«ایگور پانکروتینکو» کارشناس سیاسی روس در تحلیلی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد، به بررسی نتایج سفر «شوکت میرضیایف» رئیس جمهور ازبکستان به آلمان پرداخت.
در این گزارش آمده است: نخستین سفر رسمی «شوکت میرضیایف» رئیس جمهور ازبکستان به آلمان در روزهای 20 - 22 ژانویه سال جاری میلادی (30 دی - 2 بهمن 1397) را میتوان موفقیت آمیز عنوان کرد.
طی این سفر رئیس جمهور ازبکستان نه تنها با مقامات عالی آلمان در مورد روابط دوجانبه، منطقهای و بین المللی گفتوگو و تبادل نظر کرد بلکه در زمینههای اقتصادی و تجاری نیز به توافقات خوبی دست یافت.
در این سفر 9 سند همکاری در زمینههای اقتصادی، تجاری، مالی، آموزشی، علمی و نوآوری به امضا رسید.
در مجموع توافقات حاصل شده بالغ بر 8 میلیارد دلار میباشد که 11 برابر بیشتر از حجم فعلی مبادلات بازرگانی بین دو کشور است.
«برلین» ضمن تاکید بر حمایت خود از تلاشهای «تاشکند» برای تعمیق همگرایی منطقهای، اعلام کرد که از اقدامات ازبکستان برای کمک به روند صلح افغانستان پشتیبانیهای لازم را انجام خواهد داد.
در یک کلام میتوان گفت، اهدافی که ازبکستان برای این سفر در نظر گرفته بود به طور کامل تحقق یافت.
به عبارتی میرضیایف برلین را «اشغال» کرد ولی آیا قادر به حفظ آن خواهد بود؟ پاسخ این پرسش اساسی هنوز روشن نیست.
در رسانههای جمعی آسیای مرکزی در مورد اهمیت توسعه روابط با آلمان برای ازبکستان و منطقه مطالب زیادی منتشر شد که بیشتر آنها دارای نگاه خوش بینانه میباشند اما به نظر میرسد مواردی وجود دارد که در حاشیه توجه کارشناسان قرار گرفته است.
نگاه صرفا خوش بینانه تا حدودی باعث سطحی نگری بر اهدافی خواهد شد که تاشکند و برلین برای روابط دوجانبه خود در نظر گرفتند که مهم ترین آن، انتقال روابط میان ازبکستان و آلمان به سطح مشارکت استراتژیک میباشد.
باید گفت که از میان همه اعضای اتحادیه اروپا، آلمان کشوری به اصطلاح با صلاحیتتر در مسائل آسیای مرکزی شناخته میشود.
در این کشور اروپایی حداکثر تلاش برای پوشش اطلاعاتی (رسانه ای) و سیاسی ورود سرمایه و صنایع به بازارهای این منطقه صورت میگیرد.
از یک سو این پدیده بسیار مثبت است، زیرا توافقات سیاسی سطح عالی به معنای چراغ سبز برای توسعه روابط تجاری و حمایت تضمین شده برلین از پروژههای بزرگ اقتصادی میباشد.
اما از سوی دیگر، این به آن معنی است که آلمانیها برای انتخاب شرکای تجاری و همچنین مقامات کشوری که قصد سرمایه گذاریهای مهم در اقتصاد دارند، شرایط را بسیار دقیق و جدی در نظر میگیرند.
عمدتا به همین دلیل است که تجارت بین آلمان و کشورهای آسیای مرکزی سطح چندان قابل توجهی ندارد.
اینکه در سال 2017 حجم تجارت دوجانبه آلمان با قزاقستان 4.9 میلیارد دلار بوده تنها کسانی را تحت تاثیر قرار میدهد که از سطح حدود 8 میلیارد دلاری مبادلات بازرگانی این 2 کشور در سال 2012 بی اطلاع هستند.
یعنی شرایط نامساعد سرمایه گذاری و رفتار نادرست مسئولین قزاقستان باعث شد تا تجار وسرمایه گذاران آلمانی سایر ملاحظات را کنار گذاشته و حضور خود در این کشور را محدود کنند.
محافل مالی و صنعتی آلمان ضمن ورود به بازارهای جدید معمولا به دنبال حضور جدی و طولانی مدت میباشند بنابراین عمدتا محتاطانه عمل کرده و بلافاصله به دنبال به دست آوردن آمار و ارقام خیرهکنندهای نمیروند.
بنابراین نتایج نشست اقتصادی ازبکستان و آلمان که در آن به میزان بیش از 4 میلیارد دلار توافقات دوجانبه به امضا رسید، فقط دلیلی برای خوشحالی نبوده بلکه به نوعی چالشی نیز برای ازبکستان به شمار میرود زیرا اجرای هر یک از توافقات نیازمند توجه، مانیتورینگ و کنترل دائمی تاشکند میباشد چرا که صحبت از شکلگیری یک مدل حقوقی حضور سرمایه خارجی با همکاری شریکی است که به طور جدی خواهان شرایط مطلوب و شفاف تجاری میباشد.
با اطمینان میتوان گفت که چنانچه این مدل پا بگیرد و بقای خود را حفظ کند (چیزی که متاسفانه هنوز هیچ یک از همسایههای ازبکستان در منطقه نتوانستند به آن دست یابند)، پس سرمایه گذاری برای اقتصاد ازبکستان بدون مشکلات خاصی تحقق خواهد یافت.
ازبکستان به عنوان یک همکار اقتصادی برای آلمان بسیار جذاب است به خصوص در زمینه صنایع تولیدی که قوی ترین بخش اقتصاد آلمان میباشد.
رویکردهای سرمایههای مالی و صنعتی آلمان تقریبا در بسیاری از موارد به طور کامل با برنامههای اقتصادی رهبری جدید ازبکستان همخوانی دارد.
شوکت میرضیایف آینده کشورش را نه با فروش محصولات خام بلکه با صنایع توسعه یافتهای مرتبط میداند که قادر به عرضه تولیدات خود به بازارهای خارجی خواهند بود.
اما همخوانی رویکردها هنوز ضامن موفقیت نخواهد بود زیرا در شرایط فعلی آسیای مرکزی، موفقیت در نتیجه تلاش برای ایجاد بهترین مدل تعامل با سرمایه گذاران خارجی به دست میآید بنابراین امضای اسناد همکاریهای اقتصادی و تجاری بین تاشکند و برلین نقطه نهایی تلاشها برای ایجاد مشارکت 2 کشور نبوده بلکه تنها آغاز راهی طولانی است.
رئیس جمهور ازبکستان به طور کامل به هدف خود که ایجاد پل سیاسی بین 2 کشور بود، نائل شد و چگونگی ادامه کار بیشتر به بخشهای اقتصادی، تجاری و سایر قوای این کشور بستگی دارد زیرا قابل اطمینان بودن این پل و بالا بردن ظرفیت تردد از طریق آن مسئولیت مستقیم آنها است.
اگر این مسیر درست پیموده شود پس رقم 800 میلیون دلار که حجم مبادله تجاری بین ازبکستان و آلمان میباشد، طی سالهای آتی چند برابر افزایش خواهد یافت.
انتهای پیام/ح