دکتر فرود شریفی، مسئول کارگروه خشکسالی و تغییر اقلیم ستاد توسعه فناوری آب، خشکسالی و فرسایش محیط زیست و رییس انجمن علمی خشکسالی و تغییر اقلیم در گفتگو با خبرنگار خبرآنی اظهار داشت: کشور ایران با وسعت ۱۶۵ میلیون هکتار در منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته است و بر اساس آخرین آمار ارائه شده حدود ۱۱۰ میلیون هکتار از این وسعت در معرض خطر بیابانی شدن قرار دارد.
وی افزود: در حال حاضر وسعت بیابانهای کشور به رقمی بالغ بر ۳۲ میلیون هکتار می رسد که از این وسعت سطحی بالغ بر ۷.۵ میلیون هکتار کانون های بحرانی و بیابان های شدیدا در معرض فرسایش بادی و حرکت شن های روان و مولد گرد و غبار هستند.
شریفی بیان کرد: بنا بر یک برآورد کلی حدود ۲.۵ میلیون هکتار از این عرصه ها مولد طوفانهای گرد و غباری هستند که شعاع تاثیر آنها از محدوده منشاء فراتر رفته و مناطق اطراف را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
وی با بیان اینکه روند افزایشی وسعت عرصه های بیابانی یا همان بیابان زائی که اغلب آنها منشا در تغییرات بوجود آورده شده توسط انسان دارد بسیار نگران کننده است، تاکید کرد: گرچه آمار دقیقی ارائه نشده است ولی یک برآورد حکایت از افزایش چند درصدی در سال دارد.
وی عنوان کرد: مقایسه میزان هزینه های مورد نیاز جهت مقابله با روند افزایش وسعت بیابانها با اعتبارات مصوب حکایت از این واقعیت دارد که با فرض نزدیک به محال اگر روند رشد بیابان ها را در حد صفر هم فرض کنیم، زمان لازم برای پوشش طرح های بیابانزدائی در تناسب با بودجه های مصوب به صدها سال می رسد.
وی ادامه داد: این در حالی است که فرض موصوف هم واقعی نبوده و هم زمان با فعالیت های بیابان زدائی در سطوح بسیار کم، روند بیابانی شدن هم در حال تشدید است؛ یک برآورد ساده نشان می دهد که با قیمتهای جدید و در روش های مقابله ای مورد عمل دستگاههای اجرایی، مثلا مالچپاشی هر هکتار بیش از ۳۰۰ میلیون ریال، نهالکاری و آبیاری سه ساله هکتاری بیش از ۱۵۰ میلیون ریال و اجرای طرح های مدیریت و تامین آب هکتاری بیش از ۱۰۰ میلیون ریال هزینه در بر دارد.
شریفی ادامه داد: اگر متوسط هزینه ها را حتی هکتاری ۱۰۰ میلیون ریال برای عملیات تلفیقی برای امر بیابان زدائی بپذیریم، مقابله با۲.۳ میلیون هکتار بیابان های بحرانی و مولد طوفان های شن و گرد و غبار بالغ بر ۲۳۰ هزار میلیارد ریال می شود.
به گفته مسئول کارگروه خشکسالی و تغییر اقلیم، با فرض تخصیص اعتبارات سالانه ۲۳۰۰ میلیارد ریال به این امر به شرط عدم رشد سطح مناطق بحرانی زمانی حدود ۱۰۰ سال مورد نیاز است. بنابراین باید طرحی نو درانداخته شود و با تجدید نظر در اقدامات گذشته، روش های دانش بنیان و مشارکتی در دستور کار قرار گیرد.
چین الگوی خوب بیابانزایی
وی عنوان کرد: شاید یکی از موفق ترین الگوهای پیاده شده الگوهای اجرا شده شرق خوزستان(هندیجان) و غرب دریاچه ارومیه(ارومیه) باشد و در خارج از کشور الگوهای خوبی در چین قابل ذکر است.
وی تاکید کرد: مشاغل ایجاد شده در طرحهای مقابله با بیابان زائی، خدمات گردشگری، کشت وصنعت، حتی صنایع جانبی توسعه یافته در منطقه که ارتباط مستقیم با طرح اصلی ندارند باعث افزایش درآمد افراد محلی به بیش از ده برابر درآمد قبلی می رسد.
وی با اشاره به طرحی مبنی بر بیابان زدایی با روش اقتصادی که در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری مورد پیگیری است با هدف بهره برداری از پتانسیل بیابان های کشور با نگاه مدیریت جامع حوزه آبخیز و برنامه ریزی پایدار به صورت پایلوت در ارومیه، سیستان و بلوچستان و خوزستان آغاز به کار کرده است.
حذف مالچ پاشی
شریفی ادامه داد: این طرح با هدف بهره برداری اقتصادی از منابع با هدف استفاده از درآمدهای آن در راستای ارتقاء معیشت جوامع محلی، کاهش سطح بیابانها، کنترل منشاء طوفانهای گرد و غبار و حفظ مردم در نقاط استراتژیک کشور با درآمد مناسب و افزایش امید به زندگی آنها به صورت پایلوت اجرایی شده و مالچ پاشی را هم بطورکلی از کارهای مقابله با توسعه بیابان و تثبیت خاک حذف کرده است.
وی با بیان اینکه این طرح در پنج فاز از مرحله شناخت تا انتقال طرح به بخش خصوصی جهت توسعه در سطح ملی پیشنهاد شده است گفت: «انتخاب چند محل در کشور»، « تهیه طرح پایلوت»، « اجرای طرح »، «تهیه طرح توسعه برای مناطق مشابه بر اساس تجارب پایلوت»، « کمک به بخش خصوصی و توسعه طرح در سطح کشور» مراحل این پروژه به شمار می روند.
وی افزود: با توجه به نقش کلیدی مراحل فاز ۱ تا ۳ در این پروپوزال مراحل اجرای فازهای ۱ تا ۳ عمدتا نیاز به سرمایه گذاری دولتی دارد.
شریفی با اشاره به مزیت های این طرح خاطر نشان کرد: با انجام این ۵ فاز مهم ترین بخش این است که نیاز به مالچ و مالچ پاشی که هزینه و مخاطره زیست محیطی دارد حذف می شود و در قدم بعد از ظرفیت آب، خاک، هوا، مصالح محلی، ظرفیت های محلی و منابع انسانی بصورت دانش بنیان استفاده شده و یک زنجیره کامل ارزشی ایجاد می شود و به دلیل حضور جوامع محلی، طرح دارای پایداری بیشتری خواهد بود.