به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، محمدابراهیم محمدی کارشناس مسائل تربیتی یادداشتی را در اختیار این خبرگزاری قرار داده است: اتفاق ناگوار روزهای اخیر در برخی مدارس کشور و ترویج بدخواهانه آن در فضای مجازی موجب شد تا اهل فکر و دغدغههای تربیتی، هر یک از موضعی ابراز نظر کنند.
این اتفاق که نه بیسابقه بود و نه بیتکرار، لازم کرد تا کارگزاران امر تربیت فارغ از مسائل جاری و اوضاع فکری و سیاسی برای گذر از آن چارهاندیشی کنند.
حرکتهای اخیر که در پوشش شادی ونشاط دانشآموزی و در ایامی که مربوط به گرامیداشت معلم، انجام گرفت گویای فقر برنامه و فقدان جایگزینهای مناسب با حال و هوای مناسبتها و بهخصوص نیاز و اقتضائات سنی و جنسیتی دانشآموزان بود.
جای آن بود تا عوامل مسؤول به جای دشمنسازی به ضعف و قصور حاکم بر نظام برنامهسازی فرهنگی و هنری اعتراف و برای جبران وجایگزینهای مناسب، به مردم نگران و مربیان دست خالی وعده تحول میدادند.
ماهمانگونه که نمیتوانیم در اصل شادی دانشآموزان تردید کنیم، نباید در ضرورت تعریف شادی و قالب و پوششها نیز حاشا کنیم؛ این تأسف بار است که به دلیل نگاه سطحی به امور تربیتی و اشتغالات ذهنی به امورات دفعی، میدانی و اجرایی از فرصت اندیشه ورزی در ساحت نیازها و ضرورتها غفلت کنیم.
موضعگیریهای انفعالی در مقابل این دست اتفاقات البته پرتکرار، نشان از غربت آموزههای فطری دین در حوزههای نشاط، شادی و شادابی جامعه هدف دارد؛ فقدان برنامههای شاد و با نشاط در مدرسه بعضاً موجب میشود تا دانشآموزان و مربیان به جایگزینهای ناصواب دستاندازی کنند.
به دیگر سخن بی پاسخ انگاری دین در حوزه فعالیتهای اجتماعی و جمعی موجب میشود نیاز فطری دانشآموزان از مجراهای نادرست تأمین شود.
در توضیح و توجیه حادثه ناصواب اخیر که البته خیلیها قانع نشدند باید امور تربیتی به خود بیاید و با استفاده از فضای اسلامشناس که خوشبختانه روزنههای نوین زیادی برای زندگی امروزین از مبانی فقهی استنباط و استخراج کردهاند برای گذر از سالها، برنامههای تاریخ گذشته چاره کند و با ارائه برنامههای عصری به نیازها و مطالبات دانشآموزان امروز پاسخ شایسته دهد.
امور پرورشی باید از ظرفیت دانشمندان علوم تربیتی و مجتهدین جوان و فاضل حوزه برای نوسازی برنامههای تجویزی استفاده کند؛ هر چند این اقدام باید سالها پیشتر صورت میپذیرفت ولی باز هم قابل جبران است.
جای پرسش دارد که امور تربیتی چرا پس از گذشت چهل سال از انقلاب نمیتواند گفتمان تربیتی در نظام تعلیم و تربیت بینالمللی ارائه کند و به جای انفعال که فعالانه در عرصه هماوردهای فرهنگی و تربیتی نقشآفرینی کند.
یکی از گامهای مهم در منشور گام دوم انقلاب، گذر از درگذشته ماندن و حرکت های انفعالی در حوزه مسائل اندیشهای بهخصوص گفتمان تربیتی است؛ خوشتر بود دستاندر کاران در باب حادثه اخیر و آسمان و ریسمان کردنها، از مردم در باب کوتاهیهای که در اسلامیسازی مدارس صورت گرفته عذرخواهی میکردند.
اسلامیسازی را به عمد گفتم تا تأکید کنم فقه تربیتی اسلام برای مدارس عصری ما نسخه گذر از این دست اتفاقاتی که ناشی از در گذشته ماندن است، دارد.
حادثه اخیر هرچند حاصل کوتاهی کارگزاران امور تربیتی در سالهای گذشته نیز است، این پیام را دارد که باید دانشآموزان و مربیان را برای دسترسی به برنامههای شاد و نشاط بخش یاری کرد و دیگر اینکه شایسته است بهجای صرف وقت در فعالیتها و جریانسازیهای رسانهای و تصدیگریهای وقت سوز و هزینهبر به فکر تولید برنامه در تراز نظام اسلامی بود.
مکرراً تأکید میکنم که این دست اتفاقات به ضعف هدف گذاریهای پرورشی بعد از دوره احیای امور تربیتی برمیگردد
و شایسته است برای آسیبشناسی بهتر و پیشگیری عالمانه از این دست اتفاقات، معاونان پرورشی دوره پسااحیا در یک مناظره عمومی و مردمی برای این دست اتفاقات ساختارشکنانه توجیهات اقناعی ارائه کنند.
انتهای پیام/