دوران هشتساله حضور کارلوس کیروش در فوتبال ایران، زمستان گذشته به پایان رسید و از بهار امسال مارک ویلموتس بلژیکی جای او را گرفت.
به گزارش همشهری ورزشی، طبعا الان برای قضاوت در مورد ویلموتس و مقایسه فنی و غیرفنی او با کیروش خیلی زود است، اما تا همین لحظه چند تفاوت جالب بین این دو نفر جلب توجه میکند. بگذارید به بهانه پیام ویلموتس راجعبه شروع لیگ نوزدهم، آنها را با هم مرور کنیم.
لیگ؛ چشمها باز و بسته
یکی از اعتراضات همیشگی منتقدان به کارلوس کیروش این بود که مسابقات باشگاهی داخلی مطلقا برای او اهمیت نداشت. کیروش مخصوصا در این سالهای آخر هیچ ابایی نداشت از اینکه بیعلاقگیاش به تماشای بازیهای لیگ برتر را آشکار کند.
او حتی یک بار سر یکی از مسابقات چرت هم زد تا این پیغام را به همه بدهد که کیفیت لیگ را کافی نمیبیند و ساختار تیمش را بیرون مرزها میسازد. ویلموتس اما نگاه متفاوتی دارد. او اخیرا یک اردوی کوتاهمدت با دعوت از بازیکنان لیگی ترتیب داد و پیامی محبتآمیز و دلگرمکننده هم به مناسبت شروع لیگ نوزدهم فرستاد.
در بخشی از این پیام آمده است: «میخواهم به این نکته مهم اشاره کنم که همکارانم و خود من به صورت منظم در مسابقات شما حاضر خواهند شد تا عملکردتان را در باشگاههایتان مورد بررسی قرار بدهیم. به طور حتم، چشمهای تیم ملی برای یافتن ظرفیتهای تازه و استعدادهای جدید باز خواهد بود. فصل خوبی داشته باشید.» البته شاید اگر چند سال از حضور ویلموتس در ایران بگذرد، رویه او هم تغییر کند.
دستیار ایرانی؛ مهم و غیرمهم
طی تمام سالهای حضور کارلوس کیروش در فوتبال ایران، بیعلاقگی او به استفاده از دستیار ایرانی کاملا مشهود بود.
کارلوس فقط برای سلب بهانه از منتقدان، مارکار آقاجانیان را کنار خودش نگه میداشت، اما فرضیه غالب این بود که مارکار کمترین نقشی در معادلات فنی تیم نداشته و شاید به همین خاطر هم بود که با وجود هشت سال حضور مستمر کنار کیروش، آقاجانیان امروز هیچ پیشنهاد مهمی در فوتبال ایران ندارد! در این مدت دستیاران ایرانی مهمتری هم البته به تیم ملی رسیدند؛ مثل علی کریمی، جواد نکونام، امید نمازی و مجید صالح که هر کدام به دلایل مختلف پس از مدت کوتاهی از تیم کنار رفتند.
ویلموتس اما در این زمینه نگرش متفاوتی دارد. او وحید هاشمیان را به عنوان دستیار اولش برگزیده و ظاهرا نقشهای جدی هم به وحید میدهد. هاشمیان اخیرا به عنوان نماینده کادر فنی تیم ملی در روسیه با سردار آزمون ملاقات کرد و عملکرد او را زیر نظر گرفت.
نظم؛ جدی و غیرجدی
اگر تفاوتهای ویلموتس با کیروش در دو فاکتور بالا را میشود مثبت ارزیابی کرد، دستکم یک فرق بزرگ بین این دو مربی هست که مرد پرتغالی را در موضع برتر قرار میدهد.
واقعیت آن است که کیروش روی جزییات و نظم تاکید بیشتری داشت. به عنوان مثال آغاز فصل جدید لیگ برتر در حالی به دلایل نهچندان مشخص بیشتر از 20 روز به تعویق افتاد که کیروش هرگز با شرایط مشابه کنار نمیآمد. یقین بدانید اگر کارلوس هنوز سرمربی تیم ملی بود، چنان طوفانی به پا میکرد که لیگ در زودترین زمان ممکن آغاز شود و اگر بنا بود تغییراتی هم صورت بگیرد، این اصلاحات بسیار سریعتر از این رخ بدهد.
همچنین ویلموتس تا به حال یکی از اردوهای تیم ملی را هم به خاطر تعامل با باشگاهها کنسل کرده که اگر کیروش بود، بعید به نظر میرسید تن به چنین کاری بدهد. به طور کلی ویلموتس کاراکتری سازشکارتر از مربی پرتغالی دارد.
سیستم؛ دفاعی و هجومی
مورد آخر، بیشتر جنبه فنی دارد و البته برای قضاوت دقیق در مورد آن همچنان باید منتظر ماند. کارلوس کیروش یک فوق تخصص استراتژیهای دفاعی بود که این مساله در طول هشت سال حضور او در ایران به خوبی مشخص شد. کیروش حتی در تقابل با حریفان ضعیفتر هم با احتیاط فراوان رفتار میکرد و به ندرت دیده میشد که تیم ملی او بیش از یک گل در یک بازی به ثمر برساند.
ویلموتس اما دیدگاه دیگری دارد و به فوتبال تهاجمی علاقهمند است. غیر از بازی با سوریه و کرهجنوبی که در آن عملا تغییرات تیم ملی به چشم آمد، بازیکنان حاضر در اردو هم از تحول وسیع تمرینات با رویکرد «حمله بیشتر- دفاع کمتر» خبر میدهند. اگر فرض کنیم کیروش در این سالها ساختار دفاعی تیم ملی را ترمیم کرده، حالا با ویلموتس نوبت برداشت رسیده و این میتواند بهترین خبر برای فوتبال ایران باشد.