مهاجم ملی پوش کشورمان گفت: اگر پیشنهادی آمده باشد، قطعا باشگاه از آن خبر دارد. واقعا نمی‌دانم بین باشگاه‌ها چه اتفاق‌هایی افتاد و چه مذاکره‌هایی انجام شد. من اگر هم در جریان باشم حرفه‌ای نیست که ریز آن را بگویم.
به گزارش ایلنا، سردار آزمون این روزها در ترکیب زنیت جا افتاده و به همان مهاجم سابق تبدیل شده، با این تفاوت که از نظر بدنی و فیزیکی نیز پیشرفت داشته و این بخش مهم را نیز به فوتبال خود اضافه کرده. گپ با او به چند دلیل جالب است. اول گلی که در ثانیه 11 وارد دروازه اورنبورگ کرد و سپس پیشنهادهایی که دریافت کرده و البته بحث ازدواجش در سال 98. اتفاقی مهم برای مهاجمی که در 24 سالگی اوج گرفته است.
اول از همه برویم سراغ گلی که در ثانیه 11 وارد دروازه اورنبورگ کردی. اجازه می‌دادی بازی شروع می‌شد و بعد گل می‌زدی سردار.
گل جالبی بود و همیشه در ذهنم می‌ماند. مربیان ما بازی حریف را آنالیز کرده و نکته‌هایی را به ما گوشزد کردند. یکی از آنها اعتماد به نفس بالای هافبک دفاعی اورنبورگ بود. به ما گفتند او به دلیل همین اعتماد به نفس، امکان دارد اشتباه کند و توپ را لو بدهد. ما هم در همان آغاز بازی روی او فشار آوردیم و نتیجه‌اش توپ‌ربایی و پاسی بود که هم‌تیمی‌ام به من داد و دروازه اورنبورگ را بغل پا باز کردم. این گل را با برنامه زدیم و می‌دانستیم که می‌شود از این راه به دروازه اورنبورگ رسید.
این گل البته سر و صدای زیادی به راه انداخت. بخصوص در روسیه که تاریخی هم شد و تو سریع‌ترین گل تاریخ زنیت را به ثمر رساندی. در جریان این تعریف و تمجیدها قرار گرفته‌ای؟
اگر تعریف و تمجیدها خوب است باید خدا را شکر کنم. فکر کنم در این فصل و همچنین تاریخ زنیت سریع‌ترین گل را زده‌ام. فکر می‌کنم در تاریخ لیگ روسیه و از نظر سرعت در به ثمر رساندن گل، بعد از اینکه در رده دوم قرار دارم. اینکه نام من در تاریخ باشگاه زنیت ثبت شد اتفاق مهمی بود که خوشبختانه برایم رقم خورد.
تفاوتی که در بازی تو احساس می‌شود، شرایط بدنی و فیزیکی‌ات است که بهتر از قبل شده. این را در جام ملت‌های آسیای 2019 دیدیم و حالا هم در لیگ روسیه مشاهده می‌کنیم. چه کرده‌ای با خودت که اینقدر از نظر فیزیکی آماده شده‌ای؟
من هر سال بزرگتر می‌شوم و دوست دارم پیشرفت کنم. من بدنساز اختصاصی دارم و در باشگاه زنیت هم همه روزه کار می‌کنم تا بدنم آماده‌تر شود.
فرشاد پیوس می‌گفت زمانی که عضو پرسپولیس بود، بعد از تمرین، اختصاصی کار می‌کرد و مثلا مقابل دروازه خالی می‌ایستاد و شوت می‌زد. تو هم از این تمرین‌ها انجام می‌دهی؟
تمرین ما اکثر اوقات رأس ساعت 11 آغاز می‌شود و تا 2 طول می‌کشد. من اما یک ساعت بیشتر می‌مانم و اختصاصی کار می‌کنم. شوت می‌زنم، تک به تک تمرین می‌کنم و همین یکی از دلایل پیشرفتم است، ضمن اینکه مربی هم دارم که با من فیزیکی کار می‌کند. این تمرین‌ها وقتی لذتبخش می‌شود که نتیجه‌اش را در زمین می‌بینم. واقعا به من می‌چسبد و دوست هم دارم این روند را ادامه بدهم. البته بگویم که این برای من آخر مسیر نیست و باید جلوتر بروم و بیشتر پیشرفت کنم.
در نقل و انتقالات تابستانی انواع و اقسام اخبار درباره آینده تو منتشر شد. یک روز بحث لیورپول بود و روز دیگر لاتزیو. در این باره واضح صحبت می‌کنی؟
اگر پیشنهادی آمده باشد، قطعا باشگاه از آن خبر دارد. واقعا نمی‌دانم بین باشگاه‌ها چه اتفاق‌هایی افتاد و چه مذاکره‌هایی انجام شد. من اگر هم در جریان باشم حرفه‌ای نیست که ریز آن را بگویم.
با این حرف‌ها یعنی قصد داری در زنیت بمانی؟
هنوز هیچ چیز معلوم نیست. فعلا با زنیت قرارداد دارم و باید ببینم چه می‌شود. در این فوتبال هزار و یک اتفاق می‌افتد و امیدوارم هر چه صلاح است برای من رقم بخورد.
رفتار تو در قبال پیشنهادها مرا یاد علی کریمی می‌اندازد. وقتی به او خبر پیشنهاد رسمی بایرن‌مونیخ را دادند، خیلی راحت و بدون خوشحالی خاصی گفت، اگر نهایی شد می‌روم. تو چرا واکنش خاصی نشان نمی‌دهی؟
نمی‌دانم. شاید ذوق ندارم.
اما یک تیم معمولی سراغت نیامده که ذوق نداشته باشی.
من باید با این موضوع حرفه‌ای رفتار کنم. درست است تیم‌های بزرگی مرا می‌خواهند و آرزوی هر بازیکنی است در این باشگاه‌ها بازی کند اما من هیچ‌وقت با این پیشنهادها و این اخبار احساسی برخورد نمی‌کنم. خدا را شکر افرادی کنارم هستند که بهترین تصمیم‌ها را برای من می‌گیرند. از خانواده‌ام گرفته تا مدیر برنامه‌ام. اینها احساس را کنار می‌گذارند و بعد برای من تصمیم می‌گیرند. این بزرگترین نعمت برای من است، چون خیلی‌ها را دیده‌ام که با تصمیم اشتباه فوتبال‌شان نابود می‌شود و دیگر نمی‌توانند به اوج برگردند. تصمیم درست یکی از دلایل پیشرفت است و من در شرایطی قرار دارم که باید منطقی فکر کنم.
شنیده‌ام که می‌خواهی ازدواج کنی. درست است؟
99 درصد امسال ازدواج می‌کنم. البته اگر خانواده عروس جواب بله را بدهند.
چه شد این تصمیم را گرفتی؟
این تصمیم می‌تواند خیلی به من کمک کند. هم به خودم و هم به فوتبالم. در یک سال اخیر و به عقیده خودتان و کارشناس‌ها خیلی پیشرفت داشتم و مطمئن باشید اگر ازدواج کنم می‌توانم بیشتر از اینها هم اوج بگیرم.
اکثر بازیکنان بزرگی که تا سن و سال بالا به فوتبال ادامه داده‌اند، در جوانی ازدواج کرده‌اند و این می‌تواند یک تصمیم مهم برای تو باشد.
باور کنید اینجا بازیکنان بزرگ در سن و سال من 2 تا بچه هم دارند و از زندگی‌شان خیلی هم راضی هستند.
این تصمیم شاید باعث شود از فضای مجازی هم رها شوی و فکرت را فقط روی فوتبال بگذاری. اینطور نیست؟
بحث فضای مجازی یک بحث مفصل است. ما در ایران راه استفاده از فضای مجازی را نمی‌دانیم و نمی‌توانیم به بهترین شکل از آن سود ببریم. در فضای مجازی، خیلی‌ها بی‌دلیل فحش می‌خورند و ناسزا می‌شنوند. فحاشی کار زشتی است که خیلی راحت در فضای مجازی می‌بینیم و کسی هم مقابل آن نمی‌ایستد. طرف از خواب که بیدار می‌شود، هنوز دست و صورتش را نشسته وارد اینستاگرام می‌شود و به هر کس که دوست دارد فحش می‌دهد. معنی فضای مجازی این نیست که هر وقت، هر کس خواست فحش بدهد. ما باید فرهنگ استفاده از فضای مجازی را یاد بگیریم.
دوست صمیمی تو، مهدی طارمی به پرتغال رفت و علیرضا بیرانوند هم انگار از ایتالیا پیشنهاد داشت. نظرت درباره انتقال آنها چیست؟
بعید است علیرضا بیرانوند از پرسپولیس جدا شود، چون او این تیم را دوست دارد و می‌خواهد همانجا بماند و فوتبالش را ادامه دهد. برای مهدی اما خیلی خوشحالم که بالاخره وارد فوتبال اروپا شد. او می‌توانست زودتر بیاید و در سن و سالی کمتر طعم حضور در اروپا را بچشد. وقتی در قطر بود بارها از او خواستم که بیاید اما شاید به نظر خودش می‌توانست در قطر پیشرفت کند. ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است، خوب شد که طارمی چنین تصمیمی گرفت و امیدوارم در ریو آوه خوب کار کند و پیراهن تیم‌های بزرگتر را بپوشد.
انگار در سن‌پترزبورگ راحتی و هواداران و مدیران باشگاه زنیت هم از عملکردت راضی هستند.
واقعا ما هواداران فوتبالدوست، فهیم و خونگرمی داریم که جو مثبتی را برای ما بازیکنان به وجود آورده‌اند. در باشگاه هم همه چیز سر جای خودش است و یک تیم حرفه‌ای مشغول به کار هستند.
می‌دانی قیمت تو در ماه‌های اخیر افزایش پیدا کرده؟
نه، چند شده؟
حدود 16، 17 میلیون یورو.
خدا بده برکت.
مصاحبه را خودت تمام کن.
من یک انتقاد دارم و آن هم این است که چرا تیم ملی باید با بنگلادش بازی کند؟
اما این بازی لغو شد.
همان بهتر که با بنگلادش بازی نکردیم. با تمام احترام به این تیم، آرزوی آنها است که با ایران بازی کنند اما ما نباید چنین درخواستی را بدهیم و قبول بکنیم. برای ما افت دارد که با چنین تیم‌هایی بازی کنیم.
