آمریکا امید داشت با روش نفوذ فرهنگی بتواند حضور خود را در ایران دائمی کند. تهاجم فرهنگی ایالات متحده از دوران رژیم طاغوت آغاز شده بود، این تهاجم فرهنگی از عرصه سینما و تلویزیون تا کتاب، آموزش و پرورش و دانشگاه را در بر میگرفت.
آمریکاییها سالهای پس از کودتا اعتراف کردند که دولت مصدق با کودتای آمریکا سرنگون شد. اسناد و مدارک آن را نیز منتشر کردند. هر چند کودتای ۲۸ مرداد شاه را به ایران بازگرداند، اما موج مخالفت با رژیم دست نشانده دیکتاتوری و نفوذ آمریکا در ایران شدت گرفت.
برای این که بتوان به عمق آمریکا ستیزی پی برد نیازمند آمریکا شناسی هستیم. باید ماهیت آمریکا به درستی شناخته شود و برای افکار عمومی بازگو گردد. آمریکا اگر با ملت ایران دشمنی و خصومت نداشت در عمل شاهد اعمال انواع و اقسام تحریم ها در شئون مختلف نبودیم.
اگر قرار بود با حضور آمریکا در ایران اتفاق مثبتی بیفتد، باید در همان سالهای رژیم پهلوی میافتاد. اکنون که شرایط تفاوت کرده و جمهوری اسلامی ایران پلههای پیشرفت را بالا رفته و توانسته است هر آنچه که آمریکاییها مانع دستیابی ایران به آن بودند، فراتر از آن را به دست آورد، طبیعی است که از این اتفاق عصبانی باشد و به همین خاطر خصومت خود را شدت بخشد.
آمریکا با تکنولوژی و پیشرفتهایی که به دست آورده است، حتی زمانی که کاملاً در ایران حضور داشت، یک نمونه از کمکهای تکنولوژیک خود را وارد ایران نکرد بلکه ایران را مصرف کننده کالاهای خود کرد.
سلطه آمریکا تا جایی بود که نخست وزیر تغییر میداد و وزرای کابینه با نظر مقامات این کشور منصوب میشدند. قانون کاپیتولاسیون که در ایران به تصویب رسید و با مخالفت علما و روحانیت روبرو شد، یک نمونه از نوع نگاه رژیم آمریکا به مردم ایران بود.
امتیازگیری دولت آمریکا برای اتباع خود در ایران به نام «کاپیتولاسیون» موجی از مخالفتها را بین اقشار جامعه به راه انداخت و در این میان حضرت امام (ره) شاخصترین و مقتدرترین مخالفتهای را با این قانون انجام داد.
امام (ره) در ۴ آبان ماه ۱۳۴۳ در نطق آتشین خود گفت: عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی را به مجلس بردند که در آن ما را ملحق کردند به پیمان وین که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانوادههایشان، با کارمندهای فنیشان با کارمندان اداریشان، با خدمهشان از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. ملت ایران را از سگهای آمریکا پستتر کردند. چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد مؤاخذه از او میکنند. اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، مؤاخذه میکنند. چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد. آقا من اعلام خطر میکنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر میکنم، ای سیاسیون ایران من اعلام خطر میکنم... والله گناهکار است کسی که فریاد نکند. ای سران اسلام به داد اسلام برسید. ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید...».
کاپیتولاسیون سپردن حق رسیدگی قضایی جرایم اتباع و شهروندان بیگانه به نماینده حقوقی دولت بیگانه است.
نهضتی که حضرت امام (ره) آن را آغاز و رهبری آن را بر عهده گرفته بود، حتی با تبعید ایشان نیز خاموش نشد، انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ به پیروزی رسید، اما دشمنیهای آمریکا پایان نیافت و با قوت ادامه پیدا کرد.
انقلاب اسلامی از همان ابتدا با دشمنیهایی روبرو بود، کودتاهایی از سوی آمریکا با همکاری عوامل و پسماندههای داخلی وابسته شکل گرفت، اما همه آنها با شکست روبرو شد. کودتای نقاب که به نام کودتای پایگاه شهید نوژه مشهور است، با طراحی آمریکا و اجرای پسماندههای سرسپرده آمریکا در ایران با شکست کشیده شد.
کودتای نقاب تنها چند ماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران لو رفت و ناکام ماند. ۲۰ تیر ماه ۱۳۵۹ کودتاچیان دستگیر شدند و ۳۱ شهریور ماه همان سال جنگ صدام علیه ایران آغاز شد.
کودتای آمریکایی به جنگ آمریکایی علیه ایران کشیده شد، صدام مهرهای بود که می توانست بر اساس محاسباتی که آمریکا کرده بود، آنها را به اهداف خود برساند.
حمله نظامی عراق در دوران صدام با حمایتهای گسترده از سوی شرق و غرب همراه بود، چرا که بلوک شرق به سرکردگی اتحاد جماهیر شوروی نیز احساس میکرد با وجود کشوری انقلابی در کنار مرزهای خود، با خطر نفوذ انقلاب اسلامی به کشورهای مسلمان شوروی روبرو است.
شناخت چهره واقعی آمریکا و خصومتهایی که این رژیم با ایران داشته و دارد به سیاست آمریکا ستیزی مردم ایران کمک بسیاری میکند. ماهیت این رژیم و برداشتن نقاب زیبای کاذبی که بر چهره دارد، آن سوی نقاب را با سیمای پلید و کریه نشان میدهد. برای همین است که باید آمریکا شناسی مردم ایران تقویت شود و نسل جوان نیز در جریان همه سیاستهای پلید ایالات متحده علیه ایران قرار گیرد.
هشت سال جنگ تحمیلی به ایران، خسارات بسیار سنگینی را به کشور تحمیل کرد، هزاران نفر از نیروهای جوان کشور یا به شهادت رسیدند، یا مجروح و جانباز شدند. در طول جنگ، آمریکا خود نیز مجبور شد مستقیم وارد نبرد با ایران شود، چرا که شکستهای سنگین صدام از ایران، آمریکا را به وحشت انداخته بود.
درگیری در آبهای خلیج فارس و سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران با سرنشینان عادی و غیر نظامی، بخشی از فشاری بود که ایالات متحده آمریکا برای پذیرفتن پایان جنگ پیش از شکست کامل صدام بود.
رفتارهای تند آمریکا با ایران اسلامی باعث شد تا مخالفان آمریکا ستیزی و استکبار ستیزی بر سیاست خود تأکید کنند و راه برون رفت از مشکلات ایجاد شده از سوی آمریکا را پایان دادن به سیاست آمریکا ستیزی معرفی و آن را پیگیری کنند. یکی از راههایی که مخالفان استکبار ستیزی برای اجرای برنامه و اهداف خود در پیش گرفتند، ایجاد هراس از آمریکا در میان افکار عمومی بود، آنها سعی کردند از آمریکا غولی بسازند که میتواند ایران را نابود کند. در حالی که یک دروغ بزرگ فریبنده بود و هست.
حتی آنهایی که گرایش به آمریکا داشته و دارند، سعی کردند با بزک کردن چهره پلید ایالات متحده، برای آن وجهه به دست بیاورند، اما خوی این رژیم استکباری اجازه خوب بودن ظاهری را هم به او نمیدهد.
کافی است که مردم ایران به یاد بیاورند چگونه یک فروند هواپیمای مسافربری ایرا از سوی ناو آمریکایی و جنگی وینسنس در خلیج فارس هدف موشک قرار گرفت و سرنگون شد و حدود ۳۰۰ نفر از مسافران آن جان باختند. این اتفاق را نه برای این که از خوی آدم کشی آمریکا هراس به دل مردم ایران بیفتد، بلکه باید از باب تنفر هر چه بیشتر از رژیمی باز گو کرد و در باره آن گفت که باعث تقویت آمریکا ستیزی و استکبار ستیزی در ایران و افکار عمومی جهان شود.
آمریکا شناسی برای این است که باید این رژیم را به خوبی شناخت و فریب آنهایی که تنها راه را مدارا و سرسپردگی به آمریکا میدانند نخورد. بد عهدی آمریکا بر سر برجام نمونه کامل و روشنی از خصومتی است که این رژیم با جمهوری اسلامی ایران دارد. تحریمهای اقتصادی و فشارهای سیاسی هم در راستای دشمنیهای آمریکا با ایران است، چرا که جمهوری اسلامی ایران توانسته است با سیاست مستقلانه خود، اهداف ایالات متحده را به چالش بکشد.
انتهای پیام/