همزمان با وارد شدن جنگ ائتلاف آمریکایی مدعی مبارزه با داعش به مرحله پایانی خود پس از محاصره این گروه در آخرین پناهگاه خود در شهرک الباغوز، جهان اسلام با پدیده جدید دیگر مواجه می‌شود که خطر آن از داعش کمتر نیست. این پدیده جنایت و کشتار مسلمانان در دو مسجد در شهر "کرایست‌چرچ" نیوزیلند است که توسط یک تندروی راستگرای متعصب انجام شد و در اثر آن ۵۰ نمازگزار بی‌دفاع کشته شدند.
به گزارش خبرآنی، "عبدالباری عطوان"، سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای رأی الیوم و تحلیلگر سرشناس عرب در تحلیلی در این روزنامه درباره حمله تروریستی اخیر به دو مسجد مسلمانان نیوزیلند نوشت: پدیده "اسلام هراسی" یا "دشمنی با مسلمانان" در اروپا و به طور کلی در غرب یک پدیده جدید نیست بلکه بحث جدید این است که این پدیده رنگ و بوی تروریستی به خود گرفته و از اظهارات، نوشته‌های تحریک‌آمیز و بی‌حرمتی به گورستان‌ها به حد حملات خونین رسیده و درحال تغییر از اقدامات شخصی و محدود به اقدامات سازمان یافته و ایدئولوژیک است.
تحول خطرناک‌تری که جنایت دو مسجد نیوزیلند آن را فاش کرد این است که می‌تواند یک (نظریه) "قله کوه یخی" وجود داشته باشد، چراکه یک سازمان وجود دارد که در سایه تمرکز غرب بر پدیده "تروریسم اسلامی"، نسبت دادن این اتهام فقط و فقط به مسلمانان و همچنین اینگونه وانمود کردن که جامعه غربی قربانی بوده، در حال رشد است.
"برنتون تارانت"، عامل حمله مذکور پس از آمادگی کامل و با گوش دادن به موسیقی و فیلمبرداری از تمامی اقدامات خود از در خانه تا زمانی که وارد مسجد شده و پس از آن شلیک به سمت تک تک نمازگزاران، این جنایت را انجام داده است.
این تروریست نژادپرست مرام‌نامه خود را در ۷۳ صفحه ثبت و در این ایمیلی فاش کرده که وی این حمله خونین را به دلیل دفاع از نژادسفید، انتقام قربانیان حملات مسلمانان در اروپا و خصومت با مهاجران آغاز می‌کند، چراکه افزایش تعداد روزافزون آنها جوامع سفیدپوست را به طور جدی تهدید می‌کند و تارانت این افراد را اشغالگر و مهاجم می‌داند که باید نابود شوند.
رهبری که این تروریست جنایتکار به آن اقتدا می‌کند، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا و گروهی از تحریک‌کنندگان رسانه‌ای هستند که نژادپرستی نفرت‌انگیز را از طریق نشریات و شبکه‌های اجتماعی قوی در آمریکا و خارج از آن ترویج می‌کنند.
اگرچه دولت‌های غربی خطر این گروه‌های نژادپرست برای امنیت و ثبات کشورهای خود را درک می‌کنند و بر برابری حق شهروندی و حفاظت از منافع و جان مهاجران تأکید می‌کنند اما خطر در پس رشد احزاب، سازمان‌ها و ایدئولوژی‌هایی نهفته است که سرپرستی آنها (گروه‌های تندرو) را تشکیل می‌دهند و نتایج اقدامات آنها که آن را "انتقام" می‌خوانند، می‌تواند به یک چالش جدی برای دولت‌ها تبدیل شود.
ترامپ صحنه گردان و پدر معنوی این تفکر انتزاعی خونین است که از آن حمایت کرده و آن را به شکل رسمی پوشش می‌دهد. این پوشش تنها زمانی نبود که وی اتباع هفت کشور اسلامی را از ورود به آمریکا منع کرد بلکه زمانی بود که وی با بیشرمی کامل از تروریسم خواندن عامل جنایت نیوزیلند امتناع کرد و به شکل "دروغین و ظاهری" به اعضای خانواده قربانیان این جنایت تسلیت گفت.
این قتل عام یک هدیه ارزشمند به گروه‌های اسلامی تندرو و در رأس آنها داعش داد و روند سربازگیری از هزاران جوان ناامید که توسط کشورهای غربی هدف قرار می‌گیرند را تسهیل می‌بخشد.
تسلط نیروهای سوریه دموکراتیک بر آخرین پناهگاه داعش در شهرک الباغوز در منطقه شرق فرات احتمالا پایان این گروه نباشد، بلکه انتقالی از مرحله "خلافت" به مرحله اقدامات محرمانه و سری و تمرکز بر اقدامات تروریستی کم هزینه اما خونین‌تر و تأثیرگذارتر است، زیرا محیطی که این گروه‌ها و سازمان‌های تندرو را پرورش می‌دهد و همچنین دلایل ایجاد آن در پنج سال گذشته ازجمله مداخلات نظامی غرب، حاشیه سازی، تحقیر، فرقه گرایی و ... همچنان وجود دارد.
دولت‌های غربی با "ارفاق" نسبت به پدیده "اسلام هراسی" مرتکب جنایت بزرگی شدند و آنگونه که با پدیده "یهودی ستیزی" برخورد کردند، اقدامات قانونی مورد نیاز برای مقابله با اسلام هراسی را اتخاذ نکردند. ما به عنوان عرب و مسلمان نمی‌توانیم اظهارات بوریس جانسون، وزیر خارجه سابق انگلیس را فراموش کنیم که با توصیف زنان مسلمان نقاب زده به "صندوق‌های پست" آنها را مورد تهاجم قرار داد. ما همچنین نمی‌توانیم اظهارات ترامپ در جریان سفر به انگلیس را فراموش کنیم که به دولت انگلیس هشدار داد و گفت: مهاجرت باعث تغییر ساختار اجتماعی در کشورهای اروپایی شده و باید سریعا با آن برخورد شود. وی همچنین در جریان این سفر گفت که "ما از اسلام متنفر هستیم" و فراموش کرد که اولین کسانی که ساختار اجتماعی ملت‌ها را تغییر دادند مهاجران و مهاجمان سفید پوست اروپایی بودند که به آمریکای شمالی هجوم بردند و ساکنان اصلی آن را سرکوب کرده و ده‌ها میلیون از آنها را کشتند.
این مسأله تأسف آور است که بیشتر کشورهای اسلامی در مقابل گسترش پدیده اسلام هراسی سکوت می‌کنند و هیچ اقدام واقعی را برای ترغیب همتایان غربی خود برای مقابله با این پدیده و پایان دادن به گسترش آن انجام نمی‌دهند. این درحالی است که این کشورها همواره به درخواست‌های غربی و آمریکایی برای مقابله با گروه‌های اسلامی قرار داده شده در لیست تروریسم پاسخ مثبت داده‌اند.
شاید قتل عام دو مسجد کرایست‌چرچ از لحاظ تعداد قربانیان و کینه نژادپرستانه عامل آن اولین اقدام در نوع خود باشد اما آخرین آن نخواهد بود، به ویژه در سایه وجود رهبران غربی که در اظهار انواع مختلف تنفر نسبت به مسلمانان دریغ نمی‌کنند و در رأس آنها رهبری به نام ترامپ است و از دوستی و حمایت یک لیست بلند بالا از رهبران عرب و مسلمان برخوردار است.
انتهای پیام
