به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه خبری خبرآنی، میزگرد «گام دوم انقلاب و وظایف جوانان» با حضور سه تن از کارشناسان جوان در پایگاه خبری خبرآنی برگزار شد.
در این میزگرد، محمدمهدی اسلامی، پژوهشگر تاریخ و نویسنده، علی بهادری، حقوقدان و رئیس سابق سازمان بسیج حقوقدانان و علیرضا کلانتری استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعه شناسی سیاسی ایران حضور داشتند.
این کارشناسان در این میزگرد به بررسی و تبیین محورهای بیانیه گام دوم پرداختند و وظایفی که رهبر معظم انقلاب به دوش جوانان گذاشتند، تبیین کردند.
متن زیر بخش اجمالی از این میزگرد است و مشروح این میزگرد را در روزهای آینده در خبرآنی میخوانید.
** کلانتری: جمعیت و نیروی انسانی جوان به عنوان عامل تمدنساز در «گام دوم» مورد خطاب است
در این میزدگرد، علیرضا کلانتری با بیان اینکه اصل و اساس این بیانیه در چهارچوب نقش رهبران در جامعه یا در چهارچوب سیاست یک جامعه میگنجد، گفت: صدور چنین بیانیهای در دهه چهلم انقلاب اسلامی از این منظر که نقش رهبری در حوزه اجتماعی و سیاسی چیست، قابل تبیین و تحلیل است.
وی افزود: یک فرض این است که این پیام، پیامی در سلسله بیانات و پیامهای راهبردی مقام معظم رهبری است و حداقل میتوان این را این گونه استدلال کرد که این پیام در ادامه آن پیام تمدن سازی و مراحل تمدن سازی که حضرت آقا فرمودند، هست و هم چنین بحث پیام در راستای لزوم تدوین الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت است.
کلانتر خاطرنشان کرد: به نظر میرسد این پیام به عنوان یک پیام راهبردی که در چله انقلاب اسلامی صادر شده است، تاکید مجدد بر صورتبندی پیشرفت در جامعه ایران است و قبلاً نیز مورد مطالبه بود. با این تفاوت که این پیام در چهل سالگی متولد میشود یعنی دقیقاً در 40 سالگی انقلاب آن هم در قالب آن مفهومی که عرض کردم، یعنی نقش رهبران در سیاست و نقش رهبران در اجتماع میتوانیم آن را تدوین یا تحلیل کنیم.
از آن جایی که در این پیام اشاره شده جهادی همه جانبه و هوشمندانه باید صورت بگیرد، طبیعتاً در اینجا جمعیت و نیروی انسانی جوان به عنوان عامل تمدنساز مورد خطاب است.
عضو هیئت علمی دانشگاه در ادامه صحبتهایش با اشاره به اینکه در باب زندگی، این پیام هم حاوی رگههایی از این مفهوم است و میتواند نخبگان فکری و سیاسی ما را روی این موضوع متمرکزتر کند، اظهار داشت: از آن جایی که در این پیام اشاره شده جهادی همه جانبه و هوشمندانه باید صورت بگیرد، طبیعتاً در اینجا جمعیت و نیروی انسانی جوان به عنوان عامل تمدنساز مورد خطاب است. این بدین معنا نیست که سایر ابعاد جمعیت مورد توجه نیست اما بدین معنی است که بار اصلی تمدنسازی در دوره اخیر بر دوش جوانان است و طبیعتاً انتظار است که این پیام به صورت جدی توسط کارگزاران سیاسی مورد توجه قرار گیرد.
وی خاطرنشان کرد: شاهد تمرکز بر جوانان در این سند راهبردی هستیم. شاهد اشاره ضمنی به بحث مسئولان هستیم. به دیگران بیرونی انقلاب اسلامی و ضلع مقابل جریان انقلاب اسلامی که عمدتاً جریان استکبار و بحثهای دیگر است، اشاره شده و به جریان مقاومت به عنوان جریان درون گفتمان به آن اشاره میشود، پس این متن یک متن راهبردی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تاکید کرد: وقتی میتوانیم به ارزش منشور پی ببریم که تحلیل دقیقی از وضع جاری جامعه خود و وضع جاری جامعه جهانی داشته باشیم. بدون این فرض و بدون تحلیل از وضعیت موجود جامعه ایران و جامعه جهانی در عصر حاضر خیلی نمیتوانیم این متن را تحلیل کنیم و این پختگی متن را از این لحاظ میرساند که با اشراف کامل به وضعیت عصر جدید در جامعه جهانی و همچنین جامعه ایران تدوین شده است.
** بهادری: مقام معظم رهبری با «گام دوم» انقلاب دوم را آغاز کردند
در ادامه این نشست، علی بهادری حقوقدان و پژوهشگر شورای نگهبان درباره بیانیه «گام دوم انقلاب»، با بیان اینکه به نظرم یکی از ویژگیهای بارز و شاخص مقام معظم رهبری این است که ایشان محاط در شرایط و جریانات نمیشوند، گفت: ایشان همیشه محیط بر آنها هستند یعنی تصور من این است که هر نوع شرایط داخلی یا بینالمللی وجود داشته باشد، مقام معظم رهبری آن تدبیری که احساس میکردند در هر برهه تاریخی باید انجام دهند را انجام میدهند.
وی افزود: تجربه کوتاه مدت من میگوید ایشان از عوامل تاثیر اساسی نمیپذیرند و عوامل را مدیریت میکنند و این هم باعث میشود پیشگامی در اختیار مقام معظم رهبری باشد یعنی همیشه نه تنها داخل، که جهان بینالملل هم با یک شوک مواجه میکند. به گونهای یکباره حتی ممکن است یک فضایی در خیلی جاها فضای شکست تلقی شود را کامل به فضای پیروزی برگرداند.
تفاوت بنیادین رهبرها با روسای جمهور همین است. اساساً رهبر به ارکان اجرایی کار ندارد. اتفاقاً رهبر بیشتر به عموم مردم و بدنه کار دارد. ما پیوند بین امام و امت را در تئوری ولایت فقیه، در تئوری امامت و امتی که در نظام جمهوری اسلامی پیاده شده همینجا دوباره مشاهده میکنیم. خطاب مقام معظم رهبری آحاد مردم کشور هستند...
بهادری با بیان اینکه عنوان بیانیه برای من جالب است و مقام معظم رهبری بیانیه را خطاب به ملت ایران صادر کردند، خاطرنشان کرد: این نکته کلیدی و قابل تحلیلی است چرا رهبر کشور ما بیانیه را به دولت و مقامات حکومتی صادر نکردند؟ معمولاً روسای کشورها وقتی بخواهند دستور و فرمانی بدهند، مثلاً فرمانهای تاریخی مقابله با فساد را داریم، وقتی میخواهند دستورها و فرمان هایی را بدهند به مقامات حکومتی و قوای سهگانه و مقامات و ارکان اداری و نظامی و سیاسی صادر میکنند.
وی افزود: تفاوت بنیادین رهبرها با روسای جمهور همین است. اساساً رهبر به ارکان اجرایی کار ندارد. اتفاقاً رهبر بیشتر به عموم مردم و بدنه کار دارد. ما پیوند بین امام و امت را در تئوری ولایت فقیه، در تئوری امامت و امتی که در نظام جمهوری اسلامی پیاده شده همینجا دوباره مشاهده میکنیم. خطاب مقام معظم رهبری آحاد مردم کشور هستند. رئیسجمهور، رئیس قوه مقننه، رئیس قوه قضائیه و هر کدام از مقامات حکومتی هم به عنوان یکی از امت مثل بقیه مردم مخاطب این خطاب هستند و بدیهی است هرکسی به تناسب شرایط و مسئولیتها و توان خود تکالیف متفاوتی خواهد داشت.
این حقوقدان با بیان اینکه همه در افکار عمومی میشنویم که میگویند، طرف وقتی به 40 سالگی رسید، تمام شده است و هر چه شکل گرفته، شکل گرفته است و بیش از آن نمیتواند کاری کند، گفت: مقام معظم رهبری خیلی به زیبایی وقتی به 40 سالگی انقلاب رسیدیم، مفهوم پویایی انقلاب را نشان دادند یعنی بنظر من انقلاب دوم را آغاز کردند. اسم آن را گام دوم انقلاب میگذاریم ولی به نظر من این بیانیه و این فرمان و این مانیفست، مانیفست انقلاب دومی است که در جمهوری اسلامی صورت خواهد گرفت. این انقلاب دوم هم یک انقلاب از سلسله انقلابهایی است که در جمهوری اسلامی محقق خواهد شد تا ظهور امام زمان اتفاق افتد.
وی تاکید کرد: اساساً تفاوت تئوری ما با تئوری غربی در این است که در عین استقرار در نظام ثابت، انقلابی هستیم یعنی ما مستمراً باید در حال انقلاب باشیم. مرحوم شهید بهشتی جمله خوبی دارند که انسان مفهومی شدنی است. من از آن برای نظام عاریه میگیرم. نظام اسلامی به زعم ما مفهومی «شدنی» است، یعنی هر لحظه نظام در حال رشد و ارتقا و اسلامی شدن روز به روز است. این هر لحظه و روز به روز بودن، با انقلابهای روز به روز محقق میشود. به نظر من مقام معظم رهبری در دوره زعامت خود خیلی جاها کلیدواژهها را به تناسب فرموده بودند مثلاً سبک زندگی، اقتصاد مقاومتی، اخلاق، معنوت، علم، دانش و این کلیدواژههایی که در این بیانیه میبینیم در ادوار مختلف مقام معظم رهبری بیان کردند یعنی این که مقام معظم رهبری در طول زعامت 30 ساله خود در حال مقدمهسازی و فراهم سازی شرایط انقلاب دوم جمهوری اسلامی بودند.
** "اسلامی کردن ایران، اسلامی کردن جهان اسلام و جهانی شدن اسلام"؛ سه هدف امام برای قیام
محمدمهدی اسلامی پژوهشگر تاریخ و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با بیان اینکه در شیوه حکومت در اسلام قانون اساسی میگوید امت اسلامی به خود سازمان میدهد تا در روند تحول فکری و عقیدتی، راه خود را به سوی هدف نهایی و حرکت به سوی الله بگشاید، اظهار داشت: به نظرم این در تکمیل آن مسیر حرکت به سوی الله است که رهبری تبیین کردند. گام دوم در این مسیر است و در ذیل امامت مستمری که برای رهبری در مقدمه قانون اساسی ذکر شده و بیان میکند رهبری در طول مسیر این امامت مستمر را دارند.
وی با یادآوری یک اشاره تاریخی، تصریح کرد: مرحوم آقای عسگراولادی تعریف میکردند که اواخر اسفند 1341 خدمت امام راحل برای هماهنگی مبارزات رسیده بودیم. یک توفیقاتی نسبی پیش آمد و امام برای آنها یک چشم انداز طولانی مدتی را ترسیم میکنند. ما این اواخر عمر ایشان پرسیدیم میتوانید این را مکتوب کنید و ایشان مکتوب کردند، روز را به یاد نداشتند و گفتند اواخر اسفند 41 ساعت 11 شب بود که خدمت امام بودیم. امام میفرمایند مبارزه ما سه مرحله دارد: اسلامی کردن ایران، اسلامی کردن جهان اسلام و جهانی شدن اسلام! به نظرم میرسد همانطور که در دیگر شئون، امام خامنهای در ادامه مسیر امام خمینی (ره) امامت امت را برعهده گرفتند در این سه مرحله هم این بیانیه حرفهایی برای گفتن دارد و هر سه مرحله را مورد توجه قرار داده است.
امام میفرمایند مبارزه ما سه مرحله دارد: اسلامی کردن ایران، اسلامی کردن جهان اسلام و جهانی شدن اسلام! به نظرم میرسد همانطور که در دیگر شئون، امام خامنهای در ادامه مسیر امام خمینی (ره) امامت امت را برعهده گرفتند در این سه مرحله هم این بیانیه حرفهایی برای گفتن دارد...
اسلامی با اشاره به اینکه بخش اسلامی کردن ایران اشارات به این دارند که چه مسیر پرثمری را طی کردیم ولی هنوز مطلوب نیست، گفت: در بحث عدالت و بحثهای دیگر اشاراتی که مطرح میکنند اشاراتی نسبت به اسلامی کردن ایران است. در مرحله دوم که اسلامی شدن جهان اسلام است آن موضوعاتی که به جبهه مقاومت اشاره دارد به نظر من تطبیق حرکت جهان اسلام به سوی اسلامی شدن است و این که باید از مسیر جبهه مقاومت به آرمانهای اسلامی برسیم. مرحله سومی که امام فرموده بودند که جهانی شدن اسلام است تغییر دوقطبی شرق و غرب به دوقطبی اسلام و استکبار است که مورد توجه رهبری قرار گرفته است.
این پژوهشگر تاریخ خاطرنشان کرد: به نظرم میرسد این سه گام همانطور که امام آن روز گفته بودند اگر این سه گام را برداشتیم میتوانیم بگوییم که مولای ما جهان در انتظار قدوم شما است، مقام معظم رهبری در اینجا میفرمایند اینها آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی است. این ادامه همان امامت امت است با یک تفاوت عمده که آن روزی که امام شروع کردند در نقطه آغاز کار بودیم. آن نقطه آغاز، اقتضائات خاص خود را داشت، نگاه امت به آینده نگاه خیلی مبهمی بود و اصل پیروزی را تردید داشت. بعد از سالیان درازی که مبارزه بود و 40 سال از استقرار جمهوری اسلامی گذشته، اقتضائات دیگری با دقت و ریزبینی بیشتر نیاز است.
اسلامی با بیان اینکه جنبش استقلال طلبی هند که اسم از آن برده شده، جنبشی بود که تقریباً 30 سال به طول انجامید تا به توفیقات رسید، خاطرنشان کرد: از نقطهای که گاندی شروع کرد حساب کنیم و مبارزات قبلی را حساب نکنیم و انقلاب ما را از نقطهای که امام شروع کردند حساب کنیم تقریباً 15 سال میشود. طبیعتاً باید موضوع مطالبه عمومی نهادینهتر شده باشد که در جنبش استقلالطلبی هند مطرح شده بود. ما شاهد این هستیم که بعد از گذشت سالیان طولانی سال 2010 دیوید کامرون یک تعبیر خاصی بهکار میبرد و میگوید روابط بریتانیا و هند، روابط خاص جدیدی است. آن آرمانی که جنبش استقلال طلبی هند داشت در خیلی از شئون خود نتوانست به ایدهآلهای خود برسد اگرچه سالهای بسیار طولانی نزدیک به 40 سال همان حزب هدایتکننده جنبش رهبری جامعه را برعهده داشت و اگرچه کارهای بزرگی در هند اتفاق افتاد ولی از مطالبه اصلی فاصله گرفته شد.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه با بیان اینکه انگلستان تا اواخر دوره پهلوی همچنان منافع گستردهای در ایران داشت اگرچه امریکا و انگلستان رقابتهای خاص خود را داشتند، اما توانست این منافع خود را تا آخر دوره پهلوی تامین کند، اظهار داشت: امام پای انگلستان، آمریکا و شوروی را از ایران بریدند. مقایسه انقلاب ما از این زاویه با انقلاب هند از نظر من کاملاً معنادار است. ما یک دستاوردهای جدی داشتیم که آنها نتوانستند این دستاوردها را حفظ کنند. مثلا در انقلاب فرانسه اصلیترین مطالبه سقوط نظام پادشاهی بود. نظام پادشاهی در فرانسه که سقوط کرد در یک فاصله 12 ساله یک پادشاه جدید یعنی ناپلئون سربرآورد و دوباره در یک فاصلهای پادشاهی که معروف به پادشاهی ژوئیه است سربرآورد و نتوانستند خواست اصلی انقلاب خود را که برقراری دموکراسی بود تا سالیان درازی تحقق ببخشند. انقلاب ما از این نگاه خیلی جلوتر است و در 40 سال بحث استقلال، آزادی، جمهوریت، اسلامیت یعنی چهار محور اصلی شعارهای مردم به صورت جدی محقق شده و دنبال شده است.
انتهای پیام/