«دو تیم پرسابقه کشور در شرایطی از لیگ قهرمانان آسیا حذف شدند که هیچ شانسی بیش از این برای آنان متصور نبود و حتی در این مرحله مقدماتی حرفی برای گفتن مقابل حریفان آسیایی نداشتند. این هشداری بسیاری جدی برای فوتبال ایران است.»
بیژن ذوالفقارنسب در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «درباره حذف زودهنگام دو باشگاه پرطرفدار و اصلی کشور یعنی پرسپولیس و استقلال از لیگ قهرمانان آسیا، نکات بسیاری گفته شده است. حداقل درباره پرسپولیس بهعنوان مدافع عنوان نایبقهرمانی آسیا، وداع با رقابتها در مرحله گروهی موضوعی است که ریشه آن را باید در نبود زیرساخت و برنامهریزی در باشگاههای ایران و اساساً فوتبال کشور و دلبستن به اتفاقات جستوجو کرد.
میتوان از چند عامل نام برد که سال گذشته در موفقیت باشگاه پرسپولیس نقش داشتند و در رأس آنها شخصیت، کاریزما و دانش فوتبالی برانکو ایوانکوویچ قرار میگیرد و دوم، همبستگی تیمی که بر اثر محرومیت پرسپولیس از پنجره نقلوانتقالات ایجاد شده بود. سوم شور و شوقی که تماشاگران ایجاد میکردند و خیلی حریفان نیمهحرفهای آسیایی را مقهور خود کردند.
سال گذشته و امسال، باشگاههای ایران بهعنوان باشگاه غیر حرفهای در سطح فوتبال حرفهای آسیا در صحنه رقابتها حاضر بودند. ظرفیت پایین مالی و مدیریتی و نبود سازوکارهای حرفهای در باشگاهداری از مرحله تدارکات تا قراردادهای داخلی و خارجی، کار را به جایی رسانده که فقط بر ظرفیتهای پنهان ورزشکاران تکیه میشود. این شرایط این احتمال جدی را ایجاد میکرد که امسال هم تیمهای ایران حداقل نه در مرحله گروهی ولی در مراحل حذفی، امکان رقابت با تیمهایی را که کاملاً برای این سطح فوتبال تجهیز شدهاند، نداشته باشند.
با وجود ناراحتی از ناراحتی هواداران میلیونی این دو باشگاه که برند فوتبال ایران محسوب میشوند، شاید این اتفاق ناخوشایند از زاویهای دیگر، باعث بیدارشدن برخی مسئولان ناآگاه به روابط بینالمللی ورزش شود و به آنها نشان دهد برای حضور در عرصههای بینالمللی نمیتوان با امکانات محلی به مصاف حریفان تدارکدیده رفت. مسائل مالی و شرایط اقتصاد ایران بهویژه در بُعد تأمین ارز و تنگناهای مالی تیمهای دولتی حتماً در شرایط موجود بیتأثیر نبوده اما فکر میکنم بیش از اینها این مدیریت دو باشگاه بوده که نتوانسته از داشتههای خود بهخوبی استفاده کند. باشگاه پرسپولیس با همین بودجه میتوانست در فصل نقلوانتقالات دو، سه بازیکن باکیفیت داخلی جذب کند. بحران هفتههای اخیر استقلال بههیچوجه زیبنده باشگاهی نیست که متجاوز از ۵۵ سال سابقه حضور در سطح اول ورزش کشور را دارد و حال در انعقاد یک قرارداد با مربی خارجی، اینگونه دچار چالش شده است.
اینها نتیجه مدیریتهای بسیار بسیار کماطلاع نسبت به فوتبال است. این که در یک بازی آسیایی، وقتی مدافع پرسپولیس از زمین خارج شود، ۶۰ درصد کیفیت خط دفاعی نزول کند و بازیکن جایگزین شاید سه بار هم تجربه در خط دفاع را نداشته باشد، برای باشگاهی در این سطح قابل چشمپوشی نیست. جذب بازیکنان ناآماده یا غیر مناسب برای تیمی که مدافع نایبقهرمانی آسیاست، یک اشکال مدیریتی است. وقتی برای جذب بازیکن بیکیفیت خارجی، در اتاقهای در بسته تصمیم گرفته میشود و مسائل غیر شفاف در قرارداد دیده میشود که پای جابهجایی برخی پولها به میان میآید، نیاز به نظارت خیلی دقیق نهادهای ورزشی ذیربط مانند وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال را اجتنابناپذیر میکند. امروز صد هزار دلار حدود یکمیلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان است که به یک بازیکن درجه سه خارجی داده میشود و دو بازی هم برای باشگاه انجام نمیدهد؛ در حالی که برای بازیکن بسیار باکیفیت داخلی ارقامی حدود یک میلیارد تومان، در نظر گرفته میشود و این در حالی است که مدیران این باشگاهها میتوانند در فصل نقلوانتقالات از مربیان خود بخواهند بهترینهای لیگ یک و دو را آنالیز کنند و برای جذب آنها وارد مذاکره بشوند. دو تیم پرسابقه کشور در شرایطی از لیگ قهرمانان آسیا حذف شدند که هیچ شانسی بیش از این برای آنان متصور نبود و حتی در این مرحله مقدماتی حرفی برای گفتن مقابل حریفان آسیایی نداشتند؛ این هشداری بسیاری جدی برای فوتبال ایران است.»