«در مدت چند سال گذشته، مقامهای واشنگتن و سایر همتایان آنها در ریاض و ابوظبی به بدویترین شکل ممکن حملاتشان در یمن را توجیه کردهاند و حالا به نظر میرسد که دو متحد اصلی در این نبرد، یعنی عربستان و امارات در برابر یکدیگر قرار گرفتهاند و این مساله را میتوان از درگیری نیروهای تحت حمایت آنها در یمن فهمید.»
به گزارش خبرآنی، روزنامه واشنگتن پست در تحلیلی آورده است: «این که حوثیهای یمن به عقب رانده شوند و نفوذ ایران نیز متوقف شود، مهم است. اهمیتی ندارد که تلفات غیرنظامیان و آمارهای وحشتناک انسانی این جنگ در یمن چقدر باشد؛ ضربه زدن به ایران در این بخش از جهان همچنان از اهمیت زیادی برخوردار است. از نگاه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده، نبرد در یمن به رهبری عربستان به قدری ضرورت دارد که چشمپوشی از مخالفت کنگره با فروش سلاح به این دو کشور ثرومند را از سوی وی توجیه میکند.
اما اوضاع هرگز به این سادگیها هم نبوده است. جنگ یمن بر سر چشمانداز مضمحل سیاسی ناشی از نبردهای طولانیمدت، دشمنان قبیلهای و گروههای فرصتطلبی که به دنبال گسترش قلمروهای تحت حاکمیتشان بودند، شکل گرفته است. این پیچیدگی درست همین اواخر و در حالی به نمایش درآمد که ائتلاف عربی متحدانش یعنی جداییطلبان مورد حمایت امارات را در نبردی در بندر استراتژیک عدن هدف قرار داد. جداییطلبان خشمگین از سایر گروهها در ائتلاف عربی، ساختمانهای دولتی را تصرف کرده و با وجود حملات هوایی سعودی، آنها را تحت کنترل گرفتند.
به گفته مقامهای سازمان ملل، در چهار روز درگیری که در جریان مراسم عید قربان هم اتفاق افتاد، دستکم ۴۰ تن کشته و ۲۶۰ تن دیگر هم زخمی شدند.
لیز گراند، از مقامهای ارشد کمکرسان سازمان ملل در یمن در بیانیهای گفت: واقعا قلب آدم به درد میآید که در جریان مراسم عید قربان، خانوادهها، داغدار عزیزانشان باشند؛ به جای این که در صلح و آرامش مراسم را جشن بگیرند. نگرانی اصلی ما اکنون استقرار تیمهای پزشکی برای نجات زخمیهاست. ما بابت گزارشهایی نگران هستیم که در آن گفته شده آب و غذای غیرنظامیانی که در خانههایشان گرفتار شدهاند، رو به اتمام است.
اگرچه درگیریها کم شده اما یک عدم قطعیت درباره آینده ائتلاف عربستان –امارات وجود دارد. عادل محمد، ساکن عدن میگوید: اوضاع حالا آرام است اما مردم همچنان نگران هستند. ما نمیدانیم این وضعیت تا کی ادامه مییابد.
در همین راستا و برای کاستن از تنشها، حسابهای رسمی رسانههای اجتماعی امارات و عربستان برگزاری نشستهایی بین محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و محمد بن زاید، ولیعهد امارات را منتشر کردند.
اما اختلافات به قدری زیاد هستند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. الیزابت کندال، کارشناس حوزه یمن در کالج پمبروک دانشگاه آکسفورد میگوید: این روند با شکافهایی، ائتلاف را تضعیف میکند. کاملا مشخص است که امارات و عربستان اهداف پایانی مشترکی را در یمن ندارند؛ حتی اگر هدف کلی آنها حذف نفوذ ایران باشد.
در مورد جاهطلبیهای جداییطلبان در عدن یا جنوب یمن مطلب جدید، کم است اما به نظر میرسد حمایت امارات به ویژه در حوزه آموزشهای نظامی مسأله جداییطالبان را که مدت هاست به دنبال جدایی از شمال یمن هستند، تقویت کرده است.
یکی دیگر از همکاران الیزابت کندال میگوید: جداییطلبان و امارات از ائتلاف عبد ربه منصور هادی، رئیسجمهوری یمن با حزب اصلاح ناراضی هستند. در حالی که عربستان، حزب اصلاح را برای بازسازی یمن ضروری میداند. امارات مخالف هرگونه نقش مهم و اصلی برای اصلاح به خاطر روابطش با اخوان المسلمین است. اخوان المسلمین یک جنبش سیاسی اسلامی است که رهبری امارات آن را یک تهدید داخلی و یک نیروی رادیکالی در جهان عرب میداند.
در حالی که سعودیها هوشمندانه به مقابله با حوثیها در مرز جنوبی خود و بازگرداندن دولت ضعیف یمن به صنعا، پایتخت متعهد شدهاند، اماراتیها در حمایت از هادی کمترین سرمایهگذاری را دارند و منافع دیگری را در نظر گرفتهاند. امارات، این کشور پادشاهی خلیج فارس که زمانی از سوی جیمز ماتیس، وزیر دفاع سابق ایالات متحده "اسپارت کوچک" - به خاطر قدرت نظامی شگفتانگیزش- نامیده شده بود، گرفتار یک رقابت ژئوپلیتیکی با قطر و ترکیه شده که از نبردهای نیابتی نابرابر از لیبی تا سومالی نشأت گرفته است.
فاطیما الاسرار، کارشناس مسائل یمن در موسسه خاورمیانه با اشاره به نگرانیهای امارات درباره خلیج باب المندب و جزیره استراتژیک سقطری، میگوید: اماراتیها تلاش میکنند تا خودشان را نوعی پیشوا و عامل برتر در شاخ آفریقا نشان دهند.
و مساله ایران پیش می آید. همزمان با افزایش فشارهای ترامپ بر ایران در ماههای گذشته، امارات نقش کاملا محتاطی را در پیش گرفته و در مقابل ادعاها مبنی بر مقصر جلوه دادن مستقیم تهران در حملات به نفتکشها در خلیج فارس مقاومت کرده و حتی هیاتی از مقامهای نیروی دریایی را اخیرا به ایران فرستاده تا به کاهش تنش در منطقهای که بحرانخیز است، کمک کند.
تحلیلگران میگویند، وقوع رفتارهای خصمانه به ویژه برای امارات که یک قطب مالی و توریستی در منطقه است، دردناک خواهد بود و بیشرمی، گستاخی و غیر قابل پیشبینی بودن ترامپ و ولیعهد عربستان ممکن است رهبری امارات را به در پیش گرفتن مسیری متفاوت ترغیب کند.
الیزابت دیکنسون از گروه بین المللی بحران میگوید: خطرات پیش روی امارات به طرز حیرتآوری بالاست. حمله به خاک امارات یا تخریب زیرساختهای حیاتی و مهم آن میتواند بسیار مخرب باشد. این یک مصالحه نمادین بر سر اعتبار یکی از کشورهای منطقه با بالاترین اقتصادی پویا است.
اینچنین نگرانیهایی ممکن است بر اعلام خروج نیروهای اماراتی از یمن سایه افکند. آموس هارل از روزنامه هاآرتص اخیرا گزارش داد: گمانهزنیها در اسرائیل این است که امارات به درستی به دنبال توقف دخالت در جنگ یمن است. حوثیها گفته بودند در واکنش به تغییر سیاستهای اماراتی به نیروهای آنها حمله نخواهند کرد. حالا مشخص میشود که عربستان با کمک گرفتن از معدود مزدورانی که باید از سایر کشورها از جمله سودان به خدمت بگیرد، در جنگ یمن تنها میماند.
فاطیما الاسرار، کارشناس مسائل یمن معتقد است: امارات نیروی آنچنانی در یمن ندارد اما شبهنظامیانی که از آنها حمایت میکند و به آنها آموزش میدهد، در خطوط مقدم نبرد علیه حوثیها هستند. کاهش حضور در یمن یک راه نمادین است که پیامی از روی حسن نیت برای ایران و حوثیها به دنبال دارد.
پیام ضمنی این اقدام شاید یک اعتراف دیگر باشد که مبارزات تمامعیار علیه ایران و نزدیکان منطقهای آن میتواند ظریفتر از آنچه انجام شده است، انجام شود. یک تاجر اهل دوبی میگوید: به نظر میرسد که اوضاع از حد کنترل خارج شده و آنها پیامدهایش را محاسبه نکردند.»
انتهای پیام