به گزارش خبرنگار خبرآنی، پژوهشهای بالینی فراوانی در خصوص استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی در ترمیم ضایعات غضروفی صورت گرفته است.
با توجه به تعدد منابع تأمین سلولهای بنیادی مزانشیمی، این که کدام نوع از این سلولها برای ترمیم ضایعات غضروفی مناسبتر هستند، سوالی است که پاسخ به آن حائز اهمیت خواهد بود.
با هدف پاسخ به این سوال، دکتر اسلامی نژاد، محمد علی خلیلی فر، دکتر قاسم زاده، دکتر بهاروند و همکارانشان در پژوهشگاه رویان و دانشگاه علوم پزشکی بابل، پژوهشی را طراحی کردند که طی آن سلولهای بنیادی مزانشیمی از مغز استخوان، بافت چربی و گوشهای خرگوش برداشت شد و در شرایط آزمایشگاهی کشت و تکثیر یافتند.
سرعت تکثیر و توان تمایزی این سلولها به سلولهای غضروفی (کندروسیت) و ایجاد تجمعات غضروفی با روشهای آزمایشگاهی بررسی و مقایسه شد.
سپس به منظور مقایسه توان ترمیمی، ضایعه غضروفی در حیوان مدل آزمایشگاهی (خرگوش) ایجاد و سلولهای بنیادی مزانشیمی در داربست کلاژنی به محل ضایعه پیوند زده شد.
نتایج این پژوهش که در مجله بینالمللی یاخته (cell journal) به چاپ رسیده است، نشان داد، با آنکه سلولهای بنیادی مزانشیمی برداشت شده از بافت چربی بالاترین سرعت تکثیر را دارند اما نسبت تمایز به کندروسیت در آنان پایین است.
سلولهای بنیادی مزانشیمی برداشت شده از گوش بهترین بازده را در سرعت تکثیر و تمایز به کندروسیت نشان دادند.
همچنین نتایج پیوند به مدل آزمایشگاهی نشان داد سلولهای بنیادی مزانشیمی برداشت شده از مغز استخوان و گوش که در داربست کلاژنی قرار داده شده بودند، ۴ هفته پس از پیوند به شکل مؤثری منجر به ترمیم ضایعه غضروفی شدند.
نتایج این پژوهش نشان داد، گرچه اثر ترمیمی سلولهای مزانشیمی برداشت شده از گوش مشابه مغز استخوان است، اما با توجه به سهولت برداشت و سرعت بالای تکثیر گزینه مناسبتری برای ترمیم بالینی ضایعات غضروفی هستند.