به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، در سیامین سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب، روایت یک عکس و خاطره زیبا را مرور میکنیم؛ خاطرهای از حضور امام خمینی(ره) به یک مدرسه در سال ۱۳۵۸.
مرتضی الماسی فرهنگی ناحیه یک آموزش و پرورش قم، هنوز بعد از چهل سال با ذوق به خاطره حضور امام(ره) در کلاس درس اشاره میکند؛ این خاطره با یک عکس مرتبط است؛ عکسی که در رسانهها و فضای مجازی بارها و بارها منتشر شده است.
این عکس به سال ۱۳۵۸ باز میگردد در دبستان فیض؛ یادآوری این روز هنوز اشک را مهمان چهرهاش میکند؛ انگار به ۴۰ سال پیش بازگشته است.
خودش میگوید: «آن روز سر کلاس بودیم و یکدفعه صدای همهمهای از بیرون کلاس بلند شد؛ کنجکاو شده بودیم که چه اتفاقی افتاده است اما معلم اجازه نداد که بیرون برویم؛ میدانستیم یک چیزی پیش آمده است اما باید ذهنمان را متمرکز درس میکردیم که البته خیلی در آن لحظه سخت بود».
ادامه میدهد: «هنوز چند دقیقهای نگذشته بود که درِ کلاس باز شد؛ باورش سخت بود؛ امام(ره) در کلاس ما بودند و با محبت نگاهمان میکردند.
آن روز، خیلی روز عجیبی بود، افتخاری بود که نصیب ما شد؛ یادم میآید من مبصر کلاس بودم و با سرعت خودم را به ردیف اول رساندم، تا بتوانم از فاصله نزدیک تر امام(ره) را ببینم».
مدرسه فیض به دلیل قدمت بالای ساخت در طرح تخریب و بازسازی قرار گرفت و اکنون پس از تخریب و بازسازی مجدد با نام دبیرستان دخترانه حضرت زهرا(س) شناخته میشود.
***
مهر ماه سال 1358 و در شروع اولین سال تحصیلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی در دبستان فیض قم و در جمع دانشآموزان این مدرسه حضور یافتند و خطاب به دانشآموزان و معلمان مطالبی بیان فرمودند. ایشان با اشاره به فطرت پاک کودکان بر تربیت اسلامى آنها تأکید ورزیدند.
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
من امروز، که روز اول تحصیل است و روز اول باز شدن مدارس است، پیش این اطفال کوچک دبستانى آمدهام که اینها به فطرت نزدیکترند: کُلُّ مَولُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ ثُمَّ إِنَّ أَبَوَاهُ یُهَوِّدانِهِ و یُنَصِّرَانِهِ و یُمَجِّسَانِهِ این بچه ها جدید العهد به ملکوت هستند. آن کدورتهایى که از طبیعت عاید انسان مىشود و آن کدورتهایى که از دولت طاغوتى نصیب ما شد اینها از او دور بودند. جوانان ما را نگذاشتند تربیت انسانى بشوند. این کودکها، که الآن در پیش من هستند و با فشار به دامن من هجوم مى آورند، مورد علاقه من هستند، بچه هاى من هستند، عزیزان من هستند، به ملکوت نزدیکند، از آلودگی هاى طبیعت دورند. و من امیدوارم که معلمهاى این بچه ها و این کودکها در تربیت انسانى- اسلامى اینها کوشا باشند؛ و از آن تعلیمات سوئى که در سابق بود مُبرا باشند.
معلمان مدارس در هر جا هستند عنایتشان به این کودکها بیشتر باشد؛ که این کودکها امید آتیه مملکت ما هستند. با کودکهاى امروز، انسانها و دانشمندان فردا درست مى شود. اینها هستند که در آتیه مملکت ما را اداره مىکنند؛ و پس از ما اینها باید استقلال مملکت و آزادى را حفظ کنند. معلمان از این کودکهاى نورس قدردانى کنند؛ و این کودکهاى نورس را، که آلوده نیستند به آن چیزهایى که ما بزرگها آلوده هستیم، نگذارند آلوده شوند.
تربیتها تربیتهاى دینى باشد. اسلام، تمام آزادیها و استقلالها را بیمه مىکند. بچه هاى کوچک ما را اگر اسلامى بار بیاورید، استقلال و آزادى مملکت شما بیمه خواهد شد. از این کودکها قدردانى کنید. و از این عواطف کودکانه آنها من تشکر مىکنم. من اینها را دوست مىدارم، همان طور که شما عزیزان خودتان را دوست دارید. اینها همه عزیزان من هستند و نور چشم من هستند؛ و در آتیه امید ما به اینهاست.
من از خداى تبارک و تعالى سلامت و سعادت این قشر کودکان را، که مایه سرفرازى ما در آتیه باید بشوند، تشکر مىکنم؛ و به همه دعا میکنم. خداوند این غنچه هاى نزدیک به شکوفا [یى] را در تربیت اسلامى شکوفا کند. خداوند این بچههاى لطیف ظریف انسانى را در پناه خود حفظ کند، و نور فطرت آنها را شکوفا کند.
من بیش از این طول کلام نمى دهم، که این بچه ها در این فشار، ناراحت هستند و در آفتاب از گرما ناراحت مىشوند. خداوند همه شما را سعادتمند کند. خداوند مملکت ما را به وجود شما مستقل کند.
و السلام علیکم و على عباد اللَّه الصالحین(صحیفه امام، ج10، ص: 86- 88)
انتهای پیام/