گروه محیط زیست خبرگزاری فارس، گرمایش کره زمین از طریق انتشار گازهای گلخانهای در حال حاضر به یکی از چالشیترین مباحث علمی و حتی سیاسی جهان تبدیلشده است.
در همین راستا در بیست و یکمین اجلاس سالانه کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد، توافقی تحت عنوان توافق پاریس، توسط کشورهای حاضر مورد موافقت اولیه قرار گرفت. مطابق این توافق، گازهای گلخانهای انسانساخت عامل اصلی افزایش دمای کره زمین هستند؛ اما برخی از کارشناسان معتقد هستند که این گزارشهای سیاسی و در راستای جلوگیری از توسعه کشورهای درحالتوسعه است. در همین راستا مصاحبهای با دکتر قویدل عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس داشتهایم که در بخش نخست این گفت وگوی منتشر شده این کارشناس درباره غیرقابل اتکا بودن مدلهای علمی که مبنای توافق پاریس قرار گرفته است، سخن گفت و بخش دوم آن به شرح زیر است:
*رسوایی کلایمت گیت (Climate gate) نشانی دقیق سیاسی بودن IPCC
قویدل در این مورد که چقدر ارگانهای علمی که ادعای گرمایش زمین به دلیل فعالیتهای انسانی دارند مانند (IPCC) سیاسی عمل میکنند؟ گفت:در خصوص سیاسی بودن عمل هیئت بینالدولی تغییر اقلیم (IPCC) کافی است رسوایی موسوم به کلایمت گیت (Climate gate) را موردبررسی قرار دهیم.
وی با اشاره به اینکه در این خصوص کتب زیادی نوشتهشده است که یکی از کتب مربوط به ایمیلهای لو رفته از مراودات و مکالمات دانشمندان IPCC درباره دستکاری دادههای اقلیمی برای برجسته ساختن گرمایش جهانی است. اظهار داشت: دانشمندان مذکور از کشورهای پیشرفته بوده و کل مطالب و محتویات مجلات و کتب مربوط به گرمایش جهانی و تغییر اقلیم با نظر و تأیید آنها منتشر میشود.
«کتابی که براساس ایمیلهای لو رفته از مراودات و مکالمات دانشمندان IPCC به نگارش در آمده است»
وی ادامه داد: این افراد ضمن اعمال نظرات خاص خود از انتشار مطالبی که منافی نظریات گرمایش جهانی تحت تأثیر گازهای گلخانهای باشد، جلوگیری میکنند. بسیاری از دانشمندانی که با نظر مساعد علمی مطالبی را در خصوص گرمایش جهانی در گزارش اول IPCC نوشته بودند به دلیل این انحراف دستاندرکاران هیئت مذکور از کار علمی به کار سیاسی در جهت منافع کشورهای خاص، خواستار حذف نامشان از گزارش مذکور و گزارشات بعدی شدهاند که اسامی دانشمندان مذکور در اینترنت بهراحتی قابلدستیابی است. این در حالی است که IPCC با در اختیار داشتن تریبون و همراهی اغلب رسانهها و مجلات علمی اینگونه تبلیغ میکند که اکثر دانشمندان با فرضیه تغییر اقلیم و گرمایش جهانی بهوسیله دیاکسید کربن موافق هستند.
*نفوذ آمریکا در کمیته IPCC
این استاد دانشگاه تربیت مدرس در رابطه با نفوذ آمریکا در این کمیته اظهار داشت: مسئله مهم دیگری که باید مدنظر داشت این است که چرا آمریکا در دورههای مختلف تاریخی با مسئله تغییر اقلیم و گرمایش جهانی برخوردهای متفاوتی دارد؟ به نظر نمیرسد که تلاش دولت اوباما برای تشویق کشورها در پیوستن به توافق پاریس و سپس خروج ترامپ از آن توافق تصادفی یا امری شخصی و قائم به فرد رئیسجمهور آمریکا باشد، بلکه این برنامه و به قول افواه، فیلم آمریکاییها است که کشورها را تشویق یا وادار به پیوستن و اجرای توافقنامهای بینالمللی میکنند و سپس با خروج یکجانبه از آن خودشان را از قوانین مربوطه مستثنا میکنند. این مسئله بانفوذ آمریکا در IPCC و اعمالنظرهای سیاسی و استعماری آمریکا ارتباط مستقیم دارد.
*گزارشهای گروه بینالمللی NIPCC بهعنوان هیئت بینالمللی غیردولتی تغییر اقلیم در تضاد با IPCC
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس در ادامه افزود: در دنباله سیاسیکاری IPCC باید از یک مرکز یا گروه بینالمللی دیگر تحت عنوان NIPCC یاد کنیم که درواقع هیئت بینالمللی غیردولتی تغییر اقلیم هستند. گزارشهای NIPCC کاملاً برعکس گزارشهای IPCC است و بر مبنای گزارشهای مذکور تغییر اقلیم و گرمایش جهانی امری طبیعی و در راستای چرخههای متوالی طبیعی سیستم اقلیمی سیاره زمین حادث میشوند و مطالب و نظریات مبتنی بر گرمایش جهانی از طریق گازهای گلخانهای بهطور شفاف نقد و رد میشوند.
قویدل تصریح کرد: در کل یک قاعده عمومی داریم که بر اساس آن تمام ارگانهای بینالمللی وابسته به سازمان ملل با خواست و سیطره کامل استعمارگرانی مثل آمریکا و اروپا شکلگرفته اداره شده و در راستای منافع سیاسی آنها گام برمیدارند. اگر سوخت فسیلی بد است چرا اروپا و آمریکا دست از سر کشورهای نفتخیز برنمیدارند؟ مسئله سیاسی تغییر اقلیم براثر گازهای گلخانهای که شکی در آن نیست به مطلوبیت انرژی خصوصاً نفت در خاورمیانه برمیگردد و اینکه کشورهای پیشرفته میخواهند فنّاوری گرانقیمت مانند توربینهای بادی و پنلهای خورشیدی را بفروشند و قیمت تمامشده گزاف آن را سرشکن کنند.
*بیشترین سهم خشک شدن دریاچهها مربوط به مدیریت منابع آب و انتقال بینحوزهای است
این اقلیم شناس با رد برخی ادعاهای موافقان تغییر اقلیم که بروز پدیده گرد و غبار و خشک شدن دریاچهها و تالابها را به تغییرات اقلیمی مرتبط میدانند، گفت: این سؤال درواقع دو سؤال مجزا است و به این سؤال باید به تفکیک جواب داد چون درواقع علتهای مختلفی دارند. درحالیکه بخش کمی از خشک شدن دریاچهها به دلیل گرمایش جهانی و افزایش تبخیر از سطح آبهای دریاچهها انجام میگیرد و بیشترین و مهمترین سهم مربوط به مدیریت منابع آب و خصوصاً ساخت سدهای مختلف و انتقال بین حوضهای آب است.
وی در ادامه افزود: مسئله ریز گردها داستانی متفاوت دارد. بر اساس نظریه گایا که بخشی از آن علمی و قابلقبول است(البته نه همه آن) سیستم اقلیمی کره زمین سیستمی هموستازیک یا خودتنظیم است. این بدان معنی است که سیستم میتواند در مقابل ناملایمات یا همان واداشتهای مثبت که سیستم را دچار تغییرات منفی میکند، از خود در زمان مناسب واکنش نشان داده و حالت اولیه خود را بازیابی کند.
قویدل با اشاره به اینکه درزمینهٔ تغییر اقلیم واکنش سیستم اقلیمی به گرمایش جهانی یا همان تغییر اقلیم خواهد بود که خود را به طرق مختلف سرد و خنک کند؛ خاطرنشان کرد: بنابراین وقوع توفانهای گردوخاک و افزایش غلظت مواد معلق در جو که به آنها گرد وغبار اطلاق میشود، واکنش سیستم اقلیمی به گرمایش جهانی و تمایل سیستم ذکور برای رفع گرمایش از طریق سرمایش بهوسیله گردوغبار است.
وی ادامه داد: این مسئله دقیقاً همانند تعریق بدن در برابر گرما قابل توجیه و تفسیر است. بر این اساس گرد و غبار هم بهعنوان یکی از پیامدهای گرمایش جهانی و تغییر اقلیم و هم بهعنوان یکی از نشانههای واکنش سیستم اقلیمی در مقابل گرمایش جهانی و حرکت به سمت سرمایش جهانی یا حداقل بازگشت به حالت عادی قابلمطالعه و تفسیر هستند. لازم به ذکر است که افزایش وقوع توفانهای گردوغباری و وقوع ریزگردها مانع رسیدن امواج گرمای خورشید به زمین شده و باعث خنک شدن سیستم اقلیمی گرمایش یافته میشوند.
انتهای پیام/