آمریکا باید در تعهدات امنیتی به همپیمانانش تجدید نظر کند

آمریکا باید در رویکردش نسبت به تعهد به همپیمانانش بازنگری کند و در این میان گسترش "بازدارندگی هسته‌ای" هم بسیار پرمخاطره است.

به گزارش خبرآنی، پایگاه آمریکایی نشنال اینترست در تحلیلی با مضمون مخاطرات دفاع آمریکا از هم‌پیمانانش به بیان نظراتش پرداخته و نوشته است، درخواست‌های آمریکا از کره شمالی و ایران یک نکته مشترک مهم دارد. مقامات آمریکا در دولت‌های مختلف این کشور تاکید داشته‌اند این کشورها نباید به سلاح اتمی یا قابلیت‌های موشک‌های بالستیک دست پیدا کنند. آمریکا این فرضیه را مطرح می‌کند که حتی یک زرداخانه هسته‌ای کوچک نه تنها تبدیل به تهدیدی غیرقابل قبول برای صلح منطقه‌ای می‌شود بلکه همچنین تهدیدی بزرگ برای امنیت خود آمریکا به حساب خواهد آمد. [ایران همواره تاکید کرده سلاح‌های هسته‌ای جایی در راهبردش ندارند.]

البته نگرانی داشتن در قبال تهدید شدن خاک کشور آمریکا چندان وارد نیست؛ مگر آنکه واشنگتن امنیت و آسایش خود را به قیمت دفاع از هم پیمانان آسیب پذیرش و مشتریان امنیتی خود به خطر بیاندازد.

به این ترتیب یک تمایز اساسی میان رویکرد "بازدارندگی مستقیم" نسبت به حمله در برابر خاک خود آمریکا و "بازدارندگی توسعه یافته" در قبال حمله به یک طرف ثالث هم‌پیمان آمریکا آشکار می‌شود. مورد اول اعتبار زیادی دارد اما مورد دوم اعتبارش به میزان چشمگیری کمتر است.

آمریکا در زمان جنگ سرد با موفقیت توانست اتحاد جماهیر شوروی را حتی با وجود داشتن هزاران سلاح هسته‌ای و موشک‌های پیچیده برای شلیک آنها از حمله بازدارد. رهبران آمریکا در عین حال به دکترین نابودی تضمین شده دو طرفه نیز متکی بودند که بر مبنای آن فرض می‌کردند مسکو هرگز به خاک آمریکا حمله نمی‌کند چون می‌داند که حمله تلافی جویانه آمریکا نیز به حدی ویرانگر خواهد بود که اتحاد جماهیر شوروی را از بین ببرد.

واشنگتن به کرملین هشدار داده بود یک چنین اقدام تلافی جویانه‌ای نه فقط در صورت حمله مسکو به خاک خود آمریکا بلکه در صورت حمله نیروهای شوروی به هم‌پیمانان اروپایی آمریکا و یا شرکای کلیدی آمریکا در شرق آسیا نیز اعمال خواهد شد.

با توجه به اینکه جنگ سرد سرانجام بی سر و صدا پایان یافت، رهبران آمریکا نتیجه گرفتند که رویکرد بازدارندگی توسعه یافته به خوبی مؤثر بوده و می‌تواند به طور کلی برای شرایط و دوره‌های متفاوت‌تر کاربرد پیدا کند. این فرضیه یک فرضیه ناقص است، اگرچه مقام‌های کرملین ظاهراً معتقد بودند که آمریکا ممکن است ریسک راه اندازی جنگ هسته‌ای در راستای دفاع از یک موهبت راهبردی و اقتصادی مهم مثل غرب اروپا را مرتکب شود اما در عین حال تردید داشتند که واشنگتن دست به چنین سیاستی به منظور دفاع از کشورهای کوچک‌تر در اطراف مرزهای روسیه بزند.

رویکرد بازدارندگی توسعه یافته مستلزم افزایش ریسک‌های آمریکا در مواجهه با کره شمالی و ایران نیز است. اگر چه شواهد آن قطعی نیستند اما احتمالاً پیونگ یانگ یک زرادخانه هسته‌ای کوچک دارد و حکومت کره شمالی مطئمنا تلاش زیادی برای ساخت یک سیستم موشکی قابل اعتماد به خرج داده است. البته برنامه ایران در این حوزه اینگونه نیست. ایران هیچ آزمایش هسته‌ای برخلاف چندین آزمایش هسته‌ای کره شمالی از سال ۲۰۰۶ تاکنون، انجام نداده است و توافق هسته‌ای برجام که ایران در سال ۲۰۱۵ امضا کرد محدودیت‌هایی را برای برنامه هسته‌ای آن به وجود آورد.

با این حال خروج یک جانبه آمریکا از توافق برجام، خشم ایران را در پی داشت و تهران اکنون شروع به غنی سازی فراتر از محدودیت‌های تعیین شده از جانب توافق برجام کرده است.

واشنگتن آشکارا نگران است اما این شانس که کره شمالی دست به یک حمله برنامه ریزی شده به آمریکا بزند به شدت بعید به نظر می‌رسد و حتی اگر زرداخانه هسته‌ای کره شمالی توسعه یابد نیز همچنان بعید خواهد بود.

برخی کارشناسان متذکر شده‌اند که سلاح‌های هسته‌ای بازدارندگی نهایی را رقم می‌زند اما این سلاح‌ها برای ارعاب تاثیرشان کمتر بوده و کمتر برای یک جنگ قابل استفاده هستند. در واقع استفاده از این سلاح‌ها تنها زمانی از جانب رهبران سیاسی یک کشور سرخواهد زد که آنها بخواهند دست به خودکشی شخصی و ملی بزنند.

هنوز شواهدی وجود ندارد که نشان دهد رهبران کره شمالی با چنین توصیفی همخوانی دارند.

چنانچه آمریکا بر تداوم دفاع از هم پیمانان و مشتریانش در شرق آسیا و خاورمیانه تاکید کند فاکتور ریسک افزایش می‌یابد. با توجه به وجود انشقاق سیاسی در شبه جزیره کره و تنش‌های که این انشقاق در هفت دهه گذشته ایجاد کرده، با این حال خطر بالا گرفتن جنگ میان کره شمالی و همسایگانش در تمام مدت برقرار بوده است.

درگیر شدن آمریکا در یک چنین جنگی به دلیل تضمین‌های امنیتی‌اش به سئول و توکیو یک سناریو محتمل است که می‌تواند در ادامه منجر به حمله‌ای هسته‌ای از سوی کره شمالی به آمریکا شود.

در خاورمیانه نیز یک ریسک مشابه در حال به وجود آمدن است؛ جایی که آمریکا خودش را به طرزی احمقانه به درگیری‌های ایران با اسرائیل و قدرت‌های عربی مشخصی مثل عربستان گره زده است. مجدداً در این مورد نیز خطر این "فرض" که ایران در صورت داشتن سلاح هسته‌ای بدون توجیه به خاک آمریکا حمله کند شدیداً بعید است اما هر گونه جنگی میان تهران و یا یک یا تعداد بیشتری از دشمنانش که از کنترل خارج شود، به دلیل تعهدات امنیتی تلویحی واشنگتن به اسرائیل و تا حدی نیز به عربستان، آمریکا را نیز درگیر این جنگ ساخته و خطری بسیار بزرگ‌تر به وجود خواهد آورد.

رهبران آمریکا همچنان می‌توانند به اعتبار فراوان یک بازدارندگی مستقیم برای خاکشان اطمینان داشته باشند اما رویکرد بازدارندگی توسعه یافته و کشیده به شرق آسیا و خاورمیانه، در بردارنده یک سطح افراطی از ریسک است.

واشنگتن باید به همپیماناش اطلاع دهد که دیگر حاضر به اینکه چنین ریسکی را بپذیرد، نیست. این همپیمانان نیز بعد از آن نیاز پیدا خواهند کرد که تصمیم بگیرند خودشان به عنوان یک سیاست امنیتی قابل اعتمادتر رو به "بازدارندگی هسته‌ای" بیاورند. (در واقع یکی از رازهای که تقریباً همه در امور بین‌الملل می‌دانند این است که اسرائیل هم اکنون چنین زرداخانه‌ای دارد.)

به طور خلاصه باید گفت آمریکا نیاز دارد که ریسک‌هایش را به کشورهایی واگذار کند که منافع بیشتر و مستقیم‌تری در هر گونه بازدارندگی در برابر دشمنان آمریکا دارند.

انتهای پیام

آخرین خبر ها

پربیننده ترین ها

دوستان ما

گزارش تخلف

همه خبرهای سایت از منابع معتبر تهیه و منتشر می‌شود. در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.