NPT بدتر است یا FATF؟

ترديدي نيست كه اگر از همه آنان كه كاغذي را عليه اين مفهوم در خيابان به دست گرفته‌اند، بپرسيد كه اصلا اين FATF چي هست!؟ بعيد است كه حتي يك نفر آنان نيز قادر به شرح اين مساله و علت بد بودن آن باشد.

البته تا اينجا مساله عجيبي نيست، زيرا بسياري از كساني هم كه طرفدار آن هستند و از تصويب قانون ذي‌ربط دفاع مي‌كنند نيز درك كارشناسانه و عميقي از ماجرا ندارند. پس چرا اين دو گروه نسبت به موضوعي كه درك و فهم دقيقي ندارند تا اين حد جدي هستند و قاطعانه اظهارنظر مي‌كنند؟

آيا اين كار از سوي دو طرف موافق و مخالف نابخردانه است؟ پاسخ منفي است. زير موافقت يا مخالفت با FATF يا امور مشابه بازتاب موافقت يا مخالفت با موضوع ديگري است كه نسبت به آن آگاهي نسبي وجود دارد. اين موضوع همان نگرش ما نسبت به راهبرد همكاري و تعامل با نظام بين‌الملل يا رد كردن آن است.

اين دو نگرش به نسبت روشن هستند. نگاه طرفدار تعامل با جهان و پذيرش كنوانسيون‌هاي بين‌المللي، معتقد است كه زيست و رشد و توسعه و رسيدن به رفاه و حتي استقلال بدون تعامل با اين نظام و مشاركت در شكل‌گيري آن ممكن نيست. درست است كه قدرت‌هاي جهان در اين نظام دست بالا را دارند، ولي چنين نيست كه اراده آنان حاكم بلاشرط باشد.

هم‌اكنون ايالات متحده به عنوان قدرت اول جهان از بسياري از اين توافقات بين‌المللي خارج مي‌شود زيرا حضور در آنها را با منافع خود سازگار نمي‌بيند. نمونه‌اش دادگاه بين‌المللي كيفري است. نمونه‌اش كنفرانس پاريس درباره آب و هوا است. به علاوه حضور در هر معاهده‌اي مستلزم سود و زيان است. با هر حضوري چيزهايي را از دست مي‌دهيم و چيزهايي را به دست مي‌آوريم. حضور در توافقات و رويه‌هاي بين‌المللي نيز همين طور است. به‌طور قطع برخي از آزادي عمل خود را از دست مي‌دهيم. ولي در مقابلش امكاناتي به دست مي‌آوريم كه آزادي عمل ما را بيشتر مي‌كند. خالص و سرجمع آزادي عمل ما بيشتر مي‌شود نه اينكه در همه زمينه‌ها افزايش پيدا مي‌كند. از سوي ديگر پذيرش نصفه و نيمه اين توافقات بين‌المللي از عدم پذيرش مطلق آن بدتر است.

ما با بدترين بخش اين توافقات بين‌المللي كه حضور در سازمان ملل و پذيرش شوراي امنيت باشد همراه شده‌ايم و حتي حق عضويت مي‌دهيم، چگونه است كه نسبت به ساير بخش‌هاي آن معترضيم و تا اين حد لجاجت بيهوده مي‌كنيم؟ اگر به لحاظ منطق رفتاري بخواهيم داوري كنيم بدترين بخش نظام بين‌المللي داشتن حق وتو در شوراي امنيت سازمان ملل متحد به عنوان عالي‌ترين نهاد اين سازمان است. ولي كيست كه نداند براي صدور قطعنامه‌هاي اين شورا عليه ايران چه هزينه‌هايي نپرداختيم.

اكنون مواجه با FATF هستيم. اجازه دهيد آن را كنار بگذاريم و از مخالفانش بپرسيم، فرض كنيد به‌جاي FATF، اكنون مي‌خواستيم به معاهده NPT بپيونديم، نظر شما چه مي‌بود؟ صادقانه پاسخ دهيد. شايد بگوييد كه ما عضو آن نشده‌ايم. خوب! چرا اكنون خارج نمي‌شويد؟ مگر نه اينكه شوراي نگهبان قوانين مصوب خود را نيز تجديدنظر كرد و خلاف شرع اعلام كرد و مانع از حضور يك شهروند زرتشتي در شوراي شهر شد، چرا درباره NPT كه موجب سلطه مي‌شود، اظهارنظري شرعي نمي‌كند؟ به علاوه برجام كه بسيار بسيار مهم‌تر از همه اينها بود، چرا تصويب شد؟ چرا هيچ نهاد حقوقي مانع از پذيرش آن نشد؟ هنوز هم دير نشده مي‌توان هم از برجام و هم از NPT بيرون آمد. مگر كره شمالي از آن خارج نشده است؟

به‌طور قطع مخالفان FATF هيچگاه به اين پرسش‌ها و پاسخ‌هاي آن نخواهند پرداخت. تنها يك پاسخ معمولي وجود دارد. اينكه گذشته، گذشته است، از حالا به بعد عضو هيچ‌كدام از اين تفاهم‌ها نشويم. اين پاسخ نيز پذيرفتني نيست. زيرا اگر الحاق به توافق‌هاي قبلي زيان‌بار است، چرا ابتدا از آنها بيرون نمي‌آييم؟ و اگر ضرورتي براي بقا در آنها وجود دارد، همان ضرورت بلكه بيشترش در مورد FATF نيز وجود دارد. چرا بايد هزينه عدم تصويب FATF را بدهيم.

به علاوه بايد ديد نظر مردم چيست؟ هيچ كس نمي‌تواند از طرف مردم سخن بگويد. به نظر مي‌رسد كه اگر از مردم نظرخواهي شود، اكثريت قاطع آنان راي به تعامل با جهان خارج و پذيرش اصولي اين توافقات بين‌المللي مي‌دهند.

در هر صورت مخالفان بايد مشخص كنند كه اگر FATF اينقدر بد و زشت است كه آنان مي‌گويند، پس اجازه دهيد شوراي نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت آن را رد كنند. ولي هميشه آنقدر احتياط كنند كه اگر آنان تاييد كردند، خيلي روح و روان خودشان خراب نشود.

17302

برچسب ها :

آخرین خبر ها

پربیننده ترین ها

دوستان ما

گزارش تخلف

همه خبرهای سایت از منابع معتبر تهیه و منتشر می‌شود. در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.