صبح امروز جواد خیابانی گزارشگر و مجری مطرح تلویزیون میهمان برنامه سلام صبح بخیر در شبکه سوم سیما بود.
به گزارش ورزش سه ، خیابانی پس از پخش یک دابسمش از گزارشگری اش با خنده گفت: ابتدا باید بگویم کار کردن در این سازمان را دوست دارم و به آن افتخار می کنم. این گزارش خوب بود ولی دابسمشی که ساخته بودید خیلی بهتر بود. این دابسمش ها را به خود من بدهید.
او ادامه داد: به همه قدیمی ها سلام می کنم. جا دارد امروز که به عنوان روز صداوسیما است ما از هم کسانی که جا پایشان گذاشتیم و اثرگذار بودند یاد کنیم. ما که کم اثر هستیم اما ای کاش یادی کنیم از عطالله بهمنش که روحش هم پرواز می کند، بهرام شفیع، کاووسی، علی اکبر محمدی بقا و کسانی که فوتبال گزارش کردند. بچه های شبکه ورزش هم خیلی خوب بودند و مثل شما بااستعداد هستند. جوانهای خودمان در شبکه سه و شبکه های دیگر خیلی خوب هستند و امیدوارم همیشه باشند. ما که دیگر آفتاب لب بام هستیم و داریم می رویم. امیدوارم ورزش در سازمان صداوسیما بماند.
این گزارشگر فوتبال درباره ماجرای لاغری اش گفت: غصه خوردم، شما هم غصه بخورید لاغر می شوید. سه سال پیش که همه می دانند یک عمل لاغری انجام دادم اما بعدها هم دچار حادثه ای شدم که دوباره چند عمل انجام دادم. اما این حرفها مهم نیست و مهم این است که حالا زنده و اینجا هستم.
خیابانی با اشاره به عکسی که در دیوار تصویری برنامه به نمایش گذاشته شد، درباره شایعه شیمی درمانی اش اظهار کرد: آن عکس در اداره ورزش و جوانان ارومیه گرفته شد و من 10، 15 سال است سعی می کنم یک برنامه بسازم که به تاریخ ورزش ایران بپردازد. این تاریخ از تپه حصار حسن بیک از 7 هزار سال پیش آغاز می شود و جام حسن بیک هم حس نوستالژیکی دارد. ورزش ما صرفا معطوف به دوران معاصر و صفوی و چوگان و حضور مغول ها نیست بلکه مربوط به چند هزار سال قبل است.
درادامه یکی از مجریان برنامه به بازخوانی توییت های مربوط به جواد خیابانی پرداخت و با عکسهای قدیمی او نیز خاطره بازی شد. خیابانی بعد از شنیدن توئیت ها خندید و سریعا به عکس ها واکنش نشان داد.
خیابانی درباره عکسها با بیان اینکه «آن موقع موبایل نبود که چیک و چیک و چیک عکس بگیریم» درباره عکسی که به دوران جنگ مربوط می شد، از حرف زدن درباره جانبازی در جنگ پرهیز کرد و صرفا گفت: ما دوست داشتیم برویم و از کشورمان دفاع کنیم. رفتیم و دفاع کردیم و خوشحالیم.
این گزارشگر درباره شایعه دستفروشی اش توضیح داد: این عکس که می گفتند در آن من دارم دستفروشی می کنم به فینال جام جهانی فرانسه مربوط است که به عنوان گزارشگر در آن حضور داشتم. البته دستفروشی افتخار من است و در استادیوم آزادی تخمه و بستنی فروختم، افتخارم این است که کار کردم و زندگی ام را به جایی رسانده ام که حالا احساس غرور دارم اما اینجا داشتم گزارشگری می کردم.
وی در این باره که برخی می گویند خیابانی پیر شده است، از خاطره یکی از گزارشگری هایش یاد کرد و گفت: در فینال جام جهانی 1998 یکی از گزارشگران کلمبیایی به من گفت تو چند سالت است؟ گفتم من 32 سال دارم. جواب داد یک 32 ساله را فرستاده اند گزارش کنی؟ تو باید فعلا بروی آموزش ببینی و 50، 60 ساله که شدی گزارشگری فوتبال کنی، چون این کار، کار بچه ها نیست. من گزارش هایی که در جوانی داشته ام اگر حالا داشتم طور دیگری بود. چیزی از گزارش بازی ایران استرالیا یادم نمی آید و همه چیز آن حسی بود و فقط باید می گفتم باید پیرزن فلان شهرستان و بچه فلان نقطه هم خوشحال شود. البته که به انتخاب مردم احترام می گذارم اما بازی ایران پرتغال گزارش بهتری بود.
او درباره اشتباهی که در بازی پرسپولیس و الغرافه داشت توضیح داد: صندلی اجرای من آنطرف استودیو بود. در مسیر یکهو گل پخش شد. در مسیر رفتن بودم که دیدم. فکر کردم بازی ادامه پیدا کرده. شما فضا را نمی بینید، بازی را می بیند.
خیابانی درباره اشتباهش در اعلام نتیجه بازی ذوب آهن در لیگ قهرمانان که خیلی در فضای مجازی پیچید گفت: من که بازی را نمی دیدم. به بنده خبر می دهند. گفتند دو بر یک ذوب آهن برده و بعد گفتند نه سه بر صفر باخته است. من که بازی را نمی بینم.
او در پاسخ به این سوال که از شوخی های مجازی اذیت نمی شوید گفت: اذیت نمی شوم که هیچ، خوشحال هم می شوم. شوخی ها نشان می دهد مورد توجه هستم، مردم علاقه دارند، انتظار دارند و اینکه دوست ندارند اشتباه کنم.
خیابانی همچنین گفت: من اگر سن الانم را داشتم، گزارش بازی ایران و استرالیا و ایران و آمریکا را قبول نمی کردم و رد می کردم. آن موقع جوان بودم. شما به گزارش من در بازی اسپانیا و ایران دقت کنید. مقایسه کنید. به نظر خودم بهتر بود. من خودم راضی تر بودم. من به نگاه مردم احترام می گذارم ولی من واقعا یادم نمی آید که در بازی ایران و استرالیا چه گفتم مگر اینکه بازی را ببینم. همه اش حس است دیگر. من به مردم فکر می کنم در لحظه گزارش. اینکه دل مردم را شاد کنم.(در این لحظه خیابانی بغض گرفت)
او با دیدن کاریکاتوری از خود با خنده گفت: من دیگر اینقدر چاق نیستم.
خیابانی در این باره که آیا جوک ها را برایش می فرستند با خنده گفت: جوک ها را اول برای من می فرستند و بعد از تائیدم منتشر می شود!