«قتل جمال خاشقجی و مرگ محمد مرسی نمادهایی از دورانی هستند که حکومت با زور نه تنها مواخذهای در پی ندارد، بلکه به آن پاداش هم داده میشود».
به گزارش خبرآنی، شبکه تیآرتی ترکیه در مطلبی تحلیلی به خشونت سیاسی در جهان امروز پرداخته و حمایت از حاکمان مستبد را زمینهساز بروز چنین خشونتهایی عنوان کرده است. این رسانه در این مطلب آورده است: «جورج اورول، نویسنده انگلیسی در رمان پادآرمانشهری «۱۹۸۴» نوشته است: اگر تصویری از آینده میخواهید، چکمهای را تصور کنید که با قدرت روی صورت یک انسان فرود میآید. این جمله مصداق زمانه ماست. خیلی تعجببرانگیز نیست که چرا در سال ۲۰۱۹ این جمله به طرز تکاندهندهای درست به نظر میرسد.
این موضوع در میانه ظهور حکومتهایی که «بر محور خشونت» پیش میروند، حس میشود. این اصطلاحی است که یک ناظر در توصیف سیاست دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در شکنجه هزاران کودک مهاجر در اردوگاههای آمریکا به کار برده است.
با این حال تشبیه اورول در نظر نگرفته است که وقتی کف چکمه با مالیده شدن بیش از حد بر روی خون و استخوان از بین برود و پایی که در آن چکمه است نتواند حرکت کند، چه خواهد شد؟ خشونتی که از اول هرگز با این مقدار دوراندیشی همراه نیست، در نهایت در مقطعی رسواکننده میشود.
به نظر میرسد در روزهای اخیر این خشونت برای دو رهبر جهانی یعنی عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهوری مصر و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در حال تبدیل شدن به رسوایی است. هر دوی آنان با سرکوب خشونتبار جامعه مدنی رویه استثماری انگلیس را پیش گرفتهاند؛ روشی که در نهایت پایان یافت.
گزارشی که روز چهارشنبه از سوی سازمان ملل درباره قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی توسط عربستان منتشر کرد و مرگ غیرمنتظره محمد مرسی، رئیس جمهوری پیشین مصر در دادگاه، نقاب از چهره دیکتاتوری بن سلمان و سیسی برداشت. مرگ مرسی پس از سالها حبس در شرایط دشوار رخ داد و قتل جمال خاشقجی در ۲ اکتبر ۲۰۱۸ در کنسولگری عربستان در استانبول نمونه کاملی از خشونت است.
ولیعهد عربستان که سازمان ملل او را در پس پرده قتل خاشقجی میداند، هرگز فکر نمیکرد برای این خشونت شنیع و آشکار به دلیلی نیاز داشته باشد. خشونت شاخصه اوست.
قتل خاشقجی برای کسانی که بخواهند مسیر او را دنبال کنند، هشداری بسیار آشکار است.
گزارش سازمان ملل مدارکی را ارائه کرده که نشان میدهد قتل خاشقجی اتفاقی نبوده و در روند تلاش برای بازگرداندن او به عربستان یا درگیری با نیروهای امنیتی عربستان اتفاق نیفتاده است. گزارش سازمان ملل نشان میدهد که برای این قتل از پیشبرنامهریزی شده و با اندیشه قبلی درباره روش قطعه قطعه کردن جسد صورت گرفته است. با این که عربستان مسئولیت قتل خاشقجی را پذیرفته، جسد او همچنان پیدا نشده است.
در همین حال جسد مرسی در مصر به خاک سپرده شد. نخستین رئیس جمهوری مصر که در روندی دموکراتیک انتخاب شد، به دلیل شرایط حبسش که با شکنجه همراه بود، نتوانست مدت زیادی را در زندان و حبس انفرادی مکرر دوام بیاورد.
بر مبنای این گزارش، نیروهای امدادی برای رسیدگی به وضعیت مرسی به مدت ۲۰ دقیقه تأخیر داشتند. مرگ مرسی به دلیل فشار خون بالا و دیابت، به منتقدان سیسی اجازه داد سیستم سو استفادهگر و پرجمعیت و بدنام زندانهای مصر را نشانه بروند؛ زندانهایی که به گفته گروههای مدافع حقوق بشر، صدها زندانی سیاسی در آنها حبس هستند و برخی از آنان به اعدام محکوم شدهاند.
نگه داشتن مرسی در شرایطی بیرحمانه برای سیسی که نمیتواند بدون عرق ریختن در یک مصاحبه خبری تلویزیون آمریکا ظاهر شود، فرصتی بود تا درباره قدرت پایدار "ناصریسم" (جمال عبدالناصر) به دیگران هشدار دهد.
با این حال رفتار خشونتآمیز سیسی علیه مرسی چنان تأثیر عکسی داشت که حتی توجه لیبرالهای دوآتشه غربی را نیز به خود جلب کرد. فعالیت دور از ذرهبین منتقدان، برای سیسی که فعالیتش وابسته به بیتفاوتی جهان نسبت به رنجهای جامعه مصر است، امری حیاتی است.
شخصیتهای سیاسی اما در سراسر جهان با اندوه درباره درگذشت مرسی صحبت کردند. حتی نور الحسین، مادر پادشاه اردن که همسر درگذشتهاش با اخوان المسلمینِ مرسی رابطه دوستانهای نداشت، در توئیتر نوشت: روح نخستین و تنها رئیس جمهوری مصر که به طور دموکراتیک انتخاب شد، شاد باشد.
چنین مسائلی اما تأثیری بر درآمدهای مصر و عربستان نمیگذارد و این به آن معنا است که اطرافیان بن سلمان و دار و دسته نخبگان سیاسی سیسی در آینده نزدیک با تنگنای مالی روبهرو نخواهند شد زیرا مرگ یک نویسنده مردم را از خرید محصولات پتروشیمی عربستان باز نمیدارد.
کمکهای نظامی آمریکا به حاکمیت نظامی سیسی کاهش نخواهند یافت زیرا این پرداختهای چند میلیارد دلاری به مدت چهل سال بخش لاینفک سیاست خارجی آمریکا بوده است.
رئیس جمهور آمریکا بر این باور است که سیسی و بن سلمان، همچون او افراد هوشمندی هستند. شاید او، آنان را رهبرانی تجسم میکند که اگر در خصوص مسائل مسلمانان به رأی آنان نیاز داشته باشد، میتواند روی آنها حساب کند.
به عبارت دیگر، ترامپ به فرصتهایی که چکمه خشونت در اختیارش میگذارند، علاقه دارد. چکمه ترامپ، پول او است. رأی اعتماد رئیس جمهوری آمریکا به سیسی و بن سلمان و ناتوانی او برای تفکر بدون دروغ، زندگی را برای ولیعهد عربستان و رئیس جمهور مصر بسیار آسان کرده اما رابطه فعلی میان این سه رهبر، ارتباطی پایدار نیست.
بن سلمان و سیسی چندان درباره اقدامات احتمالی رئیس جمهوری بعدی آمریکا دوراندیشی نمیکنند. حتی هماکنون سنای آمریکا لایحهای را در دست بررسی دارد که میتواند کمک نظامی به عربستان را بر سر نقض قوانین جنگی در یمن متوقف کند. مسلماً این باراک اوباما بود که چراغ سبز جنگ یمن با تسلیحات آمریکایی را به ریاض نشان داد. شاید در آن زمان تصور نمیکرد که جانشینش یک نژادپرست باشد.
ترامپ همچون همتای پیشین خود وارث دیرینه امپراتوری انگلیس و تدابیر اجتماعی نژادپرستانه آن بوده و خود نیز بر آن افزوده است. نتایجی که اخیراً از نظرسنجیهای داخلی کمپین ترامپ افشا شده، نشان میدهد که او در ایالات چرخشی کلیدی از رقبای دموکرات خود عقب افتاده است. این نتایج باید سیسی و بن سلمان را به این فکر بیندازد که تا چه زمانی میتوانند به رویه فعلی خود ادامه دهند و تحت حمایت یک رئیس جمهوری نهیلیست آمریکایی باشند.
به عبارت دیگر، سیسی و بن سلمان باید بیندیشند که چکمههایشان تا چه زمانی میتواند صورت مردم را لِه کند.
مشکلات عربستان و مصر فراتر از روزنامهنگاران مخالف و اخوانالمسلمین است. هر دو کشور با بحران جدی و بزرگ آبوهوایی روبهرو هستند که نمیتوانند آن را بخرند یا راه خود را از آن جدا کنند.
اما جهان چگونه به این نقطه رسید؟ ساده است که ترامپ را مقصر این مسائل بدانیم اما کلیت سیاست خارجی آمریکا برای ایجاد زمینه چنین خشونتهایی و پاداش دادن به آنها درخورِ انتقاد است.
انتهای پیام