صالحی‌امیری: ورزشگاه فاسد است، کنسرت و پارک نه؟/ باخ و اینفانتینو حضور زنان را از ما مطالبه کردند

رییس کمیته ملی المپیک گفت: حضور زنان در ورزشگاه یک نیاز اجتماعی است و امیدوارم با تلاش ما به زودی اتفاق بیفتد.

به گزارش "ورزش سه"، از حدود یک سال و نیم قبل کمیته ملی المپیک با ریاست سیدرضا صالحی امیری با آرامش بیشتر و البته سیاست های جدیدی به کار خود ادامه می دهد. سرپرست سابق وزارت ورزش که پست های مختلفی در سالیان اخیر داشته و نگاه فرهنگی به ورزش دارد، سعی کرده به دور از حاشیه کمیته ملی المپیک را اداره کند.

آشتی دادن ورزشکاران با فدراسیون ها، ارتباط نزدیک با وزارت ورزش و حمایت از فدراسیون ها از جمله اقدامات جالب و متفاوت صالحی امیری در کمیته ملی المپیک بوده است. شاید یکی از دغدغه های این روزهای این مسئول ورزشی و سایر مسئولان حل مساله ورود بانوان به ورزشگاههای فوتبال است؛ مساله ای که از سوی فیفا مورد تاکید جدی قرار گرفته و حتی فوتبال ایران را تهدید می کند.


رییس کمیته ملی المپیک چند روز قبل در جریان بازدیدی که از بخش های مختلف موسسه فراکاو داشت و بعد از آنکه در تحریریه "ورزش سه" حاضر شد، با حضور در استودیوی آنتن برای دقایقی به سوالات ما پاسخ داد. در ادامه مشروح صحبت های سیدرضا صالحی امیری را در گفت و گوی اختصاصی با آنتن می خوانید.

37 فدراسیون درگیر المپیک هستند

کمیته ملی المپیک، پارالمپیک و وزارت ورزش همه ظرفیتمان را به کار گرفتیم. 37 فدراسیون درگیر و در تلاش برای کسب سهمیه هستند. تیم های ملی مختلف در مسابقات خارجی و بین المللی حاضر می شوند و برای کسب سهمیه تلاش می کنند. ارزیابی ما این است که شرایط فعلی ما مثبت و رو به جلو است. نقاط ضعف کوچکی هم داریم که باید آن ها را رفع کنیم.

هر روز وضعیت سهراب را پیگیری می کنم

روز شنبه با پزشک معالج سهراب مرادی، وزنه بردار خوب کشورمان جلسه داشتم. وضعیت او دغدغه ماست چون قهرمان ملی ایران محسوب می شود. ما سهراب مرادی را یک جلسه به آلمان اعزام کردیم. به تهران آمد و تمریناتش را پیگیری می کرد، تا اینکه دوباره از ناحیه کتف دچار مشکل شد. بار دیگر سهراب را به آلمان اعزام کردیم و هر روز وضعیتش را پیگیری می کنیم تا سلامتی اش را برگردانیم.

سهمیه بیشتری نسبت به المپیک قبلی کسب می کنیم

در برخی از حوزه ها مثل وزنه برداری با محدودیت مواجه هستیم چون حداکثر 2 سهمیه داریم. در برخی از حوزه ها مثل کاراته هم فرصت جدیدی برای ما مهیا شده است. امروز که با شما صحبت می کنم همه 37 فدراسیون ما درگیر اردوهای داخلی و خارجی هستند. ارزیابی ما این است که کسب سهمیه بیشتری نسبت به دوره قبل خواهیم داشت. در نهایت هم برای یک رقابت بسیار سنگین در المپیک حاضر می شویم.

ستاد عالی بازی های المپیک 2020 را فعال کردیم. یک ستاد فرهنگی ایجاد کردیم و هماهنگی خوبی با شهرداری، ارشاد و میراث فرهنگی داشتیم تا بتوانیم همزمان با المپیک اقدامات فرهنگی خوبی را انجام دهیم. سیاست اصلی در ستاد عالی با حضور وزیر ورزش مشخص می شود. هر هفته به اردوی تیم های مختلف ملی می رویم و این اتفاق به صورت مستمر ادامه خواهد داشت.

اگر افت داشتیم، مسئولیتش را به پای ما بنویسید

رسالت ما تلاش حداکثری برای کسب ظرفیت های ملی در جهت توسعه ورزش قهرمانی است. ما با دولت و نهادهای مختلف در تعامل دائمی برای کسب امکانات و تسهیلات هستیم. آن چیزی که ما در این دوره می توانیم به صورت قطعی اعلام کنیم این است که ما و وزارت ورزش به دور از حاشیه برای کسب سکوها در حال حرکت هستیم. 2 عامل بسیار مهم و تعیین کننده هستند.

عامل اول کسب سهمیه است که چه میزان می توانیم سهمیه بگیریم. عامل دوم هم رقبای ما در عرصه های بین المللی هستند. عرصه المپیک عرصه برترین هاست و رقابت های میلیمتری وجود دارد. در حال حاضر شرایط را مثبت ارزیابی می کنم. اگر در المپیک 2020 نسبت به دوره های قبلی محصول زحمات قهرمانان، فدراسیون و همکاران ماست، اما اگر نسبت به گذشته افت داشتیم، این ضعف را به پای ما بنویسید.

خوشحالی از حضور در ورزش برایم مفهومی ندارد

حوزه مطالعات و تجربه من فرهنگی و اجتماعی است. حوزه اجتماعی در ایران مغفول است. ورزش یکی از بزرگترین کانون های نشاط اجتماعی در ایران محسوب می شود. هر چقدر بتوانیم توسعه ورزش را در ایران داشته باشیم، منهای موفقیت های بین المللی در توسعه نشاط اجتماعی موثر است. الان شعار اصلی من در کمیته ملی المپیک تلاش برای دمیدن روح فرهنگ در ورزش است.

من معتقدم ورزش ایران باید از سطح قهرمانی به سطح پهلوانی برسد. کاری که در گذشته انجام دادم، وظیفه بود. امروز هم برای کمک به جامعه بزرگ ورزش احساس وظیفه کردم چون از من درخواست کردند. خوشحالی یا نارضایتی برای من و امثال من که در 40 سال در سمت های مختلف در کشور حضور داشتیم، مفهومی ندارد. ما به مردم بدهکاریم و وظیفه داریم به ورزش ملی کمک کنیم.

حضور زنان در ورزشگاه یک نیاز اجتماعی است

باید در 3 سطح به مساله ورود بانوان به ورزشگاهها پرداخته شود. سطح اول رویکرد اجتماعی است که ما داریم. یعنی حضور زنان در ورزشگاه یک نیاز اجتماعی است. سطح دوم مبانی عدالت جنسیتی و نفی تبعیض است. در هیچ یک از مبانی ما تبعیض را نپذیرفتیم و در حوزه های مختلف به عدالت اعتقاد داریم.

نکته سوم هم این است که در هر کجای این جغرافیا زنان حضور داشتند، ما توانستیم به موفقیت های خوبی برسیم. شما دانشگاه ها را ببینید. پس اگر ظرفیتی برای زنان ایجاد کنیم، آن ها به موفقیت می رسند و برای کشور یک جهش ایجاد می شود. در دنیا و حتی در آسیا، کشورهایی مثل کره، چین و ژاپن نیمی از مدال هایشان در المپیک و بازی های آسیایی متعلق به زنان است. چرا برای ما نباید باشد؟ برای ما الان تقریبا 25 درصد است. پس به لحاظ منطقی عقلانی و فسلفی نمی توانیم تبعیض را بپذیریم.

ورزشگاه فاسد است، کنسرت و پارک نه؟

سوال اینجاست. چه فرقی بین دانشگاه، کنسرت، پارک، کوچه و بازار با ورزشگاه وجود دارد؟ جغرافیا که فاسد نمی شود. فکر فاسد هر جایی که باشد، فساد را انتشار خواهد داد. بنابراین ویروس فساد متعلق به جغرافیا نیست و در ذهن انسان نهفته است. ما نباید محیط ورزشگاه را متهم به فساد کنیم. اگر اینگونه است، باید دانشگاه را متهم کنیم. پس باید کنسرت، پارک و کوچه را متهم کنیم! این شایسته این ملت بزرگ نیست. ما ملتی نجیب و با اخلاق داریم. اگر در گوشه ای اتفاق می افتد، نباید آن را به 80 میلیون نفر تعمیم داد.

باخ و اینفانتینو حضور زنان را از ما مطالبه کردند

بحث مهم دیگر در حوزه بین المللی است. دنیا امروز ما را نظاره می کند و مکتوب و شفاها از ما سوال می کنند. توماس باخ، رییس کمیته بین المللی المپیک و اینفانتینو، رییس فیفا در ملاقات بنده و آقای دکتر روحانی مساله بانوان را به عنوان مطالبه مطرح کردند. ما باید برای دنیا پاسخ شفاف داشته باشیم. ما معتقدیم که حضور زنان در ورزشگاه ایجاد فساد نخواهد کرد چون ورزشگاه یک محیط تفکیک شده است و درب مستقل، سکوهای مستقل و سیستم های خدماتی مستقل دارد و هیچ ارتباطی بین زن و مرد در آن وجود ندارد.

باید دغدغه بزرگان کشور را رفع کنیم

البته ما باید دغدغه بزرگان کشور، حوزه و مراجع را رفع کنیم. این نیازمند تلاش بیشتر، اما به نظرم شدنی است. ما خیلی جلو رفتیم و باید تلاش کنیم دغدغه ها را کمتر کنیم. همین حالا در بازی های والیبال و بسکتبال زنان حاضر می شوند. چه مشکلی به وجود آمده است؟ الان لیگ جهانی والیبال در اردبیل برگزار شد.

هم روحانیون، هم انقلابیون، هم زنان و هم جوانان در سالن حاضر بودند. پرنشاط و پرشور تمام شهر اردبیل و همچنین ارومیه به فکر برگزاری این بازی ها بودند. چه اشکالی دارد این اتفاقات در فوتبال هم تکرار شود؟ انشاالله بتوانیم مسیری را هموار کنیم تا در آینده زنان نجیب ایران زمین در ورزشگاه حضور داشته باشند.

در انتخاب مجیدی و برکناری کرانچار نقشی نداشتم

ما دائما جلساتی با تاج و استیلی درباره تیم امید داریم. باید این را بپذیریم که وظیفه ما مداخله در کارفنی نیست. انتخاب سرمربی واقعا با فدراسیون بود و سرپرست نیز به همین شکل انتخاب شد. حتی قبل از آن هم که با کرانچار قطع همکاری کردند، ما نقشی در تصمیم گیری نداشتیم. رسالت ما در بحث تیم امید تلاش برای حمایت حداکثری و رفع موانع این تیم در جهت دسترسی به آرزوی 40 ساله مردم است. البته این کار ملزوماتی دارد که اولین آن همکاری باشگاهها برای در اختیار قرار دادن بازیکنان است که متاسفانه تا حالا شاهد همکاری خوبی نبودیم. نکته دوم حمایت مالی در جهت ایجاد امکانات مناسب است. نکته سوم تلاش حداکثری سرمربی تیم ملی، رییس فدراسیون و کادرفنی در توجه به تیم امید است. به تعبیر دقیق تری امیدهای امروز، تیم ملی آینده ما خواهند بود. امید جدی داریم که در این دوره بتوانیم خواسته ملت را محقق کنیم.

حذف راحت قهرمانان ظلم در حق ورزش است

قهرمانان موتور محرک قهرمانی ورزش ایران هستند. اساسا فدراسیون، وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک فلسفه حضورشان همین قهرمانان هستند. اگر آن ها حضور نداشته باشند، هویت این نهادها چیست؟ اینکه ما ببینیم یک قهرمانی با مدیر خودش دچار چالش شود و به همین خاطر از دنیای قهرمانی حذف شود، این یک ظلم در حق ورزش قهرمانی است.

کسی که با تلاش حداکثر با سالیان رنج و درد خودش را به سکو برساند، نباید به این راحتی حذف شود. کاری که ما در کمیته ملی المپیک برای حل این مشکلات انجام می دهیم، اصلا مداخله نیست.

با حذف کیانوش، احسان و حامد مشکل ورزش حل می شود؟

اگر هم کسی خواسته غیرمنطقی دارد، باید آن را تعدیل کرد. ادبیات حذف باید از ورزش کنار برود و به جای آن ادبیات تعامل و همگرایی ایجاد شود. من معتقدم همه قهرمانان اهل تعامل هستند. مثال می زنم؛ حامد حدادی، احسان حدادی، کیانوش رستمی، میلاد وزیری و...آیا رها کردن این قهرمانان بدون توجه به واقعیت های نیاز او هنر مدیریتی است؟ من سوال می کنم.

خدایی نکرده اگر سهراب مرادی به هر دلیلی نتواند به المپیک 2020 برود، چه کسی را در این وزن به جای او داریم که به المپیک بفرستیم؟ یک راه این است که کیانوش را از الان حذف کنیم و یک راه این است که او را برای المپیک آماده کنیم. شما حامد حدادی را ببینید. او یک قهرمان ملی و در بسکتبال صاحب نام است و سابقه بازی در NBA را هم دارد. مطمئن باشید رییس فدراسیون و سرمربی تیم ملی هم دلسوز هستند، اما یک برخورد کوچک ناراحتی ایجاد می کند. یک فرد از خارج که دلسوز ورزش است، باید مداخله کند که این 2 نفر با هم آشتی کنند. آیا با حذف احسان حدادی، حامد حدادی و کیانوش رستمی حذف شوند، مشکلی از ورزش حل می شود؟

کمیته، وزارت و فدراسیون ها در یک قطار نشستند

اینکه بگوییم با این قهرمانان اینطور برخورد نکنیم و نگاه حذفی به آنها داشته باشیم چون بقیه هم ممکن است چنین راهی را در نظر بگیرند، تصویرسیاهی از این ماجراست.

ما تا به حال به چنین پدیده ای مواجه نبودیم. جامعه قهرمانی ما جامعه بسیار فهیمی است و واقعیت های کشور را درک می کند. همین الان همه معتقدند ما فاقد چالش هستیم چون ما به همراه وزارت ورزش تصمیم گرفتیم وارد حاشیه نشویم. من روزانه یک دقیقه هم وقتم را برای حاشیه صرف نمی کنم. قبلا همیشه حاشیه بیشتر از متن بوده است. امروزه ما، وزارت ورزش و فدراسیون ها در یک قطار نشستیم و در پی حذف کردن یکدیگر نیستیم. البته که رکن چهارم ورزش هم رسانه ها هستند.

آخرین خبر ها

پربیننده ترین ها

دوستان ما

گزارش تخلف

همه خبرهای سایت از منابع معتبر تهیه و منتشر می‌شود. در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.