استقلال و پرسپولیس، دو تیم پرطرفدار پایتخت پنجشنبه بازیهای دوستانهای داشتند، ولی ترجیح دادند پشت درهای بسته برگزار شود. با تأخیر لیگ و طولانی شدن تعطیلات تابستانی، این بازیها فرصتی برای تماشاگران است که پس از مدتها به ورزشگاه بروند و فوتبال ببینند، با این حال از این لذت ساده هم محروم میشوند.
به گزارش آی اسپورت، اگر از باشگاهها دلیل بسته بودن این بازیها را بپرسید، بعید است جواب دقیقی داشته باشند. ممکن است مسئولیت این تصمیم را به گردن سرمربی خارجی بیندازند، ولی استراماچونی یا کالدرون چرا باید چنین درخواستی داشته باشند؟ مربیانی که در اینتر و بتیس مربیگری کردهاند، خوب میدانند که یکی از جذابیتهای پیشفصل همین بازیهای دوستانه و تورنمنتهای کوچک است. کسانی که اهل فوتبال باشند این روزها قطعاً بازیهای دوستانه پرشمار تیمهای بزرگ اروپایی در ورزشگاههای پر از تماشاگر را از تلویزیون دیدهاند.
بحث رو شدن دست تیمها که معمولاً پیش از جام جهانی یا جام ملتهای اروپا و آسیا مطرح میشود برای تورنمنتی طولانی مثل لیگ برتر صدق نمیکند، پس این بهانه هم منتفی است. مهمترین دلیل باشگاهها برای چنین تصمیمی دردسرهای احتمالی مثل ساماندهی و امنیت هواداران است، ولی وقتی راهکارهای مشخصی برای نظم دادن به سکوها وجود دارد، این کوتاهی دلیلی جز تنبلی و بیتوجهی به هواداران ندارد.
مدیران این باشگاهها وقتی نیاز داشته باشند برای تیمشان از القاب مردمی و پرطرفدار استفاده میکنند، ولی در عمل حاضر نیستند برای خدمات دادن به هواداران کوچکترین قدمی بردارند. حضور تماشاگران برای باشگاهها هم فرصتی بود تا بلیتفروشی و تبلیغات محیطی را تمرین کنند و درآمدی داشته باشند، ولی در این موارد نه ایدهای دارند و نه لزومی میبینند به آن فکر کنند!
حتی اگر بپذیریم که تأمین امنیت این بازیها پردردسر است، پخش نشدن آنها هیچ توجیهی ندارد. کنداکتور شبکه سه و ورزش این روزها خلوت است و گاهی مجبورند سراغ ورزشهای کمطرفدار بروند. تلویزیون قطعاً از پخش این بازیها استقبال میکند و استقلال و پرسپولیس روی آنتن زنده همیشه پتانسیل تبلیغاتی بالایی دارند، ولی این هم از هواداران دریغ میشود.
تنها لطفی که آنها فعلاً به هواداران داشتهاند، وعده پخش زنده بازیهای بعدی از اینستاگرام است. تصور کنید برای دیدن یک بازی دوستانه مجبورید ۹۰ دقیقه به صفحه کوچک گوشیتان زل بزنید، در حالی که پیشرفت تکنولوژی امکان تماشای تلویزیونی بازیهای فوتبال از قارههای مختلف را فراهم کرده است.
رابطه این باشگاهها با هواداران یکطرفه است و معمولاً تنها در مواقع نیاز به یاد آنها میافتند. مثلاً در روزهایی که در مسابقات لیگ برتر یا لیگ قهرمانان آسیا نیاز به امتیاز داشته باشند، خوب بلدند که با جملات احساسی از تریبونهای مختلف هواداران را به ورزشگاه دعوت کنند، ولی برای بازیهای دوستانه پیشفصل حقی برای آنها قائل نیستند و به یادشان نمیافتند. این رفتار را با تیمهای بزرگ اروپایی مقایسه کنید که تابستان هر سال تورهای آسیایی و آمریکایی دارند و بازیکنان حتی در جلساتی موظفند به هواداران امضا بدهند یا عکس یادگاری بگیرند. ولی در تهران فقط کلاغهای اطراف ورزشگاه اجازه دارند بازیهای تیمهای مردمی را ببینند.