خارجی در کشور است.
چالشها و ریسکها
مهمترین بحث در فرآیند سیاستگذاری یک پدیده نوظهور، شناخت چالشهای ناشی از آن است؛ لذا قانونگذار و سیاستگذار باید تسلط جامعی بر تمامی ابعاد چالشی رمز ارز داشته باشد. نوسانات قیمتی و عدم ثبات، فقدان قوانین و مقررات مشخص، تهدید اقتصاد واقعی، مشخص نبودن هویت فرستنده و گیرنده، تضعیف بانک مرکزی و نهادهای واسط، امکان فرار مالیاتی، پولشویی و گسترش بخش غیررسمی اقتصاد، بروز مشکلات امنیتی، مشکل وراثت، تنوع در ماهیت رمز ارزهای مختلف، برگشتناپذیری وجه، تأمین مالی گروههای تروریستی و معاند سیاسی، زمان بالای تأیید تراکنش برای مبادلات داخلی، صرف بالای انرژی، چندوجهی بودن رمز ارزها و چالش تنظیم گری قوانین از چالشهای بهرهگیری از رمز ارزها است.
افزایش فعالیتهای مجرمانه با بهرهگیری از رمز ارزها
پول مجازی برعکس پولهای سنتی از قوانین و مقررات شفاف برخوردار نبوده و این میتواند به یک چالش جدی برای هر دولتی تبدیل شود؛ زیرا راه را برای انجام کارهای مجرمانه و پولشویی باز میکند. ارز رمزها به دلیل ماهیت رمزنگاریشده آن هویت واقعی فرستند و گیرنده ناشناخته میماند و این امکان را برای متخلفان فراهم میکند تا پول غیر مشروع را از طریق فرآیند پولشویی وارد سیستم مالی کشورها کنند.
هک و سرقت گسترده رمز ارزها
همچنین، استقبال بینظیر کاربران جهانی از رمز ارزها فرصت خوبی را برای هکرها و مجرمان سایبری فراهم آورده است تا بتوانند با هک حسابهای کاربری آنها و نفوذ به پلتفرم صرافیهای ارزهای دیجیتالی، از طریق حملات سایبری گسترده مبالغ هنگفتی را به سرقت ببرند که هک گسترده 5 صرافی Mt. Gox ژاپن، بیت فلور، پولونیکس، بیت استمپ و بیت فینکس در تاریخ ارزها رمزنگاریشده که منجر به تعطیلی این مراکز شد؛ بیانگر این امر است. علاوه بر آن؛ معاملات ارز رمزها بهصورت روزانه نیز هک میشوند که گاهی باعث از دست رفتن همهچیز میشوند.
رمز ارزها خطری جدی برای سیستمهای مالی و پولی هر کشور
بزرگترین خطری که رواج پولهای مجازی برای دولتها دارد؛ کمرنگ شدن نقش نهادهای ناظر و بانک مرکزی در تراکنشهای کشور است که این مسئله میتواند یک خطر بسیار جدی برای سیستم پولی و مالی هر کشوری باشد؛ زیرا در این صورت جایی برای اعمال سیاستهای پولی نمیماند و هیچ نظارتی بر تراکنشهای مالی وجود نخواهد داشت. سیاستهای پولی هر کشور متضمن ثبات اقتصادی و ابزار کنترل کننده پارامترهای کلان اقتصاد از جمله تورم، بیکاری، پایه پولی، ضریب فزاینده و سرعت گردش پول می باشد که تنها با در اختیار داشتن اطلاعات کافی از بازارهای مالی امکان پذیر خواهد بود و افزایش حجم مبادلات غیر رسمی و خارج از دید ناظر همانند مؤسسات مالی غیرمجاز و بازار غیر متشکل پولی مستقیماً منجر به کاهش ارزش پول کشور خواهد شد.
علاوه بر این، در نظام پولی رمز ارزها، دسترسی بهحساب شخص صرفاً با داشتن آدرس کیف پول و رمز عبور امکانپذیر است و درصورتیکه این اطلاعات تنها در اختیار متوفی باشد، هیچ سازوکاری برای دستیابی ورثه به ارث خود وجود نخواهد داشت. در سیستم کنونی بانک محور، اگر مبلغی بهطور اشتباه واریز شود، بانک با وکالتی که از سوی سپردهگذار دارد، میتواند وجه را بهراحتی بازگرداند اما در رمز ارز چون هیچ نهاد مرکزی و واسطی وجود ندارد و همچنین هویت دارندگان کیف پول مشخص نیست چنانچه وجهی بهطور اشتباه به یک کیف پول دیگر واریز شود بههیچعنوان قابلشناسایی و بازگشت نیست.
انتقال وجه در رمز ارزها غیرقابل تشخیص است و امکان رهگیری ندارد
به دلیل سازوکار پنهان تراکنشهای رمز ارز، گروههای تروریستی و معاند میتوانند برای مقاصد خویش بهراحتی از منابع داخلی و خارجی از طریق رمز ارز به تأمین مالی اقدام کرده و دستگاههای اطلاعاتی توانایی شناسایی آن را ندارند.
شکنندگی بالای قیمت رمز ارزها ودستکاری در بازار
با توجه به عمق کم بازار رمز ارزها و افزایش آگاهی و اقبال متقاضیان جدید، قیمت رمز ارزها بسیار حساس به اخبار بوده و هر خبر مثبت و یا منفی میتواند بر قیمت این ارزها تأثیرگذار باشد؛ در چنین فضایی رفتار تودهوار بسیار قابلمشاهده بوده و میتواند باعث شکلگیری حبابهایی در دورههای زمانی مختلف شود. علاوه بر این دارندگان عمده رمز ارزها که به نهنگ ها معروفند به جهت کسب سود با دامپینگ و دستکاری کردن در این بازارها عده زیادی از سرمایه گذاران خرد را به زیان می کشانند و باعث تلاطم و شکنندگی بالا در قیمت این رمز ارزها می شوند.
تمام این عوامل بیانگر این است که بهرهگیری از شبکههای بلاک چینی و رمز ارزها در اقتصاد، به ویژه کشوری مانند ایران که از لحاظ سایر پارامترهای اقتصادی و سیاسی تحت فشار قرار دارد، باید بااحتیاط بیشتری دنبال شود؛ زیرا تاکنون در تعریفهای این فناوری بیشتر صحبتها در خصوص مزیتها بوده و از چالشهای اقتصادی آن کمتر سخن رفته است و همچنین به دلیل نو بودن این فناوری ممکن است بسیاری از این چالش ها هنوز ناشناخته مانده باشد و بهره گیری از این فناوری بدون نظارت نهادهای ناظر از جمله بانک مرکزی، وزارت اطلاعات و سازمان بورس و اوراق بهادار، صدمات جبران ناپذیری به پیکره اقتصاد وارد کند./تسنیم