کارشناس آمریکا لاتین گفت:به رسمیت شناختن گوآیدو از سوی غرب را می توان مصداق بارز سیاست های ریاکارنه اروپا دانست.
به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،-رهادخت رستگار- در روزها و شاید هم ماههای اخیر شاید هیچ کشوری به اندازه ونزوئلا درگیر چالشهای داخلی نبوده است، از انتخابات زود هنگام در آگوست گذشته گرفته تا اعتراضات خیابانی و حمایت تعدادی از کشورها از رئیس جمهور خود خوانده، خوآن گوآیدو همگی کاراکاس را به صدر اخبار رسانه ها آورده است. حتی زمانی هم که نیکلاس مادورو، رئیس جمهور قانونی و منتخب مردم ونزوئلا پذیرفت تا با معترضان مذاکره کند، دخالتهای آمریکا مانع از این امر شده و اوضاع را پیچیده کرد.
سوالات زیادی در رابطه با نقش کشورهای خارجی در دامن زدن به تنش ها در کاراکاس مطرح است، اینکه منشاء اعتراضات کجاست؟ چرا تعدادی از کشورهای غربی در اقدامی خارج از عرف دیپلماسی از رهبر معترضان حمایت کردهاند؟ در ادامه گفتوگویی با عبدالحمید شهرابی، کارشناس آمریکا لاتین در این رابطه میخوانید.
عبدالحمید شهرابی به همین دلیل هم به حمایت از اپوزیسیون هایی پرداخته است که از انسجام لازم برخوردار نیستند و علاوه براین بر ایجاد بحران اقتصادی و فشارهای دیپلماتیک متکی هستند در گفتوگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در رابطه با آغاز نا آرامیها در ونزوئلا، توضیح داد: نا آرامیهای اخیر در کاراکاس ساختگی و برنامه ریزی شده است و شروع آن به پیروزی انقلاب بولیواری در ونزوئلا باز می گردد که در سال ۱۹۹۸ میلادی اتفاق افتاد و تلاش مستمر حکومت ایالات متحده آمریکا برای شکست این انقلاب که تا امروز هم پابرجا بوده بی نتیجه مانده است. از نمونه بارز دخالت های واشنگتن در امور داخلی کشورها می توان به کودتای سال ۲۰۰۲ یمن اشاره کرد، که به دلیل حمایتهای مردمی از انقلاب و همبستگی بین المللی، سیاست های آمریکا در یمن شکست خورد.
وی در ادامه افزود: بعد از درگذشت هوگو چاوز و از همان ابتدای روی کار آمدن مادورو در سال ۲۰۱۳، تلاشهای ایالات متحده برای سرنگونی حکومت ونزوئلا بی وقفه ادامه داشته است و آمریکا نهایت سعی خود را به کار برده تا بخشهایی از ارتش این کشور را علیه مادورو تحریک و به شورش وادار کند، ولی تا به حال در این کار موفق نبوده است، به همین دلیل هم به حمایت از اپوزیسیون هایی پرداخته است که از انسجام لازم برخوردار نیستند و علاوه براین بر ایجاد بحران اقتصادی و فشارهای دیپلماتیک متکی هستند.
کارشناس مسائل آمریکای لاتین افزود: طبق دستورالعمل انقلابهای رنگین، سازمانهای غیر دولتی، تشکلهای دانشجویی و سازمانهای محلی باید به طور موثر تحت آموزش و هدایت قرار گرفته و تامین مالی شوند تا شورشهای خیابانی راه بیاندازند و کشور را بی ثبات بکشند. لازم است این جریان تا آنجایی ادامه پیدا کند که حکومت مجبور به کناره گیری شود و یا این که زمینه دخالت ارتش و برکناری حکومت را فراهم کنند.
وی ادامه داد: غیر از جریان اخیر، از سال ۲۰۱۳ اپوزیسیون دو مرتبه دیگر دست به ایجاد خشونتهای وسیع زده است. یکبار در سال ۲۰۱۴ و بار دیگر در سال ۲۰۱۷. بار اول ۴۳ تن کشته و ۸۰۰ تن زخمی شدند و بار دوم ۱۳۱ تن کشته شدند. در این میان وضعیت اقتصادی ونزوئلا به شدت رو به وخامت گذاشت. بحران اقتصادی ونزوئلا ناشی از دو عامل اساسیست، نخست مدل اقتصادی به شدت وابسته به نفت و قیمت آن و دیگری جنگ اقتصادی آمریکا.
شهرابی در رابطه با آغاز دور جدید نا آرامیها در ونزوئلا عنوان کرد: دور جدید تهاجمات از ماه می ۲۰۱۸ شروع شد و آن زمانی بود که مادورو با ۶۸درصد آرا برنده انتخابات ریاست جمهوری شد که ضربه سنگینی به اپوزیسیون بود. زمانی که مادورو در ۱۰ ژانویه برای یک دوره ۶ ساله دیگر سوگند یاد کرد، دور اخیر حملات اپوزیسیون شروع شد. سازمان دولتهای آمریکایی که تحت نفوذ ایالات متحده است به سرعت اعلام کرد که ریاست جمهوری مادورو را به رسمیت نمیشناسند.
وی ادامه داد: ۵ روز بعد از آن، در ۱۵ ژانویه ترامپ اعلام کرد که در نظر دارد خوان گوایدو یکی از رهبران اپوزیسیون و رئیس ۳۵ ساله پارلمان ونزوئلا را به عنوان رئیس جمهور به رسمیت بشناسد. گوایدو به لئوپولدو لوپز از رهبران اصلی اپوزیسیون بسیار نزدیک است. آنها به اتفاق، یک حزب دست راستی ارتجاعی با نام «اراده مردمی» تأسیس کرده اند و این حزبی است که بر خلاف نامش به دنبال در هم شکستن اراده مردم است.
شهرابی خاطرنشان کرد: اعضا این حزب در گذشته هم اقدام به برگزاری تظاهرات خشونت آمیز، آتش زدن ساختمانهای دولتی و بیمارستانهای ونزوئلا کرده اند. آنها به امید جذب ارتش ها به سمت خود اعلام کردند که در صورت حمایت از اپوزیسیون، ارتش مصونیت خواهد داشت. ۶ روز پس از اظهارات مداخله جویانه ترامپ، در ۲۱ ژانویه، ۲۰ تن از سربازان ارتش در یک پیام ویدئویی اعلام کردند که به رهبری اپوزیسیون وفادار هستند و این در حالی است که ۱۰ها هزار سرباز ونزوئلایی علاقهای برای مشارکت در کودتا از خود نشان ندادند.
این کارشناس آمریکا لاتین، در پاسخ به این سوال که چرا ایالات متحده بر خلاف عرف دیپلماتیک عمل کرده و بلافاصله پس از آغاز نا آرامیها در ونزوئلا از رهبر معترضان این کشور حمایت کرده است، تصریح کرد: کاخ سفید همواره از اپوزیسیون ضدانقلاب در ونزوئلا حمایت کرده و این امر صرفا مربوط به جریانات اخیر نیست. مثلاً ترامپ در سال ۲۰۱۷ با برخی از رهبران اپوزیسیون ونزوئلا ملاقات کرد، بنابراین حمایت از اپوزیسیون و ایجاد هماهنگی بین نیروهای مختلف آن موضوعی نیست که حتی خود دولت ایالات متحده هم بخواهد آن را انکار کند.
وی ادامه داد: یک هفته بعد از اظهارات ترامپ در رابطه با حمایت از گوایدو، در ۲۲ ژانویه مایک پنس معاون رئیس جمهور آمریکا از طریق یک پیام ویدئویی از مردم ونزوئلا خواست که به خیابانها بیایند و دولت مادورو را سرنگون کنند. روز بعد، ۲۳ ژانویه اپوزیسیون کاری را کرد که آمریکا از آن خواسته بود، یعنی طرفداران خود را به خیابان آورد. همزمان تظاهرات وسیع حامیان دولت برگزار شد که طبق معمول در رسانههای جمعی نظام سلطه و همچنین در مطبوعات غرب گرای داخلی هم سانسور شد!
شهرابی عنوان کرد: در تظاهرات اپوزیسیون، گوایدو خود را رئیس جمهور نامید و بلافاصله از جانب حکومت ایالات متحده، کانادا، برزیل و برخی دیگر از حکومتهای وابسته و متحد آمریکا به رسمیت شناخته شد. این موار نشان میدهد که حمایت سریع آمریکا از دولت خودخوانده اپوزیسیون ونزوئلا جای تعجب ندارد، چرا که طبق حقایق مستند و شواهد غیرقابل انکار تلاش برای کودتای اخیر در کاراکاس نه تنها مورد حمایت آمریکا بود بلکه توسط دولت آن کشور برنامه ریزی و سازماندهی شده است.
پیروزی هوگو چاوز پایانی برای چند دهه استعمار ونزوئلا بود
وی در رابطه با این حجم از تخاصم دولت آمریکا با ونزوئلا اظهار کرد: پیروزی انقلاب بولیواری یک نقطه عطف در تاریخ منطقه آمریکای لاتین بود. با پیروزی چاوز به چند دهه استعمار و تحقیر ملت ونزوئلا خاتمه داده شد و حکومتی روی کار آمد که پرچم حمایت از طبقات محروم و وحدت ملتهای آمریکای لاتین در مقابل نظام سلطه را بر افراشته نگه داشت. انقلاب زندگی کارگران و دیگر مردم مستضعف ونزوئلا را در جهت دسترسی به آموزش و بهداشت و دیگر نیازهای انسانی متحول کرد و با پیگیری وحدت ملتهای منطقهای که حیات خلوت ایالات متحده محسوب میشد، به مظهر الهام بخش برای جنبشهای آزادیبخش نه تنها در آن منطقه بلکه در سراسر جهان تبدیل شد. با چنین سابقه و عملکردی این که چرا آمریکا نمیخواهد سر بر تن انقلاب بولیواری نباشد کاملا قابل فهم است.
شهرابی درباره میزان محبوبیت اپوزوسیون ونزوئلا در میان مردم این کشور اظهار کرد: جامعه ونزوئلا به شدت دو قطبی ست. اپوزیسیون به غیر از حمایت طبقات ثروتمند و اقشار متوسط بالا که پایگاه اجتماعی اصلی آن را تشکیل میدهند و قبل از انقلاب از شرایط ممتاز برخوردار بودند و با پیروزی انقلاب حفظ امتیازات ویژه خود را در خطر دیدند، از حمایت بخشی از طبقات مستضعف نیز بهرهمند است. این حمایت چند علت دارد. یکی تبلیغات وسیع رسانههای تحت نفوذ نظام سلطه و در کنترل نیروهای ضدانقلاب. یعنی هم رسانههای خارجی و هم رسانههای داخلی؛ عامل دیگر موج سواری اپوزیسیون بر نارضایتی عمومی ناشی از فشارهای ناشی از جنگ اقتصادی آمریکاست. اپوزیسیون با ریاکاری و عوام فریبی صرفا دولت بولیواری را مسبب بحران اقتصادی معرفی میکند و این در حالی ست که سرمایه داران وابسته به اپوزیسیون خود در همکاری با آمریکا برای ایجاد بحران اقتصادی در ونزوئلا نقش مرکزی داشته اند. سرمایه داران بزرگ ونزوئلا که خود عامل اصلی فساد اقتصادی هستند به مبارزه علیه فساد تظاهر میکنند و اینگونه حمایت برخی از مردم عادی که به حق از امتیازات ویژه و فسادهای اقتصادی بیزار هستند را به خود جلب میکنند.
این کارشناس آمریکا لاتین درباره گرایشات مردم ونزوئلا عنوان کرد: با این حال تصویر اغراق آمیزی که رسانههای سرمایه داری از میزان محبوبیت اپوزیسیون ونزوئلا ترسیم میکنند واقعی نیست. طبق یک نظرسنجی انجام شده توسط مؤسسه هینتر لیسز ۶۴ درصد از مردم ونزوئلا نسبت به رهبران دست راستی اپوزیسیون نظر مساعد ندارند و ۶۲درصد از مردم ترجیح میدهند که رئیس جمهور مادورو مسائل اقتصادی را حل کند؛ و این در حالی ست که تنها ۳۴درصد از مردم ترجیح میدهند که اپوزیسیون حکومت را در دست گیرد. ۶۱درصد مردم عوامل خارجی همچون تحریم و جنگ اقتصادی آمریکا و سقوط ارزش نفت را مسبب مشکلات اقتصادی میدانند و تنها ۳۷درصد این مشکلات را ناشی از سیاستهای دولت میدانند.
به رسمیت شناختن گوآیدو از سوی غرب، مصداق بارز سیاست های ریاکارانه اروپاست
وی در پاسخ به این سوالات که صف بندی مخالفین و موافقین جهانی کودتا در ونزوئلا چگونه است؟ اروپا در کجای این صف بندی قرار دارد؟ تصریح کرد: در یک دید کلی نهضتهای آزادیبخش و کشورهای استقلال طلب از انقلاب بولیواری و دولت قانونی این کشور که با رای اکثریت مردم سکان حکومت را دست دارد حمایت میکنند و در مقابل، آمریکا و دیگر کشورهای سلطه طلب و حکومتهای وابسته به آنها در صف مخالفین این انقلاب قرار دارند. اینگونه است که روسیه، چین، هند، پاکستان، ترکیه، ایران، آفریقای جنوبی و دیگر کشورهایی که اکثریت ملل جهان را تشکیل میدهند مشروعیت دولت قانونی ونزوئلا را به رسمیت میشناسند و کشورهایی، چون کلمبیا و پاناما که نقش متحدین منطقهای آمریکا در منطقه آمریکای لاتین را ایفا میکنند همسو با ایالات متحده بدنبال سرنگونی دولت مادورو هستند. موضع اروپا اگر چه به ظاهر با آمریکا فرق دارد، ولی در اصل همکاری با آمریکا برای وادار کردن دولت مادورو به عقب نشینی ست. مشابه مواضع شان در مورد ایران. این که اروپا به ونزوئلا ضرب الاجل داده تا ظرف ۸ روز انتخابات برگزار کند و در غیر این صورت رهبری اپوزیسیون بر جامعه ونزوئلا را به رسمیت خواهد شناخت، مصداق مواضع ریاکارانه اروپاست.
شهرابی در رابطه با گروه لیما در منطقه آمریکا لاتین توضیح داد: گروه لیما با ۱۲ عضو در سال ۲۰۱۷ به وجود آمد و اکنون ۱۴ عضو دارد و شامل کشورهایی است که یا کاملا نزدیک و وابسته به آمریکا هستند - مثل کانادا، کلمبیا، پاناما، پرو، برزیل و کاستاریکا و یا این که ارادهای چندان مستقل از آمریکا ندارند و زیر فشار به آن باج میدهند. برخی از کشورهای این گروه و مشخصا مکزیک و هندوراس نیز در جریان وقایع اخیر در ونزوئلا سعی کرده اند جانب احتیاط را گرفته و طرفین مناقشه را به مذاکره دعوت کنند. این گروه در مجموع از مواضع آمریکا و اپوزیسیون وابسته به آن در ونزوئلا حمایت میکند. به عنوان مثال، وقتی که در تاریخ ۸ ژانویه، دو روز قبل از مراسم تحلیف دور دوم ریاست جمهوری مادورو، مجلس ملی این کشور که اکثریت اعضای آن را نمایندگان اپوزیسیون تشکیل میدهند، طرح تصاحب قدرت اجرائی (ریاست جمهوری) را مصوب کرد، گروه لیما فورا از این طرح حمایت کرد.
نباید تهدیدات نظامی آمریکا علیه ونزوئلا را نادیده گرفت
این کارشناس مسائل آمریکا لاتین در پاسخ به این سوال که با توجه به این که ترامپ اعلام کرده که در رابطه با ونزوئلا «همه گزینهها روی میز است» و درک عمومی از اینگونه اظهارات، تهدید نظامی است، شما این گزینه را چه قدر محتمل میدانید؟ عنوان کرد: ترامپ سال قبل هم گفته بود که «اگر ارتش تصمیم بگیرد، ونزوئلا میتواند به سرعت سقوط کند»؛ و حالا اگر چه بعد از شکست نیروهای نظامی آمریکا در سوریه دست و بال دولت آمریکا برای دخالت مستقیم نظامی در سایر نقاط چندان باز نیست، ولی بعضی از تحلیلگران منطقه همین عقب نشینی نیروهای مسلح ایالات متحده از افغانستان و سوریه را یک تهدید علیه ونزوئلا میدانند و گمان دارند همین نیروها میتوانند برای سرکوب انقلاب بولیواری به کار گرفته شوند. از جانب دیگر، کلمبیا به عنوان کشور همسایه ونزوئلا و متحد آمریکا به شدت مایل است که دولت مادورو به هر قیمتی سقوط کند؛ و کلمبیا کشوری ست که مشاورین نظامی و نیروهای مسلح ویژه به افغانستان اعزام کرده و طبق اظهارات مقامات ونزوئلا صدها نیروی ماوراء نظامی برای اجرای عملیات تروریستی و ضربه زدن به ونزوئلا در آن کشور آموزش دیده اند. این نیروها در چند مورد زمانی که قصد نفوذ به خاک ونزوئلا را داشته اند توسط نیروهای امنیتی ونزوئلا بازداشت شده اند.
شهرابی گفت: به هر حال تهدیدات نظامی آمریکا علیه ونزوئلا صرفا یک بلوف توخالی نیست و خطر آن را نباید نادیده گرفت، چرا که اقداماتی در همین راستا هم اکنون در جریان است. مشخصا، مشابه آنچه که قبل از تجاوز نظامی به لیبی و سوریه صورت گرفت، توسط دولت آمریکا در رابطه با ونزوئلا در حال انجام است. در آن زمان نیز به عنوان اقدامات تدارکاتی برای شروع جنگ، دولت آمریکا به جای برقراری ارتباط با دول قانونی لیبی و سوریه، «شورای ملی انتقالی لیبی» و «شورای آزادیبخش ملی سوریه» را به رسمیت شناخت.
وی در ادامه افزود: از طرف دیگر، تهاجم نظامی فقط برای ونزوئلا خطرناک نیست، بلکه برای تمامی طرف های درگیر مخاطراتی را به دنبال خواهد داشت. چنین دخالتی باعث تشدید بحران اقتصادی موجود و به راه افتادن سیل مهاجرین ونزوئلایی به سایر کشورها میشود. همچنین به احتمال قوی دخالت نظامی باعث جنگ داخلی میشود و این امر نیز به نوبه خود شرایط دخالت نیروهای خارجی را به بهانه برقراری ثبات و ارائهی «کمکهای بشر دوستانه» فراهم میکند و این امر نه تنها احساس مدافعین انقلاب بلکه ملت ونزوئلا را برای حمایت از خاک و حاکمیت خود، بر میانگیزد و باعث از بین رفتن محبوبیت مردمی اپوزیسیون میشود. در همین راستا باید گفت که در صورت انجام تجاوز نظامی، ارتش ونزوئلا به تنهایی مقاومت نخواهد کرد بلکه یک میلیون و ششصد هزار نیروی مسلح آموزش دیده آماده هستند تا در مقابل چنین تجاوزی مقاومت کنند. به این عوامل باید مخالفتهای بین المللی را هم اضافه کرد. کما اینکه در همین تحولات اخیر، روسیه علاوه بر اتخاذ موضع سیاسی در حمایت از ونزوئلا، دو بمب افکن خود را با قابلیت حمل سلاح هستهای به این کشور اعزام کرد.
شهرابی در رابطه با تحولات آینده ونزوئلا، توضیح داد: بعید به نظر میرسد که حمایتهای آمریکا و متحدان آنها از اپوزیسیون ونزوئلا باعث سقوط دولت مادورو شود، اما موج جدید تهاجم های نیروهای ضدانقلاب میتواند خشونتهای بیشتر و بی ثباتی در این کشور را به دنبال داشته باشد. نمونه آن تیراندازی وحشیانه چند روز پیش نیروهای اپوزیسیون به سوی رهگذرانی است که گناه شان این بود که در محل تظاهرات حضور داشته و یا از آنجا عبور میکردند. به عقیده من حاکمان کاخ سفید به دنبال ایجاد هرج و مرج و از هم پاشیدگی ونزوئلا هستند.
وی تاکید کرد: همچنین به نظر می رسد که به رسمیت شناختن گوایدو توسط آمریکا روحیه اپوزیسیون را تقویت کرده است و با توجه به مقاومت دولت مادورو، به احتمال زیاد تحریمها علیه ونزوئلا تشدید خواهد شد، چراکه در حال حاضر هم بلوکه کردن داراییهای ونزوئلا در خارج از کشور و جلوگیری از صادرات نفت آنها در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفته است و همین امر باعث کاهش تولید نفت و وخامت بیشتر وضعیت اقتصادی در ونزوئلا شده است. مورد دیگری که دور از ذهن نیست این است که زیر فشار آمریکا، کشورهای بیشتری به تحریم ها علیه ونزوئلا بپیوندند و تشدید تحریمها و افزایش خشونتها باعث تشدید فشار بر نیروهای نظامی و مدافع انقلاب شود، به این امید که موضع خود را تغییر دهند.
کارشناس آمریکا لاتین در پایان در رابطه با گزینههای پیش روی مادورو برای عبور از شرایط فعلی، اظهار کرد: آنچه میتواند در شرایط فعلی بیش از هر چیز برای برون رفت از بحران ونزوئلا چاره ساز باشد بسیج ملت و اتکا به نیروهای مدافع انقلاب با برآوردن خواستهای به حق آنها در مبارزه علیه فساد خواهد بود، علاوه براین لازم است تا با مدیریت شرایط سخت اقتصادی و بهره گیری حداکثری از امکانات اقتصاد بومی و بسط روابط اقتصادی با قطبهای خارج از نظام سلطه همچون روسیه، چین و ایران به برقراری ثبات در این کشور کمک کنند. ملت ونزوئلا در شرایط حاضر بیش از همیشه به همبستگی بین المللی نیاز دارد و با توجه به مواضع راسخ دولت بولیواری در حمایت از انقلاب و جمهوری اسلامی، ضروری است که دولت و ملت ایران در ابراز همبستگی با ملت آزادیخواه و استقلال طلب ونزوئلا در سطح جهان پیشقدم باشند.
انتهای پیام/